سمت خدا

سمت خدا

معرفی ، نقد و بررسی کتب مذهبی سمت خدا
سمت خدا

سمت خدا

معرفی ، نقد و بررسی کتب مذهبی سمت خدا

فایل متنی: حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی بررسی حکمت 150

93/06/04-حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی بررسی حکمت 150

حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی

بررسی حکمت 150

93/06/04

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد * * * از جاده‌ی سه شنبه شب قم شروع شد

آیینه خیره شد به من و من به آینه * * * آن قدر خیره شد که تبسم شروع شد

خورشید ذره بین به تماشای من گرفت * * * آن گاه آتش از دل هیزم شروع شد

وقتی نسیم آه من از شیشه‌ها گذشت * * * بی تابی مزارع گندم شروع شد

موج عذاب یا شب گرداب هیچ یک * * * دریا دلش گرفت و تلاطم شروع شد

از فال دست خود چه می­گویم که ماجرا * * * از ربنای رکعت دوم شروع شد

در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار * * * تا گفتم السلام علیکم شروع شد

شریعتی: سلام می گویم به همه‌ی ما بیننده‌های خوب خانم‌ها و آقایان خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز آرزو می­کنم در هر کجا که هستید باغ ایمانتان آباد باشد و خداوند متعال پشت و پناهتان خیلی خوشحالیم مثل هر روز در این دقایق سر قرار روزانه‌مان حاضر شدیم عرض ادب و احترام ما را پذیرا باشید به رسم سه شنبه‌ها حاج آقای حسینی قمی عزیز مهمان برنامه هستند خدمت ایشان سلام عرض می کنم خوش آمدید.

حاج آقا حسینی: سلام علیکم و رحمه الله عرض سلام و ارادت خالصانه دارم به همه‌ی بینندگان خوب سمت خدا و پیشاپیش تبریک عرض می کنم فرا رسیدن دهه‌ی کرامت را این دهه با نام کریمه‌ی اهل بیت فاطمه‌ی معصومه سلام الله علیها آغاز می شود و با ولادت امام هشتم علی بن موسی الرضا علیهما سلام الله در پایان دهه به پایان می رسد تبریک عرض می کنم به همه‌ی ارادت مندان به اهلبیت علیهم السلام.

شریعتی: سلامت باشید ما هم تبریک عرض می­کنیم به همه دوستان ان‌شاء‌الله این ایام مثل همیشه پر برکت باشد خوشحالیم خدمت شما هستیم خدا را شکر می کنیم که روزهای سه­شنبه‌ی ما مزین است به نام امیرالمومنین علی علیه السلام و ریزه خور سفره‌ی آن حضرت هستیم و مهمان نهج البلاغه‌ی شریف. حاج آقای حسینی شاید این دو سه هفته اخیر بحث بررسی جریانات تکفیری را داشتیم مباحث خوبی را شنیدیم خیلی مورد استقبال قرار گرفت از طرف همه‌ی بیننده‌ها از شما متشکریم امروز ببینیم که برای ما چه به ارمغان آورده­اید.

حاج آقا حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم بر می­گردیم به بحث سیره‌ی تربیتی امام علی سلام الله علیه، اگر چه بحث جریانات تکفیری بییندگان استقبال خوبی داشتند عده‌ای می­فرمودند بحث را ما ادامه دهیم ولی می­گذاریم برای فرصت دیگری از نهج البلاغه دور نشویم عزیزان اگر به خاطر داشته باشند در بحث سیره‌ی تربیتی ما رسیده بودیم به بخش حکمت‌ها، حکمت 150 در نهج البلاغه عزیزانی که در محضر نهج البلاغه هستند بخش سوم نهج البلاغه کلمات حکمت آمیز و کلمه‌ی 150، ‌شخصی به امیرمومنان گفت من را موعظه بفرمایید حضرت این بیان نورانی را ایراد فرمودند جالب است من در مقدمه عرض کنم اشاره هم کرده بودم که در کنزالعمال یک داستانی نقل کرده برای این کلمه‌ی 150 و آن این است که امیرمومنان سلام الله علیه بعد از جنگ نهروان که جنگ بسیار سنگینی بود هر سه جنگ برای امیرمومنان سنگین بود بسیاری از یارانشان را در این جنگ‌ها از دست دادند جنگ جمل جنگ صفین و جنگ نهروان که سومین و آخرین جنگ بود که برای حضرت تحمیل شد در این سه جنگ مصیبت‌های سنگینی پیش آمده بود حضرت خیلی غصه دار بودند یاران خوبی را از دست دادند وقتی این آقا به حضرت گفت من را موعظه کنید حضرت بر فراز منبر قرار گرفتند عبارت این است قبل از این که موعظه را شروع کنند به محض این که بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله روایت این است ‌فَحمِدَ الله‌ تا حمد الهی را بر زبان جاری کردند گریه امان ندارد شروع کردند به گریه کردن شاید این اولین موعظه‌ی حضرت اولین سخنرانی حضرت بود در مسجد کوفه نگاهشان به جمعیت که افتاد شاید جای بعضی از یارانشان را خالی می دیدند شروع کردند گریه کردن به حدی گریه کردند که محاسن حضرت پر از اشک شد اشک‌ها از محاسن به لباس حضرت جاری شد باز در عبارت این است که گفتیم کنزالعمال یکی از کتاب‌های اهل سنت است کتاب‌های حدیثی است ایشان نقل می کند می گوید امیرمومنان به قدری محاسنشان پر از اشک بود که وقتی دستی زدند حرکتی دادند محاسنشان را اشک‌ها از محاسن حضرت به صورت این‌هایی که نشسته بودند پای منبر حضرت جاری شد این گریه‌ی سنگین حضرت است بعد شروع کردند به موعظه من فقط بگویم عزیزانی که در محضر نهج البلاغه هستند پایان حکمت 150 سید رضی نوشته‌اند که وَلَو لَم یَکُن فی هذَا الکِتاب اِلّا هذَا الکَلام سید رضی می فرمایند اگر در نهج البلاغه جز در همین کلام هیچ کلام دیگری نبود برای موعظه کافی بود این همه موعظه در نهج البلاغه است ولی ایشان می فرماید اگر همین یک موعظه بود کافی بود. یک جمله‌ای هم در تاریخ است که ابن عباس شاگرد ارزشمند امیرمومنان سلام الله علیه به فرزندشان سفارش می کردند که این حکمت را مراقبش باش محافظش باش محافظت کن مثل طلا از آن محافظت کن. این قدر پیش ابن عباس حکمت 150 عزیز بود قبلا گفتیم ان‌شاء‌الله دوستان ما واقعا خدا را سپاسگزاریم هر چه بگوییم کم است چقدر نعمت بزرگی است برای ما که روزهای سه­شنبه مهمان سفره امیرمومنان هستیم، خدا را شکر می کنیم بر این نعمت بسیار بزرگ ولی عزیزان هم به این مقدار اکتفا نکنند به این پنجاه دقیقه‌ای که ما سه شنبه‌ها در محضر نهج البلاغه هستیم تقاضا کردیم نهضت آشتی با نهج البلاغه گفتیم نهج البلاغه سه بخش است فقط این 240 خطبه‌ای که سید رضی آورده خیلی بیشتر از این‌ها است، فقط این 79 یا 80 نامه امیرمومنان نیست در مکاتیب الائمه مرحوم آیت الله احمدی میانجی نامه‌ها را به 210 رسانده‌اند؛ سه برابر. بخش کلمات حکمت آمیز هم که درنهج البلاغه 480 است گفتیم فقط این‌ها نیست اگر این 480 تا را هم ما بخوانیم تمام شود هنوز چند تا دیگر مانده؟ یازده هزار تا از کلمات حکمت آمیز امیرمومنان که در کتاب غرر الحکم جمع آوری شده که از علمای بزرگ شیعه در حدود 900 سال پیش جمع آوری کرده این 480 تا را هم بخوانیم 11000 دیگر باقی مانده بنابراین ان‌شاء‌الله انس با نهج البلاغه را یادمان نرود. حضرت بعد از گریه‌ای که داشتند موعظه را این طور شروع کردند  لَا تَکُنْ مِمَّنْ یَرْجُو الْآخِرَةَ بِغَیْرِ عَمَلٍ وَ یُرَجِّی التَّوْبَةَ بِطُولِ الْأَمَلِ از کسانی نباش که امید به آخرت دارد اما بدون عمل هیچ کاری نمی خواهد بکند ولی در عین حال آخرت آبادی داشته باشد و توبه را به تاخیر می اندازد با آرزوهای زیاد آمال و آرزوهای زیادی دارد می گوید باشد فرصت است بعدا توبه می کنم از این‌ها نباش در حقیقت این کلام حضرت این حکمت 150 جمعا اگر بخواهیم شماره کنیم سی موعظه است، حدود سی موعظه است و این سی موعظه نوعاً عنایت دارد به آیات نورانی قرآن برگرفته از کلام الهی است هر کدامش دارد به یکی از تعبیرات قرآنی است به عنوان نمونه همین جمله‌ی اول سوره‌ی مبارکه‌ی بقره آیه‌ی 214 امیرمومنان می فرماید لَا تَکُنْ مِمَّنْ یَرْجُو الْآخِرَةَ بِغَیْرِ عَمَلٍ ‌بدون عمل امیدوار نباش آخرت را کسی آباد می کند که در دنیا عمل صالح باشد فراوان در قرآن داریم أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ ‌فکر کردید همین طور می روید بهشت «وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ» داستان قبلی‌ها را نشنیده‌اید «مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ» آن قدر سختی‌ها و گرفتاری‌ها «َزُلْزِلُواْ حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللّهِ» ‌آن قدر سختی‌ها و گرفتاری‌ها این طور تصور نکنید که آخرت همین طوری است بهشت همین طوری است خدا رحمت کند این جمله را از شهید بهشتی معروف است که ایشان می فرمودند بهشت را به بها می دهند نه به بهانه اگر هم کسانی می گویند به بهانه اگر منظورشان از بهانه همین اعمال صالح است عیبی ندارد بگوییم بهانه‌اش اعمال صالح است خوب است اما صریح قرآن است لا تَـکُن مِمَّن یَرجُو الآخِرَةَ بِغَیرِ العَمَلِ ‌بی عمل انتظار آخرت آبادی نداشته باش همین روزها ایام شهادت امام صادق سلام الله علیه بود در حالات حضرت کسی می گوید من مدینه آمدم با امام صادق کار داشتم آمدم مدینه گفتند حضرت مسجد است آمدم مسجد گفتند حضرت مشغول نماز هستند رفتم آن قسمتی که حضرت مشغول نماز بودند حضرت در سجده‌ی نماز بودند گفتم نماز تمام می شود نماز فرادی بود نشستم ده دقیقه یک ربع نشستم نشستم نشستم دیدم سجده‌ی امام تمام نمی شود گفتم بیکار نباشم این ذکری که امام دارند می گویند من هم مشابه ذکر سجده‌ی حضرت سبحان ربی الاعلی و بحمده استغفرالله ربی و اتوب الیه این ذکر حضرت بوده است گفتم من هم مشابه این ذکر را بگویم می گوید از وقتی که من شروع کردم به گفتن ذکر شماره کردم 360 بار از آن وقت امام صادق با ذکر سجده‌شان را گفتند بعد سر از سجده برداشتند من نمی خواهم بگویم ما اهل چنین نمازها هستیم ولی حداقل این ذکری که می گوییم یک نمازی که می خوانیم این طور نمی شود او امام بود ولی خدا بود معصوم بود اما این عبادتش بود این نمازش بود آن طاعتش بود آن خوفش از خدا بود ما گاهی از اولیاء خدا می گوییم از ائمه می گوییم می گویند ائمه حسابشان جداست این حرف صحیحی نیست ائمه اسوه و الگوی ما هستند گاهی می­گوییم از بندگان صالح خدا بگوییم این عذر و بهانه را نیاورند من کتابی را مطالعه می کردم معرفی می­کنم خدمت دوستان کتاب خاطرات شهید آیت الله مدرس است در زندان، شهید مدرس در پایان عمر با برکتشان نه سال تبعید شدند زندان بودند در خاف بین مرز ایران و افغانستان و اواخر عمرشان هم منتقل کردند به کاشمر و در کاشمر هم ایشان را به شهادت رساندند البته الان بحمدالله خیلی مزار گنبد و بارگاه و زیارت­گاه و صحن دارد خیلی دلم می خواست بروم یکی دو هفته پیش توفیق پیدا کردم در کاشمر انصافا در جایگاه بسیار زیبایی که در‌ شأن شهید مدرس است توسط آستان قدس رضوی ساخته شده و هنوز هم توسعه دارد ایشان نه سال در زندان بودند خیلی هم در این زندان اذیت شدند دلم می خواهد بینندگان عزیز بیشتر عنایت کنند شاید این خبر را نشنیده باشند، این کتاب خاطرات شهید مدرس تازه پیدا شده گم شده بود اخیرا پیدا شده یکی از عزیزان تنظیم کردند من فقط مقدمه‌ی کوتاهی بگویم بعد بگویم ایشان در زندان چه می کرد، این شخصیت فقیه بوده مجتهد بوده نماینده مراجع تقلید بوده در مجلس شورا قبل از این که نماینده مجلس باشد ناظر بر قوانین مجلس شورا بوده با این مقامات علمی‌اش با فقاهتش که این جمله معروف است دیانت ما عین سیاست ما است سیاست مدار مجاهد و شهید، خیلی در این نه سال زندان خیلی اذیتش کردند آدم اسیر دست رضاخان باشد معلوم است دیگر آدم زندانی رضاخان باشد معلوم است چه بلایی به سرش می آورند ملک الشعرا در یک گزارشی می گوید من شنیدم از مامور موثقی که می گوید وقتی من رفتم دیدن شهید مدرس اواخر عمر دیدم یک چشمش را در اثر سختی زندان از دست داده نابینا شده قدش خمیده شده در این نه سال تقریبا ممنوع الملاقات بوده هیچ ارتباطی نمی گذاشتند با بیرون داشته باشد خودش در دفتر خاطرات نوشته الآن یک سال است که سرم تراشیده نشده در آن زندان نمور مخوف خاف نه سال یک جایی دارد که الآن یک سال می گذرد این‌ها اجازه ندادند خیلی سخت بوده تحمل کرده ایشان در یک جایی دارد که هیچ ولی‌ای هیچ نبی‌ای هم­نشین‌هایی که من دارم را نداشتند چون معمولا مامورایی که برای ایشان می­گذاشتند یا می­خواستند اذیت بکنند ایشان را یک مامورین معتاد می گذاشتند تریاکی و شیره‌ای این‌ها در خماری و کار خودشان بودند و مراقبش بودند خیلی ایشان را اذیت کردند شکنجه‌ها بماند قد خمیده، چشم نابینا، یکی از چشم‌ها را از دست داده خیلی ایشان سختی کشیده سخت‌ترین شرایطی را که می شود تصور کرد البته ایشان نوشته که من فرصت زندان را برای دو کار استفاده کرده‌ام این که محاسبه‌ی عمر خودم در گذشته چه کار کردم، دوم هم جبران اعمال گذشته هر چه از دست دادم جبران بکنم آن ذکر‌ها و نمازها و دعاهایی که نخواندم ایشان خیلی اشتغال داشته در دوران مجلس و نمایندگی خواستم جبران بکنم گذشته‌ی خودم را بعد آمده گزارش داده در این کتاب گزارش می دهد من از روزی که وارد زندان شدم تصمیم گرفتم شبانه روز دوازده ساعت مشغول عبادت باشم اگر این قصه از غیر از شهید مدرس بود و اگر به خط خود این بزرگوار نبود شاید باورش بر انسان خیلی سخت باشد یک کسی می گوید من دوازده ساعت از شبانه روزم را مشغول عبادت بودم حالا چه کار می کرده در این عبادت؟ من یک گزارشی که بیش از این‌ها ارزش دارد یکی از عبارت ایشان را می خوانم نوشتند بعد از استقرار در زندان به خداوند منان پناه بردم که مرا ظاهرا و باطنا در این مدت فقط به خودش مشغول فرماید، آدم در زندان رضا خانی نه سال از خدا بخواهد که فقط به خدا مشغول باشد این‌ها درس است برای ما ما گاهی سختی‌هایی در زندگی‌مان پیش می­آید همه چیز را منکر می شویم می گوید از خدا خواستم فقط و فقط به خدا مشغول باشم و نیتم بر این شد که در شبانه روز دوازده ساعت را مشغول عبادت باشم برای چه این قدر عبادت؟ تا قبل از رفتن از دار فانی به مقام رضا و تسلیم برسم در 24 ساعت 12 ساعت عبادت کند تا به مقام رضا و تسلیم برسد شاید بینندگان بگویند بله یک آدم زندانی بیکار 24 ساعت 12 ساعت عبادت کند هنر نکرده است، این طور نیست من شاهد بیاورم الآن خیلی‌ها در زندان هستند این‌ها چند ساعتشان را در عبادت‌اند یا خود ما گاهی یک پنج شنبه‌ای جمعه‌ای تعطیلیم بیکاریم معطلیم چه کار کنیم آدم گاهی وقت‌ها آن قدر فراغت پیدا می­کند ما که یک روز بیکار بودیم چند ساعتش را عبادت می کنیم؟ فرمود این عبادت‌ها را انجام می دهم تا به مقام رضا و تسلیم برسم و با این حال امیدوارم به مقام شهادت فی سبیل الله که سال‌های متمادی از خداوند مسئلت فرموده موفق شوم یک داستانی گفتیم در یکی از برنامه‌ها یک ساعتی در حضور پیامبر دعا کرد خدایا من نمی­گویم چه به من بده ‌اَللّهُمّ اِنّی اَسئَلُکَ خَیر ما تُسئَل خدایا آن بهترین چیزی که به خلق اول و آخر دادی آن را به من بده من نمی­گویم چه می­خواهم از آدم تا خاتم انبیاء اولیا هر کسی بوده بهترین هدیه‌ای که به بندگانت داده‌ای را می خواهم پیامبر خدا وقتی این جمله را شنیدند فرمودند اگر این دعا مستجاب شود به شهادت می­رسی فی سبیل الله‌ کسی که از خدا بخواهد بهترین حاجتی که از آدم تا خاتم برآورده شده آن غیر از شهادت چیز دیگری نیست شهید مدرس می گوید از خدا من شهادت می خواستم دوازده ساعت من ده تا عمل انجام می دادم پنج تا عمل برای صبح بوده سه عمل برای بعد از ظهر بوده دو عمل براش شب بوده، شهید آیت الله فقیه مدرس رضوان الله علیه نه سال در سخت‌ترین شکنجه اسیر رضا خان ولی روزی دوازده ساعت عبادت می کرد پنج عملی که صبح انجام می داد یک بعد از نماز صبح یک ساعت و نیم مشغول تعقیبات نماز بوده است تعقیبات نمازمان چند دقیقه است؟ چون در آستانه‌ی ولادت امام رضا هستیم در حالات حضرت است که حضرت وقتی نماز صبحشان را اول وقت می خواندند سر به سجده می گذاشتند ‌یَسجُد فَلا یُرفَع رَأسُهُ سر بلند نمی کردند حَتّی تَتّطِلِع الشَّمس من می ترسم این جمله را ترجمه کنم می­ترسد کسی در ذهنش بگوید نه فقط مدرس ائمه هم بیکار بودند ما از فرصت‌هایمان خوب استفاده نمی کنیم ما وقت تلف شده زیاد دارد اشکالی ندارد من بپرسم از بینندگان عزیز این‌هایی که الآن گرفتار فضاهای مجازی هستند، چقدر وقتشان صرف واتس اپ و وایبر و ایمیل و پیامک و فیس بوک است یک روز ساعت بگیرند شما حساب نمی­کنید، نمی­دانید چقدر است آن وقت مقابلش چقدر وقت را برای نماز و قرآن می­گذاریم چقدر وقت را بیهوده از دست می دهیم امام رضا سلام الله علیه به سجده سر می گذاشتند شیخ صدوق در عیون اخبار رضا دارد سر از سجده برنمی داشتند تا خورشید بالا بیاید عبادات اول ایشان یک ساعت و نیم تعقیب نماز صبح بوده نوشته‌اند که تعقیبات چه بوده ده دعا نوشته‌اند چه دعایی می خواندند تا آخرش نوشتند که می­رسیدند به دعای نادَ عَلیاً مَظهَرَ العَجایِب‌ صد بار رب اشرح لی صدری را می­خواندند ریز تعقیبات را نوشته‌اند عمل دوم بعد از تعقیبات نماز صبح یک ساعت و نیم که می گذشت مشغول نماز می شدند برای چه کسی؟ برای خودم برای پدر مادرم برای ارحامم چه کسی برای ارحامش نماز قضا می­خواند؟ اگر کسی این کار را کرده به ما پیامک بدهند ما قول می­دهیم بخوانیم برای ارحامش برای پدر مادرشان هم اگر خوانده‌اند پیامک بدهند برای خودمان برای پدر مادرمان برای ارحام مثلا برای آن‌هایی که از دنیا رفته‌اند برادرم خواهرم عمو عمه‌ای داشته‌ام از دنیا رفته برای آن‌ها نماز قضا بخوانم ما برای خودمان هم نمی خوانیم در شرایط سخت برای خودش و پدر مادرش یک داستانی گفتیم از مرحوم آخوند ملاعباس تربتی ایشان وقتی پدرش از دنیا می رود به خواب خواهرش می گوید تو برو سهم الارثت را بردار خیلی هم ارث زیاد داشته باغ داری داشته، کشاورزی داشته، دامداری داشته، خواهر وقتی سهم الارث را برداشته برای مرحوم آخوند تربتی تمام ارثش را می­گوید می خواهم برای پدرم خرج کنم شاید خمس و زکاتش را کامل نداده مظالم عباد شاید به کسانی بدهکار بوده یادش نبوده رد مظالم اگر بین بینندگان اگر کسی است پدرش از دنیا رفته یک ارث قابل توجه یک وقت نه ده هزار تومان بیست هزار تومان نه صد هزار تومان بلکه سهم قابل توجهی داشته تمام این سهم الارث را خیرات پدر کردند مسجد ساختند بیمارستان ساختند مدرسه ساختند، تمام ارث را دست نزند به ارثش اگر کسی است به ما بگوید به این آسانی نیست ایشان می­گوید کار دوم‌ام نماز قضا برای خودم پدر مادرم ارحام و خویشان کار سوم زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام کار چهارم بعد از زیارت عاشورا هزار مرتبه‌ی صیغه‌ی استغفار را جاری می کرد اَستَغفِرُ الله ربّی وَاَتُوبُ اِلَیه ما داریم می گوییم یک شهید فقیه مجاهد بزرگی مثل شهید مدرس در زندان نه سال اسیر رضا خان بوده در این زندان چشمش را از دست داده اذیتش کردند هزار بلا سرش آوردند ولی روزش را به دوازده ساعت عبادت مشغول بوده شبانه روزش را هزار مرتبه استغفرالله ربی و اتوب الیه عمل پنجم صد بار آیه‌ی اول تا پنجم سوره‌ی علق را تلاوت می کرده، این پنج آیه‌ی اول را صد بار صبح این برنامه‌ی صبحش تا این‌ها را می خوانده ظهور می شده نهارش را می خوانده بعد از ظهر برنامه‌اش را شروع می کرده سه برنامه داشته برنامه‌ی اولش ختم صلوات بوده روزی هزار مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد هر روز هم هدیه به یکی از معصومین از رسول خدا شروع می کرده تا امام زمان کار اولش هزار تا صلوات کار دومش یک ذکری را می خوانده صد بار این ذکر در دعاها است ‌ما شاءَ اللهُ کان وَ ما لَم یِشأ لَم یَکُن‌ هر چه خدا بخواهد می شود این‌ها خیلی اثر دارد در روح یک انسان آدم در اوج گرفتاری این را بگوید، بگوید ماشاء الله کان ما وظیفه داریم آن چیزی که باید انجام بدهیم را انجام دهیم ایشان قیام کرده جهاد کرده در برابر رضا خان ایستاده کسی که در برابر رضا خان بایستد چنین سختی‌هایی را هم دارد ‌ما شاءَ اللهُ کان وَ ما لَم یِشأ لَم یَکُن‌ لا حَولَ وَلا قَوةَ اِلّا بِاللهِ العَلی العَظیم اُفَوِّضُ اَمْری اِلَی اللهِ اِنَّ اللهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ همین چقدر اثر دارد ایشان نوشته در آخر که چرا من این خاطرات را نوشته‌ام، بینندگان می­گویند اگر برای خدا بوده چرا ریا کرده او اهل ریا نبود آخرش به شهادت رسیده آرزوی شهادت هم داشته ریاکاری نمی­خواسته برای خودش چیزی بگذارد آخرش می گوید به دو جهت نوشته اولا خاطرات زندان خواستم به طور کامل نوشته شده باشد، وقتی آدم خاطراتش را می نویسد همه چیزش را بنویسد ثانیا خواستم بگویم اگر کسانی گرفتار زندان شدند بگویم می شود با زندان کنار آمد همین یک جمله آدم روزی چند بار بگوید اُفَوِّضُ اَمْری اِلَی اللهِ اِنَّ اللهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ خدا رحمت کند مرحوم آیت الله قاضی رضوان الله علیه ایشان می گویند وقتی مرحوم آیت الله عظمی خویی به ایشان یک دستور عملی می دهد مرحوم آقای قاضی به آقای خویی دستورالعمل می دهد آقای قاضی استاد سیر و سلوک شاگردانی مثل علامه طباطبایی و بهجت و غیره دارد یک دستورالعملی به آقای خویی می دهد در کجا باشید و در شرایط خاصی باش ایشان می گوید من شرایط را مهیا کردم لباس خاصی پوشیدم حرم حضرت سیدالشهدا رفتم و در زمان خاصی تا به آن دستور عمل بکنم وقتی رفتم در حرم سیدالشهدا سلام الله علیه نشستم هر چه فکر کردم ذکر یادم نیامد. ایشان می گوید فراموش کردم می گوید معلوم شد که مقدر من نبوده مسیرهای سیر و سلوک‌ها را بروم ایشان باید می رفته سراغ فقه و اصول و این کار با عظمتی که ایشان انجام داد انصافاً حوزه‌های علمیه مدیون این بزرگوار است منظورم این است بعد‌ها از ایشان سوال کردند ذکر‌ها یادتان نیامد؟ گفت اتفاقا از آن جا که برگشتم آن شرایط که به هم خورد ذکر یادم آمد ذکری که آیت الله قاضی به آیت الله خویی یاد داده بینندگان می­گویند ببینیم چه بوده؟ ایشان فرمودند همین آیه‌ی 13 سوره‌ی مبارکه‌ی تغابن تعدادش را نفرمودند چه مقداری «اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَعَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» ما معطل همین چیزها هستیم اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سوره‌ی تغابن آیه‌ی 13 و علی الله فلیتوکل المومنون آدم بر خدا توکل بکند همه‌ی گرفتاری‌های ما برمی گردد به این که به خدا توکل نداریم بله مشکلات هست سختی‌ها است آدم تلاشش را باید بکند اما اگر تلاش کردیم اما به جایی نرسیدیم الله لا اله الا هو و علی الله الیتوکل این ذکر که شهید مدرس می فرموده بعد از ظهر‌ها هم ایمان را تقویت می کند القاء آرامش می دهد باور‌ها را خیلی تقویت می کند، عمل سوم بعد از ظهرشان هم جالب است می گوید تا موقع غروب آفتاب روزها مختلف است بعضی وقت‌ها روزها بلند بود بعضی وقت‌ها روزها کوتاه شروع می کردم به توسل به حضرت امام زمان ذکر‌ها را نوشته یَا مَوْلَایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی یا وَلیَ الله یا حُجَّةَ الله المُستَغاثُ بِکَ یا صاحِبَ الزَّمان تا غروب ذکر استغاثه به امام زمان و عمل شب ایشان را هم بگویم شب چه می کرده؟ شب هم دو عمل داشته عمل اول شب‌اش هزار مرتبه باز بینندگان عزیز من نگرانم نگویند چه دارید می گویید شما آدم دوازده ساعت بیکار در زندان است ما که در زندان نیستیم نگوییم دوازده ساعت بگوییم نیم ساعت این نمازی که می خوانیم یک کمی قشنگ‌تر بخوانیم اهلش هستیم؟ همین نماز ظهر و عصری که می خوانیم ساعت بگیریم چقدر طول می کشد یک آقایی که می خواند من نمازی که می­خوانم قلم و کاغذ هم بگذارم کنار دستم برای این که نمازم تمام می­شود آن چیزهایی که یادم می‌آید سریع یادداشت کنم نمازمان سیر تمام عالم است یک نماز درست بخوانیم به جماعت بخوانیم اول وقت بخوانیم دو عمل هم برای شب نوشتم عمل اول هزار مرتبه «أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ» نه سال ایشان در زندان بوده الآن ما در آخر مجالس می­خواهیم ختم امن یجیب بگیریم می گوییم ده مرتبه می گویند ده مرتبه؟ زیاد است هزار مرتبه شب امن یجیب می گفت و عمل آخرشان از این ده عمل مشغول مناجات می­شدند نماز شب می خواندند و باز هزار مرتبه ذکر استغفار را بر زبان جاری می­کردند این‌ها را برای چه عرض کردم؟ برای این که این جمله‌ی امیر مومنان معنا شود لَا تَکُنْ مِمَّنْ یَرْجُو الْآخِرَةَ بِغَیْرِ عَمَلٍ یک عمل انتظار نداشته باشید این‌ها آخرت را می خواستند و عمل کردند.

شریعتی: استمرار این اعمال هم نکته‌ای است وقتی آدم یک هفته ده روز یک ماه انجام می دهد خسته می­شود.

حاج آقا حسینی: این‌ها لذت می بردند خیلی مهم است الآن کسی بگوید ما از فردا می خواهیم شروع کنیم نه این طوری شروع نکند خیلی کم‌تر از این هم شروع نکنند مرحوم آقای بهجت می­گویند ما از استادمان آقای غروی اصفهانی سوال کردیم شما هر وقت ما آمدیم مشغول ذکرید این چه ذکری است که تمام نمی شود چه می­گویید شما؟ بعضی از شاگردان خواستند بپرسند رویشان نشد به آقای بهجت گفتند آقای بهجت فرمودند وقتی من سوال کردم نفرمودند من، این‌ها هیچ وقت من در زندگیشان نبود در روایات است که روزی هزار مرتبه سوره‌ی انا انزلناه را بخوانید الآن ما نمی­توانیم اگر شروع کنیم صد تایش را بخوانیم از ایمانمان کم می­آوریم لذت نمی­بریم چه پیش زمینه‌هایی داشتند چه حال حضوری داشتند چه ارتباطی با خدا داشتند که از عبادت دوازده ساعته در شبانه روز در زندان که من نخواستم بگویم مفصل عزیزان ببینند کتاب را «گنجینه‌ی خاف» به قدری ایشان در اذیت و آزار بوده که می­گوید من گاهی به این مامورین می­گفتم من اسیر دست شما هستم با اسیر این طور رفتار می کنند؟ از نان و آب به ایشان دریغ داشتند ملاقات نداشته در این نه سال تقریبا. کسی اسیر رضا خان باشد ولی در عین حال توانسته با ایمان با توکل با ذکر با یاد آن چنان محکم خودش را نگه دارد که یک وقتی رضا خان به او پیام می­دهد اگر می خواهی تولیت آستان قدس رضوی را به تو می دهم یا برو نجف یکی از این دو تا را انتخاب کن ایشان می­گوید به رضا خان بگویید من این جا بمیرم با تو سازش نمی کنم و در آخر به شهادت رسید.

شریعتی: بسیار ممنون ان‌شاء‌الله روح شهید مدرس شاد باشد بعد از تلاوت قرآن کتاب را معرفی می کنم تلاوت آیات نورانی کلام وحی تا الآن که مهمان سفره‌ی نهج البلاغه بودیم ان‌شاء‌الله انس ما با نهج البلاغه بیشتر شود و از دریای عمیق و مواج نهج البلاغه بتوانیم جرعه‌ای بنوشیم صفحه‌ی 185 مصحف شریف قرار روزانه‌ی امروز ماست آیات 62‌ام تا 69‌ام سوره‌ی مبارکه‌ی انفال در سمت خدای امروز تلاوت می شود ثواب تلاوت این آیات را هدیه می کنیم به روح بلند امیرمومنان علی علیه السلام.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

وَإِن یُرِیدُوا أَن یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ ۚ هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ ﴿٦٢﴾ وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ ۚ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مَّا أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ ۚ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿٦٣﴾ یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿٦٤﴾ یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ ۚ إِن یَکُن مِّنکُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ ۚ وَإِن یَکُن مِّنکُم مِّائَةٌ یَغْلِبُوا أَلْفًا مِّنَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَفْقَهُونَ ﴿٦٥﴾ الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنکُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِیکُمْ ضَعْفًا ۚ فَإِن یَکُن مِّنکُم مِّائَةٌ صَابِرَةٌ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ ۚ وَإِن یَکُن مِّنکُمْ أَلْفٌ یَغْلِبُوا أَلْفَیْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ ﴿٦٦﴾ مَا کَانَ لِنَبِیٍّ أَن یَکُونَ لَهُ أَسْرَىٰ حَتَّىٰ یُثْخِنَ فِی الْأَرْضِ ۚ تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیَا وَاللَّهُ یُرِیدُ الْآخِرَةَ ۗ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿٦٧﴾ لَّوْلَا کِتَابٌ مِّنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّکُمْ فِیمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿٦٨﴾ فَکُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلَالًا طَیِّبًا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿٦٩﴾

ترجمه:

و اگر بخواهند [ در زمینه صلح و آشتى ] تو را بفریبند ، یقیناً خدا تو را بس است ; اوست کسى که تو را با یارى خود و به وسیله مؤمنان نیرومند ساخت .(62) و میان دل هایشان الفت و پیوند برقرار کرد که اگر همه آنچه را در روى زمین است ، هزینه می­کردى نمی  توانستى میان دل هایشان الفت اندازى ، ولى خدا میان آنان ایجاد الفت کرد ; زیرا خدا تواناى شکست ناپذیر و حکیم است .(63) اى پیامبر ! خدا و مؤمنانى که از تو پیروى می  کنند [ از نظر حمایت و پشتیبانى ] براى تو بس است .(64) اى پیامبر ! مؤمنان را به جنگ برانگیز که اگر از شما بیست نفر صابر باشند بر دویست نفر چیره می  شوند ، و اگر از شما صد نفر [ صابر ] باشند بر هزار نفر از کافران چیره می  شوند ; زیرا آنان گروهى هستند [ که حقایق توحید و قدرت خدا را ] نمی  فهمند .(65) اکنون خدا به شما تخفیف داد و معلوم داشت که در شما ضعفى هست ; بنابراین اگر از شما صد نفر صابر باشند بر دویست نفر چیره می  شوند ، و اگر هزار نفر [ صابر ] باشند ، به فرمان خدا بر دو هزار نفر چیره می  شوند ; و خدا با صابران است .(66) هیچ پیامبرى را نسزد و نشاید که [ پیش از جنگ و پیروزى بر دشمن ] اسیران جنگى بگیرد ، تا زمانى که [ دشمن را به طور کامل ]در زمین از قدرت و توان بیندازد [ و موقعیت دین و مؤمنان در جهان پابرجا و استوار گردد آن گاه اسیر بگیرد ; شما اى یاران پیامبر ! ] متاع ناچیز و ناپایدار دنیا را می  خواهید ، و خدا [ براى شما ] آخرت را می  خواهد ; و خدا تواناى شکست ناپذیر و حکیم است .(67) اگر فرمان و حکم لازمی که از سوى خدا گذشته است ، نبود [ که پیش از اتمام حجت کسى را عذاب نکند ] مسلماً شما را به سبب اسیرانى که [ بدون اجازه پیامبر و پیش از شروع جنگ ] گرفتید ، عذابى بزرگ می  رسید .(68) آنچه از غنیمت [ در میدان جنگ ] گرفته اید ، حلال و پاکیزه بخورید و از خدا پروا کنید ; یقیناً خدا بسیار آمرزنده و مهربان است .(69)

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شریعتی: خیلی خوشحالیم که خدمت شما هستیم ممنون که شما هم همراه ما هستید حاج آقای حسینی باشاره‌ی قرآنی امروز را بفرمایید.

حاج آقا حسینی: آیه‌ی پایانی این صفحه که تلاوت شد اعوذ بالله من الشیطان الرجیم فَکُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلَالًا طَیِّبًا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ این جا قرآن فرمان به کلوا دارید بخورید نکته‌ای که می خواهم ذیل این آیات بگویم اگر مراجعه بفرمایید در قرآن کریم تقریباً چهل بار کلمه‌ی کلوا آمده است بخورید نکته‌ی قابل توجه این است که هر کجا فرمان کلوا در قرآن آمده تقریباً در همه‌ی موارد کنارش یک دستورالعمل هم است یعنی خوردن در دنیا خوردنش هم لهو و لعب نیست یک مسئولیتی کنارش است یک چیزی از ما خواسته‌اند من چهار پنج مورد از چهل مورد را می گویم سوره سبا آیه 15 «کُلُوا مِن رِّزْقِ رَبِّکُمْ وَاشْکُرُوا لَهُ» ‌بخورید ولی سپاسگزار خدا باشد سوره‌ی مبارکه انعام 141 ‌»کُلُوا مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِهِ» بخورید ولی حق این نعمت‌هایی که خدا به شما داده را بدهید که مفسرین تفسیر کرده‌اند به صدقه که بدهید از این میوه‌هایی که دستتان است باغ دار از این میوه‌ها مصرف کنید به فقرا هم بدهید فقط خوتان را نبینید سوره حج آیه‌ی 28 حاجی‌هایی که آماده حج‌اند قربانی که می­کنند «فَکُلُوا مِنْهَا» از قربانی‌تان خودتان بخورید «وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیرَ» به فقیر هم بدهید سوره‌ی مبارکه‌ی بقره آیه‌ی 60 «کُلُوا وَاشْرَبُوا مِن رِّزْقِ اللَّـهِ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ» بخورید ولی فساد نکنید بخورید طغیان نکنید، طه 81 «کُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِیهِ»  سوره‌ی بقره 168 «کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلَالًا طَیِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ» بخورید طغیان نکنید بخورید فساد نکنید، بخورید دنبال شیطان نروید، مورد بعدی سوره‌ی مائده آیه‌ی 88 «وَکُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّـهُ حَلَالًا طَیِّبًا» بخورید تقوا داشته باشید سوره‌ی مومنون 51 «کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا» خوردن نوشیدن دنیا و لذتش مقدمه‌ی عمل صالح است، ‌بخورید اما یادتان باشد بازگشتتان به سوی خداست در این دنیا آدم گاهی آن قدر مخصوصا در این زندگی ماشینی سرگرم دنیاییم که یادمان می­رود، ‌ششمین مورد را عرض کنم دوستان این آیه را فراوان شنیده‌اند «وکُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ» اعراف آیه 31 بخورید اسراف نکنید، خوردن حتما در کنارش یک مسئولیتی است.

شریعتی: خیلی ممنون ان‌شاء‌الله نعمت‌های خداوند متعال در مسیر بندگی و طاعت خودش خرج شود به تعبیر حاج آقای میرباقری عزیز که بحث روز شنبه ما در همین راستا بود کتاب گنجینه خاف مجموعه درس‌ها و یادداشت‌های شهید سید حسن مدرس در تبعید است که دوستان می توانند این کتاب را تهیه بکنند و استفاده بکنند. حاج آقای حسینی خیلی فرصت نداریم تا پایان نکات پایانی را بفرمایید.

حاج آقا حسینی: خیلی از دوستان گفتند یک بار دیگر نهج البلاغه را معرفی کنید.

شریعتی: نهج البلاغه‌ی دفتر نشر معارف است وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه هاست. خیلی نهج البلاغه خوبیست ترجمه هم دارد می­تواند همراه شما باشد از حکمت‌ها خطبه‌ها و نام‌ها استفاده بکنید.

حاج آقا حسینی: این جمله را که گفتم راجع به زندانی شهید مدرس رضوان الله علیه این نه سالی که به سختی زندان را تحمل کردند بینندگان می­گویند چرا دعا نکردید برای آزادی زندانیان امیدوارم خدا به حق محمد و آل محمد همه‌ی زندانیان را مقدمات خلاصیشان را فراهم بکند، یک جمله‌ای را اضافه می­کنم دلم نمی‌آید این را نگویم گاهی پیامی ما از زندان داشتیم بینندگانی در آن جا برنامه‌ی ما را دیده‌اند زندان سخت است شهید مدرس هم دارد زندان چیز خوبی نیست نه سال زندان سخت واقعا هم باید دعا کرد یک وقتی مفصل گفته‌ایم الآن برنامه‌های خوبی است برنامه‌ی گلریزان برنامه‌ی آزادی زندانیانی است به خاطر بدهی به خاطر سوانح و تصادفات جرایم غیر عمد، ولی من بارها می­خواستم بگویم شاید الآن فرصت خوبی باشد‌ای کاش عزیزانی که خیلی برنامه‌ی ارزشمندی است خیلی خوب است این‌هایی که مسئولین‌اند جمع می­کنند کمک می کنند خیلی‌ها هر سال می گویند آخر ماه رمضان صد نفر دویست نفر آزاد کردیم ولی من تقاضا دارم به جای هزینه‌ای که هر سال اهل خیر خیرین می دهند برای آزادی زندانی‌ها بیایند هزینه‌ای بگذارند برای تبلیغ این که کاری کنیم که به زندان نیفتیم چه کار کنیم که به زندان نیفتیم این آماری است که همین روزها در کشور شما شنیدید هشت میلیون وسیله‌ی نقلیه بدون بیمه است ده میلیون موتور داریم این آماری است که داده‌اند هشت میلیونش بیمه ندارد این‌ها حوادثی برایشان پیش می‌آید. ما آخر سال می آییم خیلی هم خوب دستشان درد نکند یک درصدی از این را بگذارند برای فرهنگ سازی. الآن هشت میلیون شوخی نیست هشت میلیون فقط در موتور ماشینش بماند. این‌ها را ما بیاییم انجام بدهیم یا خود بیمه ها. بیمه‌هایی که این قدر دارند از مردم پول می گیرند رسانه که آماده‌ی تبلیغات است سفارش بدهند مردم را تشویق بکنند به بیمه­گذاری آن پولی که خرج می­شود من جدا خواهش می کنم خیلی عجیب است هر سال می آییم مردم خیر را جمع می کنیم التماس می کنیم پانصد زندانی آزاد می کنند ده درصد این بودجه را بگذاریم از هر راهی که می­شود.

شریعتی: یک وقتی هم حاج آقای حسینی گفته بودید اگر کسی بیفتد زندان چه عوارضی دارد چند درصد از خانواده‌ها درگیر می شوند جلوی این اتفاق را بگیریم.

حاج آقا حسینی: متاسفانه این زیبا نیست که ما دنبال معلول می رویم دنبال علت نمی رویم علت این که این‌ها در زندان هستند چه است؟ بیمه فرهنگ سازی نشده من برای چندمین بار تکرار می کنم عذر می­خواهم می­دانم تکرار است آمار رسمی کشور است از ده میلیون موتور سوار هشت میلیون موتور بیمه ندارد بیاییم فرهنگ سازی بکنیم این را بیاییم الزام بکنیم تبلیغ بکنیم من همین جا اشاره می­کنم برنامه‌ی همین شبکه‌ی سه در ماه رمضان در ماه عسل برنامه‌ی خیلی خوبی بود خیلی زحمت کشیدند خیلی بیننده داشتند داخل و خارج الحمدلله، من یک برنامه‌اش را دیدم مردم سر زبان‌ها همه می­گویند یک جوانی که سالیان سال خانمش با این که در یک سانحه‌ی تصادف فلج شده بود ویلچری بود این آقا پای همه‌ی سختی‌های زندگی ایستاده بود، آموزندگی برنامه خیلی خوب و عالی دستشان درد نکند مسئولین شبکه‌ی سه ماه عسلی‌ها ولی باز ما رفتیم سراغ معلول این خانم معلول شده چرا معلول شده؟ در اثر یک تصادف، شما یک نمونه را آوردید نشان دادید حس فداکاری شوهر را نشان دادید خیلی زیبا دستتان درد نکند ولی عزیزان من هیچ می دانید شما یک مورد را نشان دادید چند مورد دیگر هست که نشان داده نشده؟ آمار دارید؟ من اگر آمار را بگویم دل‌ها به درد می‌آید اما نگفتنش فایده ندارد این آمار رسمی کشوری است که در کشور ما سالی دویست هزار نفر در اثر سوانح رانندگی به معلول‌ها اضافه می­شود بیست هزار نفر از بین می روند طبیعی است که ده برابر این می­شود معلولیت، بیست هزار نفر در سوانح جانشان را از دست می­دهند ده برابر این دویست هزار معلول اضافه می­شود این خیلی خوب است که ما بیاییم فداکاری یک مرد را نشان بدهیم ولی این را بگوییم را یکی را نشان دادیم صد و نود و نه هزار و نه صد و نود و نه مورد دیگر است رسانه‌ی ملی سرمایه گذاری بکند برای این طور برنامه‌ها ولی بیشتر که این سوانح از بین برود زندانی نداشته باشیم نه زندانی دیه داشته باشیم نه زندانی مهریه داشته باشیم نه زندانی هیچ گرفتاری دیگری نداشته باشیم که شهید مدرس دل پر دردی دارد از زندان واقعا هم از خدا می خواهیم خدایا به حق محمد و آل محمد مقدمات آزادی همه‌ی زندانیان را فراهم بکند.

شریعتی: ان‌شاء‌الله خیلی ممنون خیلی بحث خوبی بود ادامه‌ی حکمت 150 نهج البلاغه ان‌شاء‌الله طلب دوستان باشد که هفته‌ی آینده این را ادامه خواهیم داد. حاج آقا دعا بکنند دوستان آمین بگویند.

حاج آقا حسینی: خدا را به حق محمد و آل محمد قسم می دهیم این را بدون تعارف می کنیم حاج آقای قرائتی هم این را می فرمودند دعای ما دعایی نیست اما آمین مردم خیلی مهم است ببینید چقدر مردم همراه این هستند دارند آمین می گویند با توجه به هر ترتیب در آستانه‌ی دهه‌ی کرامت هستیم ولادت فاطمه‌ی معصومه سلام الله علیها و آقا علی بن موسی الرضا عزیزان با آمینشان را این دعا‌ها را به اجابت برسانند خدایا به حق محمد و آل محمد مسلمان‌ها را در همه‌ی عالم پیروز بگردان، شر مستکبرین به خودشان برگردان، ملت‌های مظلوم عراق افغانستان لبنان سوریه بر ستمگرانشان پیروز بگردان، خدایا همه‌ی آنهایی که در پیام‌هایشان نوشتند فراوان است مریضانشان را لباس عافیت بپوشان رفع گرفتاری از همه بفرما قلب نورانی امام زمان از ما راضی بگردان به ما قابلیت ظهور حضرتش را عنایت بفرما.

شریعتی: ممنون بعضی دوستان گلایه کردند گفتند به سوالات ما پاسخ نمی دهید سوالات شما محترم است پیام‌های شما خوانده می شود حاج آقای ماندگاری به بخشی از سوالات شما فردا پاسخ خواهند داد ان‌شاء‌الله در جلسات آینده جلسات پرسش و پاسخ را با آقایان دیگر خواهیم داشت و تقدیم نگاه شما خواهد شد مثل همیشه بهترین‌ها را برای همه‌ی شما آرزو می­کنیم از حاج آقای حسینی بسیار متشکرم تا دیداری دوباره و تا سلامی دوباره همه‌تان را به خداوند بزرگ و مهربان می سپارم و الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.

....................................................................................

برای خرید کتابهای برنامه سمت خدا اینجا کلیک نمائید.

.....................................................................................

کتاب: دعا و اسرار اجابت

کد کالا640
دسته‌بندیمذهبی
سلسله مباحث برنامه ی سمت خدا
حبیب الله فرخزاد
مترجم
عطش
رقعی
1393
0
شومیز
تعداد صفحات240

توضیحات:

این کتاب، پژوهشی در زمینه اهمیت و جایگاه دعا در فرهنگ اسلامی و عوامل و موانع استجابت دعاها می باشد. در ابتدای این اثر به تبیین آثار و ابعاد دعا به عنوان قرآن صاعد پرداخته شده و برخی از آیات قرانی و روایات وارد شده از سوی معصومین(ع) در مورد تأکید دراین زمینه مورد بحث و بررسی اجمالی قرار گرفته است. آنگاه خواص برخی از دعاها و اذکار مانند ذکر یونسیه و مناجات های شبانه با خداوند متعال بیان شده و نقش دعا در افزایش محبت بین خدا و بندگان او تبیین شده است. در ادامه نگارنده به علل اجابت نشدن برخی از دعاها اشاره نموده و شرایط عدم استجابت دعا مانند: انجام برخی از معاصی، خوش بین نبودن نسبت به خدا، اصرار و التجاء نکردن در دعا و رضایت نداشتن خدا از دعاکننده به دلیل عدم اطاعت شایسته خداوند را بیان کرده و لزوم تسلیم در برابر خداوند متعال حتی در صورت عدم مستجاب شدن خواسته ها را مورد تأکید قرار داده است. نویسنده در ادامه به ظرفیت های اجابت دعا و نقش آن در ارتقای معرفت نسبت به خدا اشاره نموده و معیار و ملاک های درخواست ها از خداوند به ویژه در امور معنوی را بررسی نموده است. وی ضمن نقل داستان ها و روایاتی در زمینه آثار و ابعاد مختلف نیایش، به ارتباط آن با تقدیرات الهی اشاره نموده و صحیفه سجادیه را گنجینه ای بی نظیر در فرهنگ نیایش و مناجات عنوان کرده است.

دعا یکی از مهمترین پل های ارتباطی بین انسان و خالق هستی است و میتوان آن را بزرگراهی به سوی خداوند دانست.

..................................................................................

برای خرید کتاب اینجا کلیک نمائید.

..................................................................................

کتاب: سرنوشت انسان 3 (قیامت و حشر)

کد کالا8
دسته‌بندیمذهبی
زندگی پس از مرگ، رستاخیز، احباط، تکفیر
مسعود عالی
مترجم
عطش
رقعی
1392
0
شومیز
تعداد صفحات318

توضیحات:

مجموعه مباحثی در زمینه عرصه‌های مختلف محشر و مواقف هولناک آن در برنامه سمت خدا است. در همین راستا نگارنده جناب آقای  حجت الاسلام مسعود عالی به سئوال‌های مختلفی در زمینه ویژگی‌های سرزمین محشر، نحوه حساب و کتاب خلایق در آن، نامه عمل، ثبت اعمال بندگان، صورت ملکوتی اعمال انسان، تطهیر برخی از انسان‌ها در برزخ و قیامت، وضعیت گناهان در محشر و آثار وضعی آنها در دنیا، صراط و ماهیت آن، مهمترین منزلگاه‌های قیامت، انواع حسابرسی در محشر، عوامل حبط عمل در قیامت، عوامل تکفیر گناه در آن روز، مهمترین پرسش‌های روز قیامت و برخی دیگر از مسایل مربوط به حشر پاسخ داده و آیات و روایات متعددی در این زمینه مورد شرح و بررسی قرار داده است.

...................................................................................................................................................................

عالم برزخ زمان و مقطعی از زندگی انسان است. این عالم که فاصله میان مرگ و قیامت است، بخشی از جریان تکامل انسان را میسر می سازد. (آیه 1 سوره مومنون) پس از آن است که قیامت آغاز می شود و انسان وارد  بخش دیگری از زندگی خود می شود.

قرآن در آیه 1 تا 3 سوره زلزال با اشاره به مسئله زلزله شدید رستاخیز و واکنش انسان ها نسبت به اتفاقات و روبه رو شدن با عالم رستاخیز می فرماید:

اذا زلزلت الارض زلزالها و اخرجت الارض اثقالها و قال الانسان مالها؛

هنگامی که زمین به شدت می لرزد و بارهای سنگینش را بیرون می ریزد، در آن هنگامه است که انسان می پرسد: زمین را چه شده است؟

این اولین واکنش آدمیان با عالم قیامت و رستاخیز است. مردمانی که درباره قیامت با تردید و گاه با تعجب و شگفتی برخورد می کردند، از یکدیگر می پرسند که آیا پس از دنیا و مرگ، دنیا و عالم دیگری هست:

یقول الانسان اذا ما مت لسوف اخرج حیا (آیه 66 سوره مریم)

اکنون از خاک بیرون می آیند و ناگهان خود را در حالتی می یابند که زمین به شدت می لرزد و همه آن چیزهایی را که در درون خود داشت بیرون می ریزد.

این اتفاق و بار سنگینی که از درون زمین بیرون می آید، انسان و جن است که پیش از این مرده و در درون خاک جای گرفته بودند....

....................................................................................

برای خرید کتاب اینجا کلیک نمائید.

....................................................................................

فایل متنی: حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد-تقوا عامل برکت در زندگی(برنامه سمت خدا)

93/04/16-حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد-تقوا عامل برکت در زندگی

برنامه سمت خدا

موضوع برنامه: تقوا عامل برکت در زندگی

کارشناس:حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد

تاریخ پخش: 16/04/93

بسم الله الرحمن الرحیم

و صل الله علی محمدٍ و آله الطاهرین

روزی گره از زلف تو وا خواهد شد **** راز شب تار بر ملا خواهد شد

تو آیه وحدتی که با آمدنت **** هر قطب نما، قبله نما خواهد شد

 

آقای شریعتی: سلام می‌گویم به همه‌ی بیننده‌های خوبمان، خانم‌ها و آقایان. طاعات و عبادات شما قبول باشد. خوشحالیم که در این لحظات در روزهای پرنور و ضیافت الهی در کنار شما هستیم. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم خیلی خوش آمدید.

حاج آقای فرحزاد: علیکم السلام و رحمة الله، خدمت‌ شما و همه‌ی‌ بینندگان عزیز عرض سلام و ادب و احترام  داریم. آروزی قبولی طاعات و بندگی خدا را در این ماه پر خیر و برکت داریم. شب وفات حضرت خدیجه(س) را به همه عزیزان تسلیت عرض می‌کنم.

آقای شریعتی: بحث ما در ذیل بحث خیر و برکت در زندگی، بحث شکر و شکرگزاری را گفتند و تمام شد. در ایام ماه مبارک رمضان به بحث تقوا پرداختند. آیه 96 سوره مبارکه اعراف را اشاره کردند. خدمت شما هستیم.

حاج آقای فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

اصلاً ماه رمضان به ماه مبارک معروف است. یکی از مهمترین اسم این ماه رمضان است. مشهورترین القابش هم مبارک است. رمضان المبارک است. یعنی ماهی که با برکت است. زمان با برکت، مکان با برکت، شخص با برکت، عمر با برکت، مال با برکت، اول واژه‌ای هم که پیغمبر برای این ماه به کار بردند، شهر البرکه است. واژه برکت و برکات در قرآن و روایات ما فراوان است. هر چیزی که با برکت بود نتیجه و فایده دارد. خود کلمه برکت به معنی خیر کثیر، فراوانی، دوام، عاقبت بخیری، پایان کار خوب، نتیجه و رشد و نمو است. حضرت زهرا(س) هجده سال بیشتر در این دنیا عمر نکردند ولی آن خیر و برکتی که در طول هجده سال داشتند، افرادی نداشتند. واژه برکت واژه بسیار مهمی است که اگر در هر زمان و مکانی برای هر شخصی بیاید، زندگی‌اش عوض می‌شود.

از قول حضرت عیسی وحضرت یحیی در قرآن داریم که «وَ جَعَلَنی‏ مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ» (مریم/31) یعنی خدای متعال مرا هرکجا که هستم، با برکت قرار داده است. یعنی خیر و برکت از وجود بعضی می‌بارد. چه کنیم هم خودمان و هم جانمان و متعلقاتمان با برکت باشیم.

یکی از عواملی که برکت می‌آورد، شکرگزاری است. دومین چیزی که باعث افزایش برکت می شود، تقوا و پرهیز از گناه است. آیه 96 سوره اعراف صریحاً می‌گوید: اگر مردم تقوا پیشه کنند، واقعاً این دو واژه را مراعات کنند، ایمان قلبی بیاورند و تقوا را هم در عمل پیاده کنند. بی‌برکتی، اینکه دست به هر کاری می‌زنند، نمی‌شود. ممکن است کسی درآمدش کم باشد، اما اینقدر برکت در زندگی دارد، خیلی خوش است. اما ممکن است کسی درآمدش زیاد باشد، اما در زندگی آرامش نداشته باشد. خوشی و راحتی نیست. خداوند می‌فرماید: اگر مردم تقوا پیشه کنند، در برکات آسمان و زمین را به رویشان باز می‌کنیم. اصلاً چرا خدا در ماه رمضان روزه را واجب کرده است. این موضوع مهمی است. ما بحثی در فلسفه احکام داریم، بعضی از احکام واجب شده یا حرام شده فلسفه‌اش هم در قرآن و روایات آمده است. روزه‌ی به این عظمت که سالی یکبار خدا واجب کرده است، همینطور که برای امت‌های قبلی هم بوده است. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ» (بقره/183)، «کُتِبَ» یعنی قطعی شده، یعنی واجب مسلم است. حتی کفاره دارد اگر کسی عمداً بخورد. قضایش را باید بگیرد. خانم‌هایی که عذر دارند لازم نیست نماز قضا بخوانند. ولی قضای روزه را باید بگیرند. این چه سری است که روزه را اینقدر محکم می‌گوید. نماز کفاره‌های روزه را ندارد. می‌گوید: باید شصت روز روزه بگیری، یک بنده را آزاد کنی، شصت نفر را سیر کنی. خدا در یک کلمه تمام این فلسفه‌ها و حکمت‌ها را بیان می‌کند. می‌فرماید: روزه بر شما و امت‌های پیشین شما واجب شده «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» برای اینکه به مقام تقوا برسید. یعنی خویشتن‌داری و صبر و تحمل ما بالا برود. اراده ما در ترک گناه قوی‌تر شود.

کسی که می‌تواند 17 ساعت آب نخورد و غذا نخورد، با اینکه ضعف دارد، این قدرتش را بالاتر ببرد که جلوی زبانش را هم بگیرد. جلوی چمش را هم بگیرد. داریم در ماه رمضان آمار گناه کم می‌شود و شیطان در غل و زنجیر است. درهای جهنم بسته و درهای بهشت باز است. از خدای متعال بخواهید همیشه درهای بهشت به روی شما باز باشد. فرمودند: از خدای متعال بخواهید که شیاطین همیشه در غل و زنجیر باشند و بر شما مسلط نشوند.

این فرهنگ باید در جامعه ما جا بیفتد که روزه فقط پرهیز از خوردن و آشامیدن نیست. اینکه من روزه گرفتم، آب و غذا نخوردم. این اقل است. این روزه بسیار عوامانه است. چشم و گوش روزه باشد. همه وجودش باید خدایی وبا تقوا و روزه‌گیر باشد.

پیغمبر خدا(ص) شنیدند که خانمی به کنیزش فحش داده است. حضرت وقتی فهمیدند به آن خانم گفتند: چرا روزه‌ات را باطل کردی؟ گفت: من چیزی نخوردم. فرمود: مگر به کنیزت فحش ندادی؟ مگر نمی‌دانی خداوند روزه را مانعی بین ما و آتش جهنم قرار داده است؟ حتی پیامبر فرمودند: اگر کسی غیبت کرد، قبولی روزه‌اش از بین می‌رود. باید نخورد و نیاشامد و تا غروب هم نگه دارد ولی روزه، روزه‌ی واقعی است. مگر اینکه جبران کند. کسی دروغ بگوید، روزه‌اش می‌پرد. اینها حقیقت روزه نیست. پیغمبر به این خانم فرمودند: چه بسیار کم هستند روزه‌داران و چه بسیار زیاد هستند افرادی که گرسنگی و تشنگی می‌کشند و بهره‌ای از روزه خدا ندارند، مگر گرسنگی و تشنگی. آدم گرسنگی و تشنگی بکشد و هیچ بهره‌ای هم نبرد.

ما زحمت زیاد می‌کشیم ولی چرا زحمات ما زیاد نتیجه نمی‌دهد؟ به خاطر همین است که چیزهایی که اعمال را حفظ می‌کند تقوا است. یک حوضی را می‌خواهیم پر از آب کنیم اول باید راه‌های خروجی‌اش را ببیندیم. از این طرف راه های خروجی باز است ما هی آب می‌ریزیم و از آن طرف آب بیرون می‌رود. کیسه‌ی گندم نباید سوراخ باشد، وگرنه از این طرف که می‌ریزیم، خالی می‌شود. مثنوی می‌گوید:

گرنه موش دزد در انبان ماست *** گندم طاعات چهل ساله کجاست

اول ای جان دفع شر موش کن *** بعد از آن در جمع گندم کوش کن

پیغمبر(ص) به اصحابشان فرمودند: اگر کسی سبحان الله بگوید، خدا در بهشت یک درخت برای او می‌کارد. لا اله الا الله بگوید، درختی بر درختانش می‌افزاید. یک نفر گفت: اگر اینچنین است ما خیلی نخلستان و باغ و بستان در بهشت داریم. حضرت فرمودند: بله به شرطی که آتش نزنید و خراب نکنید. مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان! اینکه من به همسر، فرزند یا یک یتیم نوازش کنم و پول بدهم و غذا بدهم، بعد یک مشت محکم هم در دهانش بزنم.

صد بار بدی کردی و دیدی ثمرش را *** خوبی چه بدی داشت که یکبار نکردی

چرا ما با یدی ثواب‌ها و خوبی‌هایمان را از بین می‌بریم. با منت گذاشتن، این سریع قرآن است در اینکه بعضی از اعمال حبط می‌کند یعنی مهر بطلان می‌زند. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى» (بقره/264) باز یکی از چیزها صدقه است. واژه صدقه فرفاً پول دادت به مستحق نیست. نه! سلام کردن صدقه است. کطلبی را آموختن صدقه است. صله رحم صدقه است گره گشایی از کار کسی صدقه است. قرض دادن صدقه است. خدای مهربان می‌فرماید: خوبی‌هایتان را با منت گذاشتن از بین نبرید. فقط یک نفر می‌تواند بر ما منت بگذارد. در آخر دعای یا علیو یاعظیم می‌گوییم: «فیاذ المن و لا یمن علیک، من علی بفکاک رغبتی من النار» ای خدایی که تو فقط بر ما منت داری. هیچکس بر تو منت ندارد. همه به تو بدهکار هستیم. تو از ما طلبکار هستی. ما از تو طلبکار نیستیم. ما منت پذیر خدا هستیم. نگوییم: خدایا من هفده ساعت روزه گرفتم. وظیفه‌ات بوده است. اینها در مقابل عظمت خدا چیزی نیست. خدایا یک منت دیگر هم بر ما بگذار و ما را از آتش جهنم آزاد کن. خدا چگونه ما را از آتش جهنم آزاد کند؟ با تقوا و پرهیز از گناه. یعنی اگر حالت پرهیز از گناه در کسی بیاید، مهر قبولی زده شده و از آتش جهنم نجات پیدا کرده است.

واژه تقوا تنها واژه‌ای است که بیش از سایر کلمات در قرآن و احادیث و روایات تکرار شده است. خدا در یک آیه سه بار فرموده: «ثُمَّ اتَّقَوْا وَ آمَنُوا ثُمَّ اتَّقَوْا وَ أَحْسَنُوا» (مائده/93) در سوره حشر دو بار فرموده: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ» (حشر/18) ای کسانی که ایمان آورده‌اید تقوا کنید و از گناه بپرهیزید.  برای فردایتان چه تهیه کردید. یعنی بهترین چیزی که می‌توانید برای آخرتتان تهیه کنید، تقوا است.

هر امام جمعه در هر هفته که صحبت می‌کند باید یک خطبه را در مورد تقوا و سفارش به تقوا بگوید. امام جمعه باید ایجاد تقوا و انگیزه تقوا در مردم کند. یعنی طوری حرف بزند که واقعاً مردم از خدا بترسند. سفارش به تقوا تأکید شده است. مشکل جامعه ما افراد بی‌تقوایی است. اگر تقوا حاکم شود برکات آسمان و زمین نازل می‌شود. اگر شما با تقوا بودی و یک سبحان الله گفتی، آن برکت در وجود شما ثبت می‌شود. آن «لا اله الا الله» شما را اهل بهشت می‌کند. حدیث داریم اگر متقی یکبار «لااله الا الله» با اخلاص بگوید، وارد بهشت می‌شود. اگر «لا اله الا الله» بگوییم و گناه نکنیم، قطعاً اهل بهشت هستیم.

در همین خطبه شعبانیه که پیغمبر در مورد ماه رمضان ایراد کردند و فرازهای بلندی هم در این خطبه راجع به افطار دادن و صله رحم و خوش اخلاقی و صلوات و کمک به ایتام و سجده و کردن و ... است. بعد از اینکه پیغمبر خدا بیانات مهمی در مورد اعمال ماه رمضان بیان فرمودند، پایان خطبه مولا امیرالمؤمنین از جا بلند شدند و سؤال کردند: یا رسول الله! برترین اعمال در این ماه چیست؟ سؤال کننده دوم شخص عالم، امیرالمؤمنین است. مسؤول و کسی که از او سؤال شده بود، اول شخص عالم، پیغمبر خداست. یعنی اول معلم بشریت از تربیت شده‌ی خودش که مولا علی است، سؤال می‌کند. از این بالاتر در عالم استاد و شاگرد نداریم. پیغمبر خدا فرمود: تقوا!

ما خیلی غصه می‌خوریم از اینکه آدم زحمت بکشد، سحر بلند شود، چقدر مناجات و ابوحمزه بخواند، اما ورع و تقوا نباشد. جوان عزیزی که دعای ابوحمزه می‌خوانی و شب زنده‌داری می‌کنی. مادر و پدرت از تو راضی باشند. گناه نکنی! با نامحرم ارتباط نداشته باشی. اگر هم خطا داشتی، از الآن کنار بگذار. یعنی تمام ثواب‌ها در چاله می‌رود. اگر چیزی از این بالاتر بود، قطعاً پیغمبر همان را بیان می‌کردند. پیغمبر اول معلم بشریت است در پاسخ به سؤال علی(ع) فرمودند: بالاترین چیزها ترک گناه است.

ما داستان و خاطره قرآنی خیلی داریم. داستانی که در زمان معاصر خودمان بود. مرحوم شیخ رجبعلی خیاط به عنوان یک کاسب نمونه، و شخصیتی که می‌تواند برای خیلی از افراد الگو باشد. ایشان خیاط بوده ولی قبل از انقلاب کسی ریش می‌گذاشت و نماز می‌خواند، به او شیخ می‌گفتند. نه اینکه شیخ باشند. کتاب ایشان شاید بیش از صد هزار بار چاپ شده و به زبان‌های زنده دنیا، «کیمیای محبت» که آقای محمدی ری شهری نوشتند، به زبان اردو، انگلیسی چاپ شده است.

من 17 ربیع اندونزی بودم، دانشگاه جاکارتا بودم. دیدم کتاب شیخ رجبعلی خیاط به زبان مالی ترجمه شده است، سیصد میلیون در شرق آسیا زبانشان مالی است. پرسیدم: رجبعلی خیاط اینجا چه می‌کند؟ گفتند: تز عرفان و اخلاق ایشان در اینجا تدریس می‌شود. داستانی را از رجبعلی خیاط برای دانشجویان آمریکای جنوبی که به قم آمده بودند تعریف کردم، همه سرشان را تکان می‌دادند. گفتم: مگر اینها متوجه می‌شوند؟ مترجم گفت: ما این داستان را به زبان اسپانیایی قبلاً برای اینها گفته بودیم. حیف است ما نخوانیم و مرور نکنیم.

رجبعلی خیاطی که اینقدر به ایشان تفضل شده است، از علما و بزرگان و همه قشرها به درس اخلاق ایشان می‌آمدند و بهره می‌بردند. دعوت به اخلاص می‌کرده و اخلاص خیلی برایش مهم بوده است. علت اینکه ایشان این همه اوج گرفت، چون نه سوادی داشت و نه با علوم عربی آشنا بود. حتی سؤال‌های عجیب و غریب هم ایشان گاهی پاسخ می‌دادند. مبدأ تحول ایشان این بود که در جوانی عاشق دختری می‌شود، اینها در یک جای خلوتی به هم می‌رسند. هیچ مانعی جز خدا برای گناه نبوده است. مثل داستانی که برای زلیخا و یوسف پیش آمد. با خدا معامله می‌کند. می‌گوید: خدایا تو راضی نیستی. من جوان هستم و غریزه جنسی دارم. من به خاطر تو به شهوت و هوا و هوسم می‌زنم. خدایا تو هم مرا آدم کن و مرا بساز! «وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى ‏فَإِنَّ الجْةَ هِىَ الْمَأْوَى» (نازعات/40 و 41) هرکس واقعاً جایگاه خدا را در نظر بگیرد. این پیامک را جواب ندهد. این روابطه نامشروع را قطع کند.جواب این نامحرم را نده. به خاطر خدا این کار را کن، خدا در برکات را باز می‌کند.

هرچه هست از قامت ناساز بی‌اندام ماست *** ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست

اگر ما از گناه قطع کنیم، در رحمت و جمال الهی برای ما باز می‌شود. در ماه رمضان حالت خویشتن داری ما بالا می‌رود. اگر جلویش را گرفت و ترمز کرد، «فَإِنَّ الجْنَّةَ هِىَ الْمَأْوَى‏» همین حالا حالت بهشت به او دست می‌دهد. یعنی آرامش و خوشی و راحتی و رفاه سراغش می‌آید.

جوانی می‌گوید: خانم من تب کرده بود، هرچه مداوا کردیم خوب نمی‌شد. یک روز من مأمور بودم آقای خیاط را برای جلسه ببرم. ایشان را سوار کردم. گفتم: آقا، خانم من چند روز است و مداوا نمی‌شود. ایشان یک تأملی کردند و فرمودند: خانم شما سه روز قبل، بچه کوچک شما روی فرش ادرار کرده، عصبانی و تند شده است. بد اخلاقی کرده است و بچه را خیلی کتک زده است. بچه به هق هق افتاده و خدا به مادر غضب کرده و این تب را به جانش فرستاده است. درمان تب او این نیست که قرص تب بر و آمپول و شربت تب بر بخورد، دل این بچه را بدست آورد. تا به خانم مطرح کردم که چنین چیزی بوده، خانم تأیید کرد، از دل بچه درآورد و فوراً تب برطرف شد.

آقای شریعتی: خیلی از ما یک وقت‌هایی دنبال دستورالعمل، دنبال یک ذکر می‌گردیم، پیش فلان عالم ربانی می‌رویم، برای طی مراحل بندگی و سیر و سلوک دستوری به ما بدهند. نوعاً علمای اخلاق توصیه به تقوا می‌کردند.  قرار روزانه‌ی امروز ما صفحه 135 قرآن کریم خواهد بود. آیات 60 تا 68 سوره مبارکه انعام در سمت خدای امروز تلاوت می‌شود. باز می‌گردیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.

«وَ هُوَ الَّذِى یَتَوَفَّئکُم بِالَّیْلِ وَ یَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنهَّارِ ثُمَّ یَبْعَثُکُمْ فِیهِ لِیُقْضىَ أَجَلٌ مُّسَمًّى  ثُمَّ إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ ثُمَّ یُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ(60) وَ هُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ  وَ یُرْسِلُ عَلَیْکُمْ حَفَظَةً حَتىَّ إِذَا جَاءَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَ هُمْ لَا یُفَرِّطُونَ(61) ثُمَّ رُدُّواْ إِلىَ اللَّهِ مَوْلَئهُمُ الْحَقّ‏  أَلَا لَهُ الحْکْمُ وَ هُوَ أَسرْعُ الحْاسِبِینَ(62) قُلْ مَن یُنَجِّیکمُ مِّن ظُلُمَاتِ الْبرَّ وَ الْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضرَّعًا وَ خُفْیَةً لَّئنِ‏ أَنجَئنَا مِنْ هَاذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّکِرِینَ(63) قُلِ اللَّهُ یُنَجِّیکُم مِّنهْا وَ مِن کلُ‏ کَرْبٍ ثُمَّ أَنتُمْ تُشرْکُونَ(64) قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلىَ أَن یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذَابًا مِّن فَوْقِکُمْ أَوْ مِن تحَتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعًا وَ یُذِیقَ بَعْضَکمُ بَأْسَ بَعْضٍ  انظُرْ کَیْفَ نُصرَّفُ الاَیَاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ(65) وَ کَذَّبَ بِهِ قَوْمُکَ وَ هُوَ الْحَقُّ  قُل لَّسْتُ عَلَیْکُم بِوَکِیلٍ(66) لِّکلُ‏ نَبَإٍ مُّسْتَقَرٌّ  وَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ(67) وَ إِذَا رَأَیْتَ الَّذِینَ یخَوضُونَ فىِ ءَایَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنهْمْ حَتىَ‏ یخَوضُواْ فىِ حَدِیثٍ غَیرْهِ  وَ إِمَّا یُنسِیَنَّکَ الشَّیْطَنُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکْرَى‏ مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ(68

ترجمه آیات:

«و اوست که شما را شب‏هنگام مى‏میراند و هر چه در روز کرده‏اید مى‏داند، آن گاه بامدادان شما را زنده مى‏سازد تا آن هنگام که مدت معین عمرتان به پایان رسد. سپس بازگشتتان به نزد اوست و شما را از آنچه کرده‏اید آگاه مى‏کند. (60) اوست قاهرى فراتر از بندگانش. نگهبانانى بر شما مى‏گمارد، تا چون یکى از شما را مرگ فرا رسد فرستادگان ما بى هیچ کوتاهى و گذشتى جان او بگیرند. (61) سپس به نزد خدا، مولاى حقیقى خویش بازگردانیده شوند. بدان که حکم حکم اوست و او سریع‏ترین حسابگران است. (62) بگو: چه کسى شما را از وحشتهاى خشکى و دریا مى‏رهاند؟ او را به زارى و در نهان مى‏خوانید که اگر از این مهلکه ما را برهاند، ما نیز از سپاسگزاران خواهیم بود. (63) بگو: خداست که شما را از آن مهلکه و از هر اندوهى مى‏رهاند، باز هم بدو شرک مى‏آورید. (64) بگو: او قادر بر آن هست که از فراز سرتان یا از زیر پاهایتان عذابى بر شما بفرستد، یا شما را گروه گروه درهم افکند و خشم و کین گروهى را به گروه دیگر بچشاند. بنگر که آیات را چگونه گوناگون بیان مى‏کنیم. باشد که به فهم دریابند. (65) قوم تو قرآن را دروغ مى‏شمردند در حالى که سخنى است بر حق. بگو: من کارساز شما نیستم. (66) به زودى خواهید دانست که براى هر خبرى زمانى معین است. (67) و چون ببینى که در آیات ما از روى عناد گفت و گو مى‏کنند از آنها رویگردان شو تا به سخنى جز آن پردازند. و اگر شیطان تو را به فراموشى افکند، چون به یادت آمد با آن مردم ستمکاره منشین. (68

آقای شریعتی: امام سجاد(ع) فرمودند: اگر تمام مردمی که در شرق و غرب عالم وجود دارند از بین بروند، و من تنها شوم، اگر قرآن با من باشد، هرگز احساس تنهایی و وحشت نخواهم کرد. انشاءالله این ایام فرصت خوبی برای انس با کتاب آسمانی باشد. حاج آقای فرحزاد نکته صلوات و اشاره قرآنی امروز را بفرمایند.

حاج آقای فرحزاد: در روایت داریم که پیغمبر اکرم در شب معراج، به یک فرشته عظیم الجثه‌ای برخورد کردند. عالم ملکوت و عالم بالا حقایق را نشان می‌داده است. سؤال کردند این فرشته چه کاره است؟ گفتند: من حسابرس خدا هستم. عدد قطرات باران را می‌دانم حتی می‌دانم جداگانه حساب کنم که چند قطره در دریا ریخته و چند قطره در خشکی ریخته است. حضرت فرمودند: آیا چیزی هست که از حساب کردن آن عاجز باشی؟ عرض کرد: هرگاه امت شما جمع شوند و بر محمد و آل محمد صلوات بفرستند، من از حساب و شمارش ثواب صلواتی که می‌فرستند عاجز هستم. به شرطی که صلوات‌هایمان را با بداخلاقی و گناه و معصیت از بین نبریم، اگر بی‌تقوایی نباشد، همه اینها ذخیره می‌شود.

در آیه 63 و 64 خداوند متعال می‌فرماید: «قُلْ مَن یُنَجِّیکمُ مِّن ظُلُمَاتِ الْبرَّ وَ الْبَحْرِ» اگر در بحران و تاریکی‌ها قرار بگیری، یا در بیابان درمانده شوی، چه می‌کنی؟ قطعاً یکی از ادله محکم توحید این است که حتی کافر و بت پرست، کمونیست، هرکسی وقتی در یک بحران قرار می‌گیرد، ناخود آگاه به قدرتی پناه می‌برد و او را می‌خواند و از او استمداد می‌طلبد. خدای متعال می‌فرماید: چه کسی شما را از ظلمت‌های دریا و خشکی نجات می‌دهد. در حالی که شما در بحران قرار می‌گیرید، مخفیانه و بعد هم در دلتان می‌گویید: «لَّئنِ‏ أَنجَئنَا مِنْ هَاذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّکِرِینَ» اگر خدا ما را از این بحران نجات دهد، ما شاکر خدا خواهیم بود. ولی بشر متأسفانه خیلی کفران نعمت می کند. خداوند در آیه بعد می‌فرماید: بگو «اللَّهُ یُنَجِّیکُم مِّنهْا وَ مِن کلُ‏ کَرْبٍ» قطعاً خداوند هم از این گرفتاری و هم از گرفتاری‌های دیگر نجات می‌دهد. «ثُمَّ أَنتُمْ تُشرْکُونَ» ولی وقتی به سالحل نجات رسیدیم، دیگر فراموش می‌کنیم.

یکی از علما سوار کشتی شده بود، کشتی به طوفان خورد و همه داشتند غرض می‌شدند. همه ناله و فریاد و التماس به خدا کردند. وقتی به ساحل رسیدند و نجات پیدا کردند، دوباره همان وضع گناه و عیش و نوش را فراهم کردند. گفتند: شما همین الآن ناله می‌کردید و فریاد می‌زدید. گفتند: آن موقع گیر کرده بودیم.

آقای شریعتی: با توجه به اینکه امشب شب وفات حضرت خدیجه(س) است، کمی از ویژگی‌ها و خصایص آن حضرت برای ما بگویند.

آقای فرحزاد: حضرت خدیجه ام المؤمنین هستند، مادر همه مسلمانان هستند. بانوی بی‌نظیری که همه هستی‌اش را در راه خدا و در راه دفاع از پیغمبر خدا مرحمت کرده است. ما چنین چیزی در تاریخ کم داریم، بانویی که مال و جان و آبرویش را بدهد، در روایات داریم که پیغمبر وقتی یاد حضرت خدیجه می‌کردند، از تعریف کردن و طلب آمرزش برای این بانو خسته نمی‌شدند. دائم برای ایشان دعا می‌کردند. بعضی از همسران پیغمبر به غیرتشان برمی‌خورد و اعتراض می‌کردند. حضرت از اعتراض آنها ناراحت می‌شدند و می‌فرمودند: دیگر مثل خدیجه پیدا نمی‌شود. حضرت اول کسی بود که مرا تصدیق کرد. سه سال او و امیرالمؤمنین پشت سر حضرت نماز می‌خواندند و کمک و یار پیغمبر بودند. او با همه هستی‌اش مرا کمک کرد در حالی که مردم مرا رها کردند. آن بانو اول ثروتمند حجاز بودند. خواستگاران فراوانی داشتند.

مرحوم سید مرتضی و شیخ طوسی قائل هستند که ایشان دوشیزه بودند. یعنی قبلاً ازدواج نکرده بودند. بسیاری از منابع هم تأکید کردند. بعضی از منابع معتبر گفتند: سن ایشان حدوداً 28 سال بوده است. بانویی بودند که صبرش، وفایش، ایثارش، گذشتش بی‌نظیر بود. دل پیغمبر را اینقدر جذب کرد. پیغمبر بارها می‌نشستند برای این بانو اشک می‌ریختند و گریه می‌کردند. این بانو چقدر باید خدایی شده باشد که در قلب اول شخصیت عالم جا پیدا کند. سالی که ایشان از دنیا رفتند، حضرت آن سال را «عام الحزن» یعنی سال عزا و اندوه اعلام کردند. حضرت خدیجه و حضرت ابوطالب در یکسال از دنیا رفتند. دیگر پیامبر یاوری نداشتند. در مکه نمی‌توانستند بمانند، به طرف مدینه هجرت کردند. این بانوی بزرگوار شخصیتی است که امامان ما افتخار می‌کنند. امام سجاد(ع) در خطبه شام فرمودند: من فرزند خدیجه کبری هستم. انشاءالله عزیزان نام خدیجه را زیاد روی بچه‌هایشان بگذارند.

بزرگواری می‌گفت: من از بس مظلومیت حضرت خدیجه را دیدم، سعی می‌کنم نام حضرت خدیجه را خیلی ترویج کنم. به بستگان گفتم: هرکس دختر دار شد، اسمش را خدیجه بگذارد، من به او سکه می‌دهم. حضرت خدیجه(س) دو لقب مشهور به نام طاهره و مبارکه داشتند. این لقب‌های دخترشان حضرت زهرا(س) است. طاهره یعنی عفاف و پاکی و حجاب و دوری از نامحرم معروف به طاهره بوده است. مبارکه هم به معنی این بود که از ایشان مرتب خیر و برکت می‌بارید. اهل خیر بود. اشتغال زایی می‌کرد و کار خیر می‌کرد. بعد هم که با پیغمبر ازدواج کردند، همه را در اختیار پیغمبر گذاشتند. شبی که با پیغمبر ازدواج کردند، پیغمبر ما مال و ثروتی نداشتند، در خانه عمویشان زندگی می‌کردند. حضرت خدیجه زانو زدند و عرض کردند که آقا جان ناراحت نباشید. مال من مال شماست، خانه من خانه شماست. من هم کنیز شما هستم. اول شخصیت عالم همسر پیامبر ما شدند. دوم شخصیت عالم داماد ایشان شده است. سومین شخصیت عالم دخترشان است. بهترین فرزندان عالم نوه‌های ایشان شدند.

در مقاتل نوشتند که حضرت زینب(ع) وقتی در قتلگاه روضه خواندند، فرمودند: پدرم علی فدای خدیجه کبری! این خیلی تعبیر عجیبی است. چون در آستانه ولادت امام حسن مجتبی(ع) هستیم، روایت داریم امیرالمؤمنین خیلی شباهت به پیغمبر داشتند. آقا امام حسین شباهت زیادی به مادرشان فاطمه زهرا داشتند. امام حسن مجتبی شباهت زیادی به حضرت خدیجه (س) داشتند. کتابی نوشتند که 160 ویژگی برای این بانور بزرگوار است. «خصایص ام المؤمنین، حضرت خدیجه کبری(س)» نام کتاب است.

خدا را به حق محمد و آل محمد قسم می‌دهیم که قلب امام زمان را از ما راضی و فرجش را نزدیک، و همه ما را جز پیروان اهل‌بیت قرار بده و رفع هم و غم و گرفتاری از گرفتارها، خصوصاً دوستداران اهل بیت بفرما و وسایل شغل و مسکن و ازدواج و نیاز را برای همه فراهم کن و این ماه را پر از خیر و برکت و متقی قرار بده.

آقای شریعتی: بهترین‌ها را برای شما آرزو می‌کنم. الحمدلله رب العالمین و صل الله علی سیدنا محمدٍ و آله الطاهرین

..........................................................................................

برای خرید کتابهای برنامه سمت خدا اینجا کلیک نمائید.

..........................................................................................

کتاب: سرنوشت انسان 2 - برزخ و نفخه صور

کد کالا7
دسته‌بندیمذهبی
زندگی پس از مرگ، برزخ، رجعت، رستاخیز
مسعود عالی
مترجم
عطش
رقعی
1392
0
شومیز
تعداد صفحات342

توضیحات:

سرنوشت انسان ۲ ، احوال رجعت برزخ و نفخه صور

کتاب سرنوشت انسان ۲ ، احوال رجعت برزخ و نفخه صور ، سلسله مباحثی است که طی حدود یک سال و نیم در روزهای یکشنبه در برنامه سمت خدا ، در شبکه ۳ سیمای جمهوری اسلامی با عنوان « یاد مرگ » مطرح می شد و به درخواست بسیاری از بینندگان محترم ، اینک به صورت کتاب به نگارش درآمده است .

فهرست کلی کتاب سرنوشت انسان ۲ ، احوال رجعت برزخ و نفخه صور :

گفتار سیزدهم : روابط انسان ها با یکدیگر پس از مرگ

ارتباط اموات / ارتباط اموات با یکدیگر (زندگی فردی) / دیدارهای برزخی / معرفت افزایی / قانون دیدار / طعام معرفت / چشم های ریزبین / تکامل معرفتی در برزخ / مجمع عمومی وادی السلام یا برهوت / انس با ارواح مومنین / مجلس دیدار …..

گفتار چهاردهم : روابط انسان ها با عالم دنیا پس از مرگ

ارتباط اموات با عالم دنیا / سیر به سوی خدا / محدودیت عالم دنیا / احاطه و اشراف برزخی / اشراف برزخی به تناسب ایمان / گونه های ارتباط اموات با عالم دنیا / اطلاع از زنده ها / بالاترین درجه اشراف …..

گفتار پانزدهم : بهره گیری اموات از عالم دنیا (۱)

3بهره هایی که به اموات می رسد / باقیات صالحات …..

گفتار شانزدهم : بهره گیری اموات از عالم دنیا (۲)

هدایای عالم دنیا به اهل قبور / اموات چگونه از عمل زندگان بهره مند می شوند / طلب مغفرت برای گناهکاران / حساب مردگان با خداست / از اموات به نیکی یاد کنید / طلب رحمت برای کافران ممنوع ! …..

گفتار هفدهم : ارتباط اموات با قبر و زائر قبورشان

4ارتباط با قبر خاکی و انس با زائر قبر خود / انس میت با بدن / آشنایی با نظام برزخ / سرور و انس اموات / احترام به جسد و قبر میت / نپوسیدن برخی از بدن ها / بدن شیخ طوسی ….

گفتار هجدهم : ارتباط زنده ها با اموات

ارتباط زنده ها با اموات / حیات برزخی / فلسفه وجودی برزخ / جلوه هایی از زیبایی بهشت / برزخ فرصتی برای جبران / راه ارتباط با عالم بالا ….

گفتار نوزدهم : چند پرسش

انس با حضرت عزرائیل / تطهیر در عالم برزخ / تطهیر در مواقف محشر / پاک شدن در دنیا / ضربه های سهمگین و ترس حیوانات / سوال قبر غیرمسلمان / تعصب بر باطل / باقیات ناصالح ….

گفتار بیستم : مقدمات قیامت (ظهور و رجعت)

سیر نزولی و سیر صعودی / مقصد سیر صعودی / محجوب بودن خدا در دنیا / توجه مرحوم آیت الله حجت / دوران رجعت /جامعه مهدوی ….

گفتار بیست و یکم : اعتقاد به رجعت ، حکمت رجعت

دوران شکوفایی / رجعت ، از ضروریات مذهب / تعریف رجعت / استبعاد و انکار رجعت …..

گفتار بیست و دوم : ظهور و رجعت ، دوران رجعت

خلاصه بحث قبل / زمان ظهور / شرایط ظهور / رجعت ، اجباری و رجعت اختیاری / در انتظار رجعت / از هر امتی گروهی رجعت می کنند ….

گفتار بیست و سوم : پرسش هایی درباره رجعت

...............................................................................

برای خرید کتاب اینجا کلیک نمائید.

...............................................................................