93/04/02-حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد-راههای شکرگزاری
منبع: برنامه سمت خدا
بسم الله الرحمن الرحیم
و صل الله علی محمدٍ و آله الطاهرین
یکی از راههای شکرگزاری، زبانی است. الحمدلله گفتن زبانی است. یکی معرفت قلبی است. یعنی اینکه انسان با قلبش و جانش درک کند. راه دیگر شکرگزاری، عمل درست انجام دادن است و استفاده و برداشت درست از نعمت است. شکر هر نعمت این است که انسان از آن نعمت در حد اعلا استفاده کند و برداشت صحیح داشته باشد. خدای متعال به ما نعمت حیات داده است.
هر نفس ز انفاس عمرت گوهری است *** آن نفس سوی خدایت رهبری است
حافظ میفرماید: وقت را غنیمت دان، هر قدر که بتوانی حاصل از حیات ای جان، یک دم است تا دانی. نعمت وجود حیاتی که خدای متعال به ما مرحمت کرده، داریم که روز قیامت کسی قدم از قدم برنمیدارد «یَوْمَ الْقِیَامَةِ حَتَّى یُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعَةٍ عَنْ عُمُرِهِ فِیمَا أَفْنَاهُ وَ عَنْ شَبَابِهِ فِیمَا أَبْلَاهُ وَ عَنْ مَالِهِ مِنْ أَیْنَ اکْتَسَبَهُ وَ فِیمَا أَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ» (بحارالانوار/ج27/ص311) از چهار چیز سؤال جدی میشود. یکی اینکه عمرت را در چه راهی صرف کردی؟ آیا این نعمت خدا را در مسیر بندگیاش صرف کردی؟ این مصرف کردن هر نعمتی در راه خدا شکر گزاری نعمتها است. از جوانی سؤال میشود. این جوانی را در چه راهی صرف کردی؟ مبادا بیراهه رفته باشیم. دیگری شکر از مال است. خدا سؤال میکند مال را از کجا بدست آوردی و در کجا مصرف کردی؟ آیا حق این مال را ادا کردی؟ ما مال را برای حل مشکل دیگران به تو دادیم. خمس بدهی، زکات بدهی، صله رحم کنی و به فقرا احسان کنی. روز قیامت آن ثروتمندانی که حق مال را ادا نکردند، خداوند میفرماید: شما وکیل من بودید که در حق دیگران احسان کنید. نه اینکه مال اندوزی کنید و دیگران را از بین ببرید. شکر هر نعمت این است که آن نعمت را درست استفاده کنی و خیر به دیگران برسانی.
روایت داریم شکر مؤمن «شکر المؤمن یظهر فی عمله» (غرر الحکم/ص279) «شکر المنافق لا یتجاوز لسانه» (غرر الحکم/ص459) منافق فقط زبان است. ولی مؤمن شکر در عملش باید پیاده شود. یعنی اگر خدا به او مالی داده، درست مصرف کند. اگر خدا علم به او داده است، «شکر العالم على علمه عمله به و بذله لمستحقه» (غررالحکم/ص44) خدا به ما علم داده است. شکر این علمی که خدا به یک دانشمند داده، این علم را هم عمل کند و هم برای اهلش بذل کند. امانتدار باشیم.
در قرآن داریم «وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ» (بقره/3) یعنی از آنچه خدا به آنها مرحمت کرده، انفاق میکنند. انفاق فقط مال نیست. خدا آبرو و موقعیت داده است. آیت الله برجرودی(ره) آخر عمرشان نگران بودند. فرموده بودند: چرا نگران هستید. شما مرجع تقلید هستید. چیزی از کار خیر باقی نگذاشتید. فرمودید: نگرانی من از این نیست. ولی بعضی چیزها را ممکن است خدا بگوید: من به تو آبرو دادم. آیا آبرویت را انفاق کردی؟ ممکن است کسی درخواستی داشته، من از اعتبارم خرج نکرده باشم. شرایطی که خدا برای هرکس فراهم کرده است، از آن موقعیت سوء استفاده نکن. بلکه حسن استفاده و بهترین بهره را ببرد. در واقع اینکه ما از هر چیزی درست استفاده کنیم، بچه خوب و سالمی که خدا به ما داده است، شکرش این است که درست تربیتش کنیم. در مسیر بندگی خدا قرار بدهیم. ناشکری این است که در مسیر ناحق ببریم. یا او را به گناه وادار کنیم. چیزهای مخرب کننده روح و جانش را فراهم نکنیم. شکر هر نعمتی مصرف درست آن نعمت است. ولو اینکه کسی یادش برود الحمدلله بگوید. یادش برود، شکر لله بگوید.
مرحوم آقای دولابی فرمودند: همینطور که غذای حلال تهیه میکنیم و قشنگ میخوریم، خود این شکر است. همینکه با یاد خدا غذا میخورید، شکر است. پس شکر استفاده صحیح از نعمتهایی است که خدای متعال به ما مرحمت کرده است.
یکی دیگر از موضوعاتی که در روایات و دعاها اشاره شده است، تعبیری از امام سجاد(ع) است که حضرت در صحیفه سجادیه میفرماید: «وَ اجْعَلْ شُکْرِی لَکَ عَلَى مَا زَوَیْتَ عَنِّی أَوْفَرَ مِنْ شُکْرِی إِیَّاکَ عَلَى مَا خَوَّلْتَنِی» (صحیفه/ص158) یعنی خدایا شکر من را به ندادهها از دادهها بیشتر قرار بده.
معمولاً شکر نعمت که میگوییم، توجه ما به حیاتی میرود که خدا داده است، جوانی و سلامتی، و به دادهها نگاه میکنیم. نه، خیلی از چیزها را خدا نداده است. حضرت سجاد(ع) میفرماید: شکر مرا به ندادهها بیشتر از دادهها قرار بده. یعنی به آن ندادهها هم توجه کنیم. خدا الحمدلله مرض بد به ما نداده است. خدا الحمدلله معلولیت به ما نداده است. خدا را شکر من در زندان نیفتادم. خدا را شکر که انواع و اقسام مریضیها را ندارم. ندادهها آنقدر فراوان است که توجه به آن نداریم. گاهی به آسایشگاه و بیمارستانها سر بزنیم. خدا نعمت امنیت را به ما مرحمت کرده است.
من عزیزان را به دعای زیبا و بلند جوشن صغیر سفارش میکنم. دعای جوشن کبیر را ما در ماه رمضان میخوانیم. ما از این دعا بالاتر نداریم. چون همه اسماء و صفات خداست. غیر از ماه رمضان هم میشود خواند. در یکی از جنگها پیغمبر ما سخت درگیر جنگ بودند، جبرئیل امین این دعا را آورد، جوشن به معنی زره است. فرمودند: این دعا را بخوان تا پیروز شوی. این دعا آدم را حفظ میکند. مستحب است به کفن نوشته شود و این کفنی که ما را دفن میکنند، پر از اسمهای خدا باشد. اصل ورود جوشن کبیر شب اول ماه مبارک رمضان وارد شده که ما مهمان خدا میشویم، خدایی که این همه صفات دارد. به اندازه انگشتهای دستمان اسم غضب نیست. همه رحمت و جمال و جذب است. مرحوم علامه مجلسی میفرماید: خوب است این دعا شب قدر هم خوانده شود.
جوشن صغیر کوتاهتر است. این دعا از آقا امام هفتم موسی بن جعفر(ع) به ما رسیده است. هادی عباسی نقشه قتل حضرت را کشیده بود. حضرت این دعا را خواندند و فتنه و توطئه او دفع شد. آنهایی که گرفتار هستند و مشکلات دارند، ناامنی دارند، دعای جوشن صغیر را بخوانند. ما در دعای جوشن کبیر هر بندی را که میخوانیم، میگوییم: «سبحانک یا لا اله الا انت، الغوث، الغوث، خلصنا من النار یا رب». در دعای جوشن صغیر در هر بند یکی از نعمتهای خدا را میگوییم. خدایا الحمدلله در غل و زنجیر نیستم. زیر شکنجه نیستم. مرا زجر نمیدهند. بعد میگوییم: «فَلَکَ الْحَمْدُ یَا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لَا یُغْلَب» خدایا تو را حمد میکنم. پروردگار قدرتمندی که هیچوقت مغلوب نمیشود. «وَ ذِی أَنَاةٍ لَا یَعْجَلُ» فرصت میدهد و عجله نمیکند. «صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنِی لِأَنْعُمِکَ مِنَ الشَّاکِرِینَ وَ لِآلَائِکَ مِنَ الذَّاکِرِینَ» بند بند این شکرگزاری خداست. چه ندادههایی که باید شکر کنیم و از آن غافل هستیم. افرادی که یک عمر روی رختخواب افتادند و آرزوی مرگ میکنند. افرادی که شبانه روز درد میکشند.
.............................................................................................
برای خرید کتابهای برنامه سمت خدا اینجا کلیک نمائید.
.............................................................................................
کارشناس: حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی
منبع: برنامه سمت خدا
تاریخ:93/12/12
در همهی مصادر قدیمی ما آمده است شخصی است به نام موسی بن قاسم آمد خدمت امام جواد سلام الله علیه و به امام عرض کرد من یک مسئلهای را از دیگران سوال کرده ام حال میخواهم از شما سوال کنم و آن مسئله این است که سوال کردم ما وقتی حج خانهی خدا مشرف میشویم آیا میتوانیم به نیابت ائمه طواف بکنیم؟ به من جواب دادند نه نمیشود إِنَّ الْأَوْصِیَاءَ لَا یُطَافُ عَنْهُمْ (وسائل الشیعة، ج 11، ص 201-202) یعنی به نیابت ائمه نمیشود طواف کرد امام جواد علیه السلام فرمودند اشتباه گفتند به نیابت امام طواف کردن مانعی ندارد میگوید من از محضر امام جواد علیه السلام مرخص شدم دو سال بعد خدمت حضرت رسیدم به امام عرض کردم از آن وقتی که آن مسئله را از شما سوال کردم هر وقت مکه مشرف میشوم برای خودم یک برنامه ریزی دارم برنامهی من این است روز اول هر چه طواف میکن فقط و فقط به نیابت رسول الله نیت میکنم تا گفت رسول الله حضرت سه مرتبه فرمودند صَلَّى اللَّهُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ روز دوم فقط به نیابت امیرمومنان روز سوم فقط به نیابت امام حسن روز چهارم تا رسید گفت روز دهم میرسد به نیابت شما به امام جواد علیه السلام گفت. بعد ادامه داد که و اما به نیابت فاطمهی زهرا سلام الله علیها گاهی طواف میکنم در این برنامهی منظم من نیست گاهی طواف میکنم گاهی هم اصلا طواف نمیکنم من شاهدم این جمله است بینندگان عزیز بیشتر عنایت کنند در شب شهادت. امام جواد سلام الله علیه فرمودند از این به بعد اگر حج خانهی خدا مشرف شدی یادت باشد اسْتَکْثِرْ مِنْ هَذَا فَإِنَّهُ أَفْضَلُ مَا أَنْتَ عَامِلُهُ از این به بعد بیش از همه به نیابت مادر مان فاطمه سلام الله علیها طواف کن که افضل از همهی کارهایی است که تو انجام میدهی حدیث در همهی مصادر قدیمی ما آمده امام جواد علیه السلام فرموده. این سوال حتما در ذهن بینندگان میآید که مگر این نگفت من به نیابت پیامبر طواف میکنم قطعا مقام رسول الله بالاتر است از مقام فاطمهی زهرا سلام الله علیها است میگوید من به نیابت امیرمومنان امام حسن امام حسین امام رضا چرا امام جواد میفرماید طواف به نیابت صدیقهی طاهره سلام الله علیها افضل است حتی از نیابت امیرمومنان و غیره. نکته اش در چیست؟ اگر مقداری توجه کنیم به فضای تاریخ اسلام بعد از رحلت پیامبر جواب این سوال معلوم میشود و آن این است که در طول تاریخ دشمنان اهل بیت اصرار بر محو نام فاطمهی زهرا سلام الله علیها داشتند و این که از خاطرهها فراموش شود در برابر این حرکت دشمن ائمه علیهم السلام اصرار داشتند بر احیاء نام صدیقه طاهره سلام الله علیها لذا امام میفرماید برای مادر ما فاطمهی زهرا طواف بیشتری بکن در برابر حرکتهایی که در طول تاریخ بوده امروز هم هست همیشه هست ضدیت با نام صدیقهی طاهره سلام الله علیها. نام حضرت زهرا احیا شود. نکتهی دومی را اضافه میکنم عزیزان بیننده بیشتر عنایت بکنند اگر طواف به نیابت از حضرت زهرا سلام الله علیها طبق این روایت افضل است میدانید طواف یک عملی است که نیتش فرق میکند در ذهن من به نیابت پیامبر باشد یا به نیابت حضرت زهرا ظهور و بروزی ندارد کسی که دارد با من طواف میکند متوجه نمیشود من چه نیت کردم در ذهن یک نیتی میکنیم. من حرفم این است اگر طوافی که هیچ ظهور و بروزی ندارد امام میفرماید به نیابت مادرم به یاد مادرم فاطمه باشد افضل است آن وقت کارهایی که ظهور و بروز دارد در جامعه اگر ما به نیابت از حضرت زهرا سلام الله علیها و به اسم حضرت برگزار کنیم چقدر باید بهتر و افضل باشد؟ مجلس برای حضرت زهرا سلام الله علیها در این ایام گرفتن مجالس هر چه مجالس با عظمت تر و با شکوه تر باشد این مجالس ظهور و بروز است شعار و شعائر ما است طوافی که فقط نیت قلبی است نیت میکنم یاد حضرت فاطمهی زهرا هستم حالا اگر یاد را آوردم در جامعهی خودم در قالب یک مجلس اقامهی مجالس احیاء نام حضرت چقدر برتر و بالاتر است کتابی بنویسم در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها هر نامی هر چیزی که اسم ایشان را احیا کند پس عزیزان بیشتر توجه کنند. اگر کاری که ما فقط در ذهن مان به یاد حضرت زهرا میافتیم افضل است آن وقت کاری که جزء شعائر باشد بروز و ظهور داشته باشد مجلس میگیریم عزاداری میکنیم نام و فضائل حضرت را احیا میکنیم کتاب مینویسیم مسابقهی فرهنگی میگذاریم هر چیزی به اسم حضرت زهرا امام جواد علیه السلام میفرماید بالاتر از مجلسی است که برای پیامبر گرفته میشود یا کتابی که برای پیامبر نوشته میشود.
.......................................................................................
برای آشنایی بیشتر با کتب مذهبی اینجا کلیک نمائید.
.......................................................................................
حضرت یونس علیه السلام مدت ها در میان قومش به ارشاد مردم پرداخت ولی در مدت سی و سه سال فقط دو نفر به او ایمان آوردند او هم قوم خود را نفرین کرد و خداوند به او وعده داد که در فلان تاریخ عذاب خود را بر آنان خواهد فرستاد یونس از شهر خارج شد اما یکی از دوستانش در شهر ماند و مردم را از عذاب خدا ترساند و از آنها خواست توبه کنند و آنها که نشانه های عذاب وعده داده شده را دیدند از ترس عذاب توبه و ناله کردند تا خدا عذابش را از آنان بر گرداند یونس به امید اینکه مردم نابود شده اند به شهر بازگشت و وقتی دید همه چیز عادی است و مردم به کارشان مشغول عصبانی شد و شهر را بدون اجازه خداوند ترک کرد و با یک کشتی راهی دریا شد....
منبع :برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: شناخت معروف و منکر در محیط خانواده (قسمت دوم)
کارشناس:حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی
یکی از توفیقاتی که خانمها دارند این است که خداوند کار بیرون را از دوش اینها برداشته است. فاطمه زهرا(س) فرمود: هیچکسی جز خدا نمیداند من چقدر خوشحال شدم از اینکه پیامبر در تقسیم کار فرمود: تو در خانه باش. علی کار بیرون از خانه را انجام بدهد. این یک معروف است و منکر نیست. چرا این را نمیپذیریم؟ چرا سخت است و عکسالعمل نشان میدهیم؟
پیامبر خدا یک سؤالی از اصحابشان کردند، در چه حالتی زن به خدا نزدیک است و از آن حالت به خدا نزدیکتر نیست؟ در نماز و حج و اعتکاف است؟ کسی جواب نداد. آمدند از حضرت زهرا(س) سؤال کردند. فرمودند: به پدرم بگویید: نزدیکترین حالت زن به خدا حالتی است که در خانه خودش باشد. در درون خانه خودش باشد. از خانه بیرون نرود. کارش را در خانه انجام بدهد. پیامبر وقتی این جمله را از فاطمه زهرا(س) شنیدند، فرمودند: «فاطمة بضعة منی» (بحارالانوار/ج21/ص279) ما این را خیلی شنیدیم، اما شأن نزولش را نشنیدیم. نمیدانیم حضرت این را کجا گفتند؟ پیامبر کجا اینقدر از فاطمه زهرا خوشحال شدند که فرمودند: «فاطمة بضعة منی» فاطمه پاره تن من است. آنجایی که فاطمه زهرا تسلیم آن معروف بود. تقسیم کار شد، بنا شد زهرا در درون خانه باشد و کارهای خانه را انجام بدهد و امیرالمؤمنین هم کار بیرون خانه را انجام دهد. این را نزدیکترین حالت زن به خدا میداند. این معروف نیست؟ الآن ما میتوانیم به خانمها بگوییم: خروج از خانه را به حداقل برسانید. من یقین دارم باز دوباره بعضیها ناراحت میشوند یا در سند این حدیث کمی خدشه میکنند. من میگویم: ما تسلیم نیستیم و معروفها، منکر شده است.
از دعاهای فاطمه زهرا (س) است. من امسال یک بحثی را بررسی میکردم، دعاهایی بود که فاطمه زهرا داشتند. یکی از دعاهایشان این بوده است. «اللهم انی اسئلک رضا بالقضاء» خدایا مرا به جایی برسان، به مقدرات تو راضی باشم. نمیگوییم: مردها کوتاهی کنند. نه مرد باید وظیفهاش را انجام بدهد. اما زندگی همیشه طبق میل ما نیست. فاطمه زهرا در زندگی همیشه از خدا میخواست که خدایا من راضی باشم. اگر فقر است، راضی باشم. اگر بیماری است، راضی باشم. اگر درآمد شوهرم کم است، راضی باشم. اگر دستش تنگ است، راضی باشم. ما این روایت را چقدر خواندیم. فردای قیامت سه دسته از زنها با فاطمه زهرا محشور میشوند. یک دسته کسانی هستند که با فقر شوهرش بسازد. فقر تحمیلی را نمیگوییم. مرد در حد توانش تلاش کرده، اما بیش از این دستش نرسیده است. اگر زن بر فقر و تنگدستی شوهرش بسازد، فردای قیامت با فاطمه زهرا محشور میشود. عذاب قبر ندارد. این یک معروف است، شما با تنگدستی شوهر بسازید. الآن خانمها میگویند: نه! چشمش کور، برود شغل دوم و سوم پیدا کند. سه شیفت کار کند. باز الآن پیام ندهند که شما از گرفتاری ما خبر ندارید. نه! اما یک وقت است میگویند: من میخواهم شوهرم برای تجملات بیشتر سه شفیت کار کند. خدا راضی است؟ الآن خیلی از گرفتاریهای ما این نیست؟
در قم سوار تاکسی شدم. ساعت دوازده شب بود. راننده از من پرسید: ساعت چند است؟ گفتم: دوازده شب است. گفت: میدانی من ساعت چند پشت این فرمان نشستم؟ گفت: من از شش صبح تا الآن پشت فرمان نشستم. اگر یک مردی رفت و شش صبح پشت فرمان نشست، تا دوازده شب کار کرد، این مرد اگر دوازده هم خانه برود، جنازهاش به خانه میرسد. چند روز بعد این مرد انواع و اقسام بیماریها جسمی، روحی، عصبی را میگیرد و زندگی شیرین نیست. آن زندگی نمیشود که فاطمه زهرا (س) و امیرالمؤمنین(ع) تعریف میکنند. مگر میشود که کسی هجده ساعت کار کند. یک وقتی ضرورات است و گرفتاری و مشکلات است. اما اگر انتظارات است، قدری باید کوتاه آمد. فاطمه زهرا از خدا میخواست که خدایا من به مقدرات تو راضی باشم. از دعاهای حضرت این است: «الْقَصْدُ فِی الْغِنَى وَ الْفَقْرِ» (کافی/ج4/ص53) این خیلی پیام دارد. خدایا من از تو میخواهم که حالت اعتدال را داشته باشم، در حالت ثروت و فقر اعتدال داشته باشم. ثروت هم داری زندگی معتدل باشد و از تشریفات و تجملات بپرهیزیم.
نمونه سوم را مرحوم شیخ صدوق در امالی نقل کردند. یکی از کارهایی که صدیقه طاهره(س) انجام میدادند، در خانه کار میکردند، ریسندگی میکردند، به امیرالمؤمنین بر درآمد خانه کمک میکردند. الزاماً نباید کار بیرون از خانه باشد. فاطمهی زهرا(س) برای کمک به درآمد خانه کار میکردند و به امیرالمؤمنین میدادند. این یک معروف است. چه اشکالی دارد؟ اگر زندگی شیرین بود. اگر محبت و الفت بود، دیگر تقسیمها خیلی آسان میشود.
......................................................................................
برای خرید کتابهای برنامه سمت خدا اینجا کلیک نمائید.
......................................................................................
منبع :برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: شناخت معروف و منکر در محیط خانواده (قسمت اول)
کارشناس:حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی
امروز متأسفانه خیلی از معروفها منکر شده است و منکرها معروف شده است. پیامبر خدا فرمودند. زمانی میرسد که کسی امر به معروف و نهی از منکر نمیکند. اصحاب تعجب کردند و گفتند: یا رسول الله میشود! فرمود: زمانی میرسد که امر به منکر میکنند و نهی از معروف میکنند. تعجب کردند و گفتند: مگر میشود؟ فرمودند: زمانی میرسد که معروف، منکر میشود.
الآن امروز متأسفانه در خیلی از مباحث، به نظرم خیلی از ما در نگاههایمان متأسفانه جای معروف و منکر را عوض کردیم. در مسائل سیاسی و اجتماعی هم هست. نمونه و مثال زیاد دارد. من در مسائل فرهنگی را مثال بزنم.
فرض کنید الآن در جلسهای نشستیم، دوستان غیبت میکنند. میگوییم: آقا غیبت نکنید. چه میگویند؟ میگویند: شما هم برای ما مقدس بازی درمیآوری. غیبت حتماً منکر است و در این شکی نیست. ولی این منکر معروف شده است. اگر کسی هم نهی از منکر کند، میگوییم: نمیخواهد شما برای ما مسأله بگویی. در مسائل سیاسی زیاد است. در مسائل اجتماعی فراوان است. رعایت حقوق مردم معروف نیست؟ چند بار اینجا عرض کردیم، یک عابر پیاده میخواهد از خیابان رد شود، شما حقوقش را رعایت کنید. الآن با یکی از تصویربرداران سر خیابان برویم و فیلم بگیریم. کسی میخواهد از خیابان رد شود. اینها معروف نیست. نباید به حق عابر پیاده احترام گذاشت؟ در کشور ما سالی ده، بیست هزار نفر دارند از بین میروند. دیروز شنیدید در شهر، در یک حادثهی رانندگی هفت نفر از بین ما رفتند. 23 نفر مجروح شوند. باور کنید اگر چنین اتفاقی در کشورهای اروپایی بود، چند روز عزای عمومی اعلام میکردند. ما در سال بالای بیست هزار نفر تلفات داریم. در مسائل اجتماعی و سیاسی مثال زیاد است.
در مسائل فرهنگی در این چند جلسه ما چه گفتیم؟ غیر از این است که میخواهیم یک سری از معروفها در مسائل خانوادگی احیا و رعایت شود؟ متأسفانه الآن اینطور شده است. هفتهی گذشته که راجع به حقوق خانمها گفتیم، یکی از اساتید جملهی خوبی میفرمود: شما خودتان را به زحمت میاندازید. اثر دارد اما خیلیها هم تا راجع به وظایف خانمها صحبت میکنیم، آقا میگوید: خانم، گوش کن چه میگویند، به شما میگویند! تا راجع به وظایف آقایان استفاده میکنی، به عکس است. خانم میگوید: آقا ببین راجع به شما چه میگویند؟ هیچکسی خودش را مخاطب نمیداند. چرا ما نمیخواهیم معروف را بپذیریم؟ چرا به منکر تبدیلش کنیم؟ امروز ما به جایی رسیدیم تسلیم معروف نیستیم. باورهای دینی نداریم، اگر داشتیم شاید تسلیم باورهای دینی بود. تسلیم حقایق دینی نیستیم.
.......................................................................................
برای خرید کتابهای برنامه سمت خدا اینجا کلیک نمائید.
.......................................................................................