93/08/06-حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی بررسی ریشههای نهضت عاشورا در نهج البلاغه
حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی
بررسی ریشههای نهضت عاشورا در نهج البلاغه
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
بگذار که این باغ درش گم شده باشد * * * گلهای ترش برگ و برش گم شده باشد
جز چشم به راهی به چه دل خوش کند این باغ * * * گر قاصدک نامه برش گم شده باشد
باغ شب من کاش درش بسته بماند * * * ای کاش که این قصه سرش گم شده باشد
شب تیره و تار است بلا دیده و خاموش * * * انگار که قرص قمرش گم شده باشد
چاهی است همه ناله دشتی است پر از گرگ * * * خواب پدری که پسرش گم شده باشد
آن روز تو را یافتم افتاده و تنها * * * در هیبت نخلی که سرش گم شده باشد
پیچیده شمیم ات همه جا ای تن بی سر * * * چون شیشهی عطری که درش گم شده باشد
شریعتی: السلام علیک یا اباعبدالله، سلام میگویم به همهی شما عزاداری هایتان قبول باشد لحظاتتان منور به نام امام حسین علیه السلام باشد خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز خوشحالیم در این لحظات همراه شما هستیم حضرت حجة الاسلام و المسلمین حاج آقای حسینی عزیز مهمان امروز ما هستند سلام علیکم و رحمة الله.
حاج آقا حسینی: سلام علیکم و رحمة الله عرض سلام و ارادت خالصانه دارم خدمت بینندگان عزیز و عرض تسلیت ایام شهادت سیدالشهدا سلام الله علیه امیدوارم عزاداریهای همه قبول درگاه الهی واقع شده باشد.
شریعتی: سلامت باشد خوشحالیم خدمت شما هستیم و خوشحال از این که برنامهی امروز ما مزین است به نام امیرالمومنین هفتهی گذشته بحثی را حاج آقای حسینی آغاز کردند بررسی ریشههای جریان عاشورا در نهج البلاغه بود وعده دادیم این هفته با ادامهی مباحث خدمت دوستان باشیم.
حاج آقا حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم من اجازه میخواهم این شعر بسیار زیبایی که شما خواندید به یاد شعر زیبایی از مرحوم دکتر ریاضی یزدی افتادم خطاب به سیدالشهدا سلام الله علیه عرض میکند بوی بهشت میوزد از کربلای تو این بیت آخری که شما خواندید بسیار شعر زیبایی بود
بوی بهشت میوزد از کربلای تو * * * ای صد هزار جان گرامی فدای تو
رفتی به پاس حرمت کعبه به کربلا * * * شد کعبهی حقیقی دل کربلای تو
اجر هزار عمره و حج در طواف تو * * * ای مروه و صفا به فدای وفای تو
با گفتن رضا بقضائک به قتل گاه * * * شد متحد رضای خدا با رضای تو
ما را هم ای حسین گدایی حساب کن * * * آخر کجا رود به جز این در گدای تو
بر خیز و باز بر سر نی آیهای بخوان * * * ای جان فدای آن سر از تن جدای تو
نیازی نیست ما تاکید کنیم، به نظرم این روزها و شبها مردم همهی شبانه روزشان را وقف دستگاه سیدالشهدا سلام الله علیه کردند خدا رحمت کند مرحوم آیت الله العظمی بهجت که از ایشان نقل میشد در بعضی از خاطرات دیدم که استادشان مرحوم آیت عظمی غروی اصفهانی روضهای داشتند، هفتگی خیلی از علما الآن هم رسمشان است شب جمعه روز جمعه روز پنج شنبه روضهای دارند فرمودند خیلی از شاگردان میآمدند روضهی این استاد بزرگوار کسانی مثل مرحوم آیت الله عظمای میلانی و مظفر، مرحوم آیت الله عظمی بهجت و به این استاد یعنی مرحوم آیت الله عظمی غروی اصفهانی اصرار میکردند که اجازه بدهید خدمات این روضه با ما باشد ایشان میفرمودند که هر خدمتی میخواهید انجام بدهید ولی دو خدمت روضه مال خودم است دم در مینشستند کفش واردین را جفت میکردند و همان کنار در هم یک سماوری گذاشته بودند و چایی میدادند و پذیرایی میکردند افتخار کنند کسانی که این شبها و این روزها یک جور خدمتی میتوانند در مجالس سیدالشهدا سلام الله علیه داشته باشند یک وقت این خاطره را گفتیم شهید بابایی رضوان الله علیه که دو سه هفته پیش هم خاطراتی از دوران تحصیلشان در آمریکا و مقید بودنشان به نماز اول وقت گفتیم ایشان در دوران جبهه در میدانهای نبرد بودند یک زمانی فرصتی پیش آمده بود کاری در میدان نبرد نداشتند از امام رضوان الله علیه اجازه گرفته بودند که در مجالس عزای حضرت سیدالشهدا شرکت بکنند امام فرموده بودند به شرط این که نیابت من را هم فراموش نکنید، خدا رحمت کند علامه امینی رضوان الله علیه یک جملهی تاریخی دارد میگوید امام حسین آن چه داشت در راه خدا داد و خدا آن چه دارد به امام حسین میدهد و خداوند همه چیز دارد، همهی عزتها و عظمتها را به حضرت سیدالشهدا داده ما هر چه بگوییم حق آن مصیبت سنگین قطعا ادا نمیشود ما تمام شبانه روز این که در زیارت است لَاَبکَینَّ عَلَیکَ بَدَلَ الدُمُوعِ دَمَاً به جای اشک خون گریه میکنم صَباحَاً وَ مَساءً من میخواهم زود تر برگردم به بحث ام ولی این جمله را بگویم فراوان هم عرض کردم امروز سوم محرم است عزیزان این شبها خیلی اشک ریختند ولی میخواهم بگویم کاری نکردیم برای سیدالشهدا علیه السلام، در زیارت ناحیهی مقدسه سلامهایی که به امام حسین میدهیم معروف است این سلامها أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ، اینها را شاید عزیزان زیاد شنیده باشند با ترجمهاش هم آشنا هستند سلام بر آن بدن برهنه، سلام بر آن محاسن غرق خون سلام بر آن صورتی که روی خاک کوفته شد من باورم این است اگر ما تا قیام قیامت گریه کنیم بر این یک جملهی زیارت ناحیه أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى یعنی سلام بر آن آقایی که بدناش روی زمین ماند و روستانشینان اطراف بدناش را جمع کردند شاید پیش آمده باشد یک وقت یک کسی در محلی از دنیا میرود در آپارتمانی بوده کسی خبر دار نشده تنها بوده دو سه روز جنازهاش روی زمین میماند یک کسی خبر دار میشود میگوید این غریب است کسی را ندارد پدر مادر، بیاییم ما بدنش را جمع کنیم احترام کنیم در این زیارت ما به سیدالشهدا سلام الله علیه عرض میکنیم سلام بر آن آقایی که بدناش روی زمین ماند یعنی روستانشینهای اطراف آمدند بدنش را جمع کردند اگر بنی اسد نمیآمدند اگر امام سجاد علیه السلام نمیآمد و نمیفرمود یک قطعه بوریا بیاورید معلوم نبود این بدن تا کی روی زمین میماند اگر ما تا قیام قیامت برای همین یک جمله زجه بزنیم عزیزان تصور نکنند ما حق امام حسین را ادا کردهایم أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْلُ الْقُرى تا قیامت گریه کنیم کم است خدا رحمت کند مرحوم آیت الله عظمی آسد ابوالحسن اصفهانی ایشان در نجف بین نماز مغرب و عشا امام جماعت بودند در حصن امیرمومنان سلام الله علیه بین نماز مغرب و عشا فرزندی داشتند به نام مرحوم آسد حسن این فرزند را سر بریدند در نماز پدر سر بریدند خیلی مصیبت سنگینی بود نگذاشتند ایشان خبر دار شود نماز عشا را خواندند رفتند خانه در حالات ایشان من میدیدم نگذاشتند این پیرمرد خبردار شود وقتی رفتند خانه به ایشان خبر دادند که بین نماز فرزند شما را کشتند از خادم آقا سوال کرده بودند که این مرد بزرگ این پیرمرد سید بزرگوار چه حالی داشت آن شبی که داغ فرزندش را دید؟ خادم گفته بود من همین قدر به شما میگویم شب نیمهی شب در حیات خانه قدم میزد و برای امام حسین روضه میخواند و این شعر را میخواند
گفت داغی که حسین از غم اکبر به جگر داشت * * * زان داغ به جز خالق اکبر چه خبر داشت
یعنی این پیرمرد تازه امشب داغ فرزند بر قلباش نشسته روضهی امام حسین را میخواند آن هم با این شعر، گاهی مصیبتها چون زیاد ما شنیدهایم شاید عمق آن مصیبت را یک وقت خدای نکرده ما درک نمیکنیم خدا رحمت کند میرزای شیرازی رضوان الله علیه مرد بزرگ، ایشان رسم شان این بود درس که میخواستند بگویند یکی از شاگردان روضهای میخوانده اول درس یکی از روضه خوانهای درس میرزای شیرازی مرحوم آیت الله العظمی حائری بوده موسس حوزهی علمیهی قم یک روزی نوبت ایشان میشود ایشان این جمله را میخواند:
مصیبت ورود بی بی زینب سلام الله علیها به مجلس ابن زیاد. زینب را بر ابن زیاد وارد کردند، لباسهای کهنهای بر تن بی بی زینب بود میگویند میرزای شیرازی آن قدر گریه کرده بود که آن روز نتوانسته بود درس بگوید فرمود باشد همین یک جمله کافی است ما حق این جمله را ادا بکنیم بعد برویم سراغ بقیهی روضه، منظورم این بود که عزیزان یادشان باشد ما نتوانستیم نه ما هیچ کسی نمیتواند حق سیدالشهدا علیه السلام را ادا بکند حداقل با این مختصر مجالسی که داریم یک کمی از حقوق اهل بیت علیهم السلام را ادا کرده باشم، من سه تقاضا عاجزانه دارم یک تقاضا از عموم مردم دارم، یک تقاضا از سخنرانها، مادحین که تریبونها دارند، یک تقاضا هم مسئولین هیئات مذهبی. تقاضایم از عموم مردم مخصوصا جوانهای عزیز این است ماه محرم ماه آشتی با خدا است در محرم آشتی بیش از شبهای قدر پیش میآید این روایت را فراوان شنیدهایم از امام صادق یا از کلمات بزرگان است که همهی اهل بیت کشتی نجات اند ولی سفینهی امام حسین از همه سرعتاش بیشتر است سیدالشهدا خیلی زود این کشتی نجات خیلی زود میبرد من این جمله را میگویم عزیزان ببینند اگر اشتباه کردم نمونهاش را در تاریخ اگر سراغ دارند بگویند در کربلا حبیب بن مظاهر آمده علی اکبر آمدهاند ولی حر هم آمده است یک جملهای سیدالشهدا به حر فرمودند که به هیچ یک از شهدا نفرمودند وقتی آمدند بالین سر حر نگاه کردند که بدن غرق به خون سر حر را به دامن گرفتند فرمودند تو شدی مثل پیامبران، پیامبرزادگان آدمی که تا یک ساعت پیش در صف دشمن بود امام حسین فرمود شهادت تو شده مثل پیامبر و پیامبر زادگان. علی اکبر ایستاده بود حضرت فرمودند مگر نمیبینی حر به شهادت رسیده روضه بخوان، علی اکبر روضه میخواند امام حسین گریه میکرد علی اکبر برای امام حسین روضه میخواند، محرم معنایش این است این طور بیاییم در محرم من مخصوصا باز میگویم جوانهای عزیز اگر هر آلودگی داشته باشید اگر آمدید در خیمهی حضرت سیدالشهدا و با راستی آمدید باید سربلند بیرون بیایید همین حر سرش پایین بود حضرت فرمود اِرفَع رَاسَک سرش را بالا بگیر در دستگاه امام حسین کسی که آمد در خیمهی امام حسین نباید سرش پایین باشد خدا رحمت کند مرحوم علامه شوشتری رضوان الله علیه میگوید اگر در ماه رمضان از باب التوبه راهت ندادند راه باز بود ما استفاده نکردیم الآن محرم از باب الحسین برویم اگر شبهای قدر را از دست دادیم یا پیمان شکنی کردیم از باب التوبه الآن از باب الحسین وارد شویم من واقعا تقاضا میکنم مخصوصا از جوانها از سر دلسوزی عرض میکنم اگر میخواهیم خوب استفاده کنیم از شبهای محرم روزها مراقبت هایمان را بیشتر کنیم کسی میتواند شبهای آبادی در این شبهای محرم داشته باشد که روزها حواسش باشد من خواهش میکنم اگر چیزی داریم زمینههای گناه در خانههای ما است چه مانعی دارد اگر ماهواره در خانهی ما است صریح بگویم تعارف نداریم این ماهوارهمان را تا شام غریبان امام حسین خاموش کنیم بعد از شام غریبان خدا بزرگ است شاید دلها متحول شد طوری میشود؟ از سوم محرم تا شام غریبان بگوییم به خاطر سیدالشهدا خاموش میکنیم، مگر نمیخواهیم شب در عزای امام حسین بعضیها میگویند چرا حال و اشک چشم نداریم روح و نگاهها و شنیدنیها را مواظب باشیم هر چیزی نشنویم هر چیزی نبینیم من از جوانهای عزیز خواهش میکنم در این موبایلها اگر چیزهای بدی است شمارهها و بلوتوثهای بدی است دست برداریم پاک کنیم، صاف باشیم در یک روایتی باز مرحوم علامه شوشتری دارد شاید این کمتر گفته میشود شاید من خیلی گشتم غیر از مرحوم علامه شوشتری جای دیگری ندیدم، اما کلام ایشان معلوم است سندیت دارد ایشان میگوید سیدالشهدا علیه السلام صبح عاشورا که خواستند نماز بخوانند یک موذنی داشتند که همیشه برایشان اذان میگفت حجاج بن مسروق در کربلا شهید هم شد صبح عاشورا بلند شد اذان بگوید فرمودند نه شما بنشینید چه کسی بگوید؟ فرمودند امروز علی اکبر اذان بگوید نماز صبح عاشورا با اذان علی اکبر بود، موذن ظهر را حتی به علی اکبر هم ندادند عین روایت این است که خود حضرت اذان گفت موذن ظهر عاشورا خود سیدالشهدا علیه السلام هستند، واقعا من این جمله را هر وقت گفتم شاید نمیدانم خیلی عجیب است اینهایی که کربلا اهل بیت را کشتند کوفیانی که اهل بیت را به شهادت رساندند وقتی برگشتند مینشستند برای هم تعریف میکردند که ما چه کسی را کشتیم مثلا حرمله میگفت من تیر به حلق علی اصغر زدم، یک کسی میگفت علی اکبر را شهید کردم یک کسی گفت من مشخصات آن کسی را که کشتم میگویم شما ببینید چه کسی بوده گفت من آقای بلند قامت اوصاف قمر بنی هاشم را میگفت چهرهی نورانی من آقایی را کشتم که در پیشانیاش جای سجده بود. پیرمرد نود سالهای مثل حبیب جای پیشانی داشته باشد تعجب نیست جوانمرد سی و چهار سالهای مثل قمر بنی هاشم جای سجده روی پیشانیاش باشد قاتل این طور معرفی کرده، تقاضای من به مردم و جوانان است راست بگوییم به امام حسین. امام حسین هر چه داشت در راه خدا داد و راست گفت ما هم راست بگوییم در نهج البلاغه خواندیم امیرمومنان فرمود خدا صداقت را در ما دید و ما را پیروز کرد جملهای هم که به عزیزان سخنرانها و مادحین دارم تو را به خدا مخصوصا از مادحین با کمال ادب و تقاضا عرض میکنیم ما افتخارمان روضه خوانی سیدالشهدا است، خاک پای روضه خوانهای سیدالشهداییم اما همهی مجلس روضه نیست، پیام امام حسین را هم در قالب شعر یک مداح باید در قالب شعر پیام کربلا را برساند به مخاطب خودش، اگر شما چهل دقیقه زمان دارید حداقل نصف این زمان را برای رساندن پیام سیدالشهدا در قالب شعر استفاده کنید میبینید در این جلسات دل میشکند اشک جاری میشود آمادهی پذیرش حق است، یک موعظه یک نیشتر طبیب حاذق بزند کار خودش را میکند از سخنرانها همین طور یک وقتی در برنامه گفتم که مقتل خوانی رسم است عربها مقتل میخوانند خدا رحمت کند آیت الله حکیم چه مقتل زیبایی خواندهاند مقتل خوانی خیلی خوب است بیاییم در کنار مقتل خوانی خطبه خوانی رسم کنیم خطبههای امام حسین سلام الله علیه را بخوانیم مثل همان خطبهی منا و تقاضای آخرم از مسئولین هیئات مذهبی است زمینه را به گونهای کنیم که بعضی از چهرههایی که فکر میکنیم با امام حسین ارتباط ندارند آنها را جذب کنیم هنر این است من از خود آقایان و خانمها میخواهم جا بدهید در مسجدها در مجلسها به آنهایی که فکر میکنید همین یک شبی آمده اند همین یک شبی را نگاه دارید شما که 356 روز در مسجد هستید یک شب هم به آنهایی که همین یک شب آمده اند جا بدهیم.
شریعتی: موافقید مشرف شویم به محضر قرآن که بخش دوم بررسی جریانات نهضت عاشورا است یک بخش مجزایی باشد خیلی ممنون حال و هوایمان را عوض کردید خدا خیرتان بدهد در بخش بعدی هم همراه ما باشید. صفحهی 248 آیات 104 تا 111 سورهی مبارکهی یوسف تلاوت میشود و چقدر خوب است ثواب این تلاوت را هدیه بکنیم به روح بلند و آسمانی و ملکوتی حضرت سیدالشهدا علیه السلام و از برکاتاش بهره مند شویم باز میگردیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَمَا تَسْأَلُهُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ ﴿١٠٤﴾ وَکَأَیِّن مِّنْ آیَةٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ ﴿١٠٥﴾ وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِکُونَ ﴿١٠٦﴾ أَفَأَمِنُوا أَن تَأْتِیَهُمْ غَاشِیَةٌ مِّنْ عَذَابِ اللَّـهِ أَوْ تَأْتِیَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿١٠٧﴾ قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ عَلَى بَصِیرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿١٠٨﴾ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالًا نُّوحِی إِلَیْهِم مِّنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ اتَّقَوْا أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿١٠٩﴾ حَتَّى إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّیَ مَن نَّشَاءُ وَلَا یُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِینَ ﴿١١٠﴾ لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُولِی الْأَلْبَابِ مَا کَانَ حَدِیثًا یُفْتَرَى وَلَکِن تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ کُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿١١١﴾
ترجمه:
و در حالی که هیچ پاداشی [در برابر ابلاغ قرآن] از آنان نمی خواهی، این [قرآن] جز پندی برای جهانیان نیست. (۱۰۴) و [برای هدایت مردم] در آسمان ها و زمین چه بسیار نشانه هاست که [در غفلت و بی خبری] بر آنها می گذرند در حالی که از آنها روی می گردانند. (۱۰۵) و بیشترشان به خدا ایمان نمی آورند مگر آنکه [برای او] شریک قرار می دهند. (۱۰۶) آیا ایمنند از اینکه فراگیرنده ای از عذاب خدا بیایدشان، یا ناگاه قیامت در حالی که نمی فهمند بر آنان فرا رسد؟ (۱۰۷) بگو: این طریقه و راه من است که من و هر کس پیرو من است بر پایه بصیرت و بینایی به سوی خدا دعوت می کنیم، و خدا از هر عیب و نقصی منزّه است و من از مشرکان نیستم. (۱۰۸) و پیش از تو [بخاطر هدایت مردم] جز مردانی از اهل آبادی ها را که به آنان وحی می نمودیم نفرستادیم. آیا [مخالفان حق] به گردش و سفر در زمین نرفتند تا با تأمل بنگرند که عاقبت کسانی که پیش از آنان بودند [و از روی کبر و عناد به مخالفت با حق برخاستند] چگونه بود؟ و مسلماً سرای آخرت برای کسانی که پرهیزکاری کردند، بهتر است؛ آیا نمی اندیشید؟ (۱۰۹) [پیامبران، مردم را به خدا خواندند و مردم هم حق را منکر شدند] تا زمانی که پیامبران [از ایمان آوردن اکثر مردم] مأیوس شدند و گمان کردند که به آنان [از سوی مردم در وعده یاری و حمایت] دروغ گفته شده است. [ناگهان] یاری ما به پیامبران رسید؛ پس کسانی را که خواستیم رهایی یافتند و عذاب ما از گروه مجرمان برگردانده نمی شود. (۱۱۰) به راستی در سرگذشت آنان عبرتی برای خردمندان است. [قرآن] سخنی نیست که به دروغ بافته شده باشد، بلکه تصدیق کننده کتاب های آسمانی پیش از خود است و بیان گر هر چیز است و برای مردمی که ایمان دارند، سراسر هدایت و رحمت است. (۱۱۱)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی:
دریا که دست تو ملوانان که مست تو * * * بر کشتیاش چه خوب خدا ناخدا گذاشت
السلام علیک یا اباعبدالله زندگیتان منور به نور قرآن باشد و مزین به نام حضرت سیدالشهدا اشارهی قرآنی را حاج آقای حسینی بفرمایند.
حاج آقا حسینی: آیهی 110 که تلاوت شد «حَتَّى إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا» خداوند میفرماید کار به آن جایی رسید که رسل پیامبران ناامید میشدند که کی نصرت و یاری الهی میآید ولی نصرت ما در همان اوج نا امیدی آمد من یک نکتهای را عرض کنم خیلی برای من جالب بود مثل این که مال امروز است این نکته این حرف خیلی مهم است خدا پیامبران را یاری کرده یا نه یاری کرد خدا امام حسین را یاری کرد یا نه یک نکتهای دیدم در تفسیر فی ضلال سید قطب البته ذیل این آیه آیهی 51 غافر شبیه این آیه است قرآن کریم میفرماید ما پیامبران مومنین را یاری میکنیم هم در دنیا و هم در روز قیامت، سید قطب از مفسرین اهل سنت است ولی خیلی نکتهی قشنگی را اشاره میکند میفرماید کجا خدا پیامبران را یاری کرد در قیامت که هیچ هنوز نشده در دنیا چطور خدا پیامبران را یاری کرد این همه انبیا و اولیا را کشتند امام حسین را کشتند کجا یاری کرده؟ خیلی لطیف میگوید اتفاقا در همین داستان کربلا خداوند امام حسین را یاری کرد پیروزی به چیست؟ فقط به پیروزی نظامی و برتری نظامی است؟ در حادثهی کربلا اگر ملاک برتری نظامی باشد باید بگوییم یزید پیروز شد در حالی که ابن زیاد یزید معاویه همه شکست خوردند آن کسی که پیروز شد قطعا سیدالشهدا است سید قطب میگوید نگاه کنید این پیروزی نیست که امام حسین در قلب همهی عالم جا پیدا کرد تا قیام قیامت؟ ممکن است از نظر ظاهری پیامبران بسیاری به شهادت رسیدند بسیاری از اولیا خدا در جنگها کشته شدند خیلی از پیامبران را تکه تکه کردند امام حسین را قطعه قطعه کردند اما باز خدا با این که امام حسین را سر بریدند اما باز خدا میگوید ما پیروز میکنیم، هم در دنیا هم قیامت امروز کل دنیا میگوید حسین چه پیروزی بالاتر از این این حرف یک محقق اهل سنت است ندای امام حسین همهی عالم را گرفته نه فقط در ایران در همهی دنیا کشورهای اروپایی یک وقتی برای شما عرض کردم روز عاشورا چند هزار نفر الآن چند سالی است در اروپا رسم شده در بسیاری از پایتختهای کشورهای اروپایی سوئد، دانمارک، آلمان، انگلیس، بدون مبالغه هزاران هزار نفر در عصر روز عاشورا در حساس ترین زمان و مکان در این پایتختها فریاد میزنند یا حسین مظلومیت امام حسین را میرسانند پس خدا پیروز کرده امروز هم نصرت و یاری است و پیام همین آیه هم این است بله پیامبران نا امید شدند ولی نا امید نباشید قطعا پیروزی خدا از آن شما خواهد بود.
شریعتی: خیلی ممنون برمیگردیم به بحث ما بررسی ریشههای جریان عاشورا در نهج البلاغه.
حاج آقا حسینی: من جملهی دیگری از نامهی امام حسین میخوانم ما میخوانیم بقیه را دوستان مراجعه کنند معرفی میکنیم تقاضا میکنم از دو چیز غفلت نکنید یکی خطبهی امام حسین در منا خیلی مهم است خیلی پیام دارد، حتما همهی مجالس حداقل دو سه جلسه موضوع سخنرانیمان خطبهی امام حسین در منا باشد در مصادر قدیمی آمده در احتجاج مرحوم طبرسی است، در سلوک عاشورایی آسید مجتبی تهرانی ایشان مفصل شرح خطبهی منا را دارد یکی هم نامهی امام حسین به معاویه است گفتیم اگر بررسی کنیم نهضت عاشورا یک مرتبه در سال 61 شروع نشد حداقل باید چهل سال برگردیم به قبل که چه شد مردم این طور در برابر اهل بیت ایستادند چه کسی این زمینهها را ایجاد کرد این نامهای است که امام حسین به معاویه مینویسد معاویه تو نبودی؟ تو نبودی؟ تو نبودی حجر را کشتی؟ عمر بن خزاعی را کشتی؟ محمد بن ابی بکر؟ مالک اشتر را کشتی؟ این همه جنایاتی که معاویه انجام داد یک جمله را از پایان این نامه میخوانم یادت باشد قصاص الهی در کمین ات است و یقین داشته باش حساب و کتاب قیامت است کوچک و بزرگ در نامهی حساب کتاب آمده تو به صرف اتهام کسی متهم بود که از هواداران امیرمومنان است میگرفتی میکشتی و لازم نبود ثابت شود این آقا از یاران امیرمومنان است، شبهه این باشد که این از یاران امیرمومنان بود معاویه میکشت، میرسد به این فراز حساس یادت باشد خدا فردای قیامت به حساب ات میرسد آمدی بیعت گرفتی برای پسرت یزید من آن هفته هم گفتم این کتاب را یک بار معرفی کنم انساب الاشراف برای بلاذری است امکان ندارد کتابخانهی معتبری از اهل سنت این را نداشته باشد، آن کتابخانه، کتابخانه نیست اگر این را نداشته باشد وفاتاش 279 است 1100 سال پیش این دارد نامهی امام حسین را مطرح میکند ما اینها را بخوانیم بدون تعصب کربلا یک مرتبه پیش نیامد امام حسین سلام الله علیه میفرماید یادت باشد چه کردی تو گذشته از این جنایات، وَاَخَذَکَ لِلنّاس بِبَیعَة اِبنِکَ غُلام حَدَث، یَشرَبُ الشّراب، وَیَلعَبُ بِالکَلاب یک بچهی نادانی که کارش شراب خواری و سگ بازی است من عذر میخواهم آن هفته هم گفتم نمیشود همهی چیزهایی که در تاریخ آمده از کتاب سیوطی خواندیم که چه میکرده یزید آمدی بیعت گرفتی برای چنین کسی؟ آن هفته نگفتیم یزید یک میمونی کنار دستاش گذاشته بود اسم برایش گذاشته بود کنیهاش اباغیث بود این ننگ تاریخ اسلام است باید خون گریه کرد بر این مصیبت که امیرالمومنین خلیفهی مسلمین است این آقا؟ معاویه به عنوان امیرالمومنین بیعت گرفته این آدم جای پیغمبر نشسته این آدم تمام فرماندهان لشکری کشوری سفرا میآمدند در مجلس کسی جرئت نکرد روی این میز بنشیند، میگفتند مال چه کسی است؟ میگفتند مال میمون یزید است افسران ارتش نظامی فرماندهان لشکری و کشوری جرئت نداشتند جای اباغیث بنشینند این حکومت دینی است؟ کار به این جا برسد. عمر بن عبدالعزیز به کسی که گفت امیرالمومنین یزید بیست تازیانه زد گفت تو به یزید میگویی امیرالمومنین. یکی از کارهایی که حضرت در همین نامه اشاره کرد و نمیشود به این سادگی گذشت دوستان هم مفصل ببینند حضرت میفرمایند تو چه کردی تو برای این که زیاد به تو خدمت بکند آدمی که پدرش معلوم نبود، این خطبهای که این روزها زیاد میشنویم فرمودند أَلَا وَإنَّ الدَّعِیَّ ابْنَ الدَّعِیِّ ابن زیاد دعی حرام زاده است پدرش زیاد هم همین طور حرام زادهی پسر حرام زاده آمده به من گفته یا جنگ یا ذلت بیعت دعی به من میگوید؟ ابن زیاد کسی که پدرش معلوم نبود آمد برای این که زیاد به تو بیشتر خدمت بکند آمدی گفتی پدرت زیاد بن ابوسفیان است.
شریعتی: واقعا با این شرایط اگر حضرت قیام نمیکردند از اسلام هیچ چیز نمیماند.
حاج آقا حسینی: وَ عَلَی الإسلام السَّلامُ این را امام حسین خودشان فرمودند یک جملهای امام علی در نامهی 44 دارند عذر میخواهم از بینندگان ما نمیرسیم مراجعه کنند نامهی 44 را حضرت به خود زیاد نوشتند، فرمودند حواسات باشد معاویه میخواهد تو را به پدرش نسبت بدهد و وصل کند در این نامه به زیاد فرمود از معاویه حذر کن فَاحْذَرهُ فَإنَّمَا هُوَ الشَّیطانُ؛ یَأتِی المُؤمِنُمِن بَیْنِ یَدَیْهِ؛ وَ مِن خَلْفِهِ؛ و عَن یَمِینِهِ؛ وَ عَن شِمَالِهِ این همان شیطان رانده شده است که از چهار طرف آدم را محاصره میکند حواست باشد که کلاه سرت نگذارد در نقلها است سه مرتبه فرمودند برحذر باش برحذر باش برحذر باش، این زمینهها بوده که حکومت به یزید میرسد مردم قیام میکنند در برابر اهل بیت و سیدالشهدا به همین آسانی جریان فکری جامعه را عوض کردند یک جملهی دیگر از نامهی 16 نهج البلاغه میگویم این جمله تکان دهنده است ما آن هفته مصادر مفصلی را خواندیم از اهل سنت تاریخ، خلفای جلال الدین سیوطی در همین انساب الاشراف هم است امیرمومنان صریحا میفرماید حضرت قسم خورده می فرماید: به خدا قسم اینها اسلام نیاوردند، اینها در فتح مکه اگر ابوسفیان اظهار اسلام کرد حضرت فرمود اسلام نبود به ظاهر برای این که خونشان محفوظ بماند در جنگی در فتح مکه و کفر و نفاق را پنهان کردند. پنهان کردند پنهان کردند تا یک وقت گفتند نه اظهار میکنیم چرا پنهان بکنیم این کفر نبود که یزید شراب میخواند این شعر معروف است شراب میخورد میگفت کجا هستند بزرگان ما پدران ما آنهایی که در جنگ بدر به دست علی کشته شدند بیایند بگویند انتقام ما را خوب گرفتی آن هفته خواندیم در نامهی دهم نهج البلاغه که حضرت به معاویه مینویسند من همان علی هستم ابوالحسن هستم در رکاب پیامبر در جنگ بدر جدّت، دایی، برادرت، اینها خانوادگی در برابر پیامبر ایستاده بودند سه برادر بودند یک برادر کشته شد یک برادر اسیر شد معاویه تا مکه فرار کرد پایش ورم کرد که امیرمومنان فرمود من بنا نداشتم فراریها را تعقیب بکنم ولی میآمدم دستگیر میکردم، در برنامهی جنگهای اسلامی نیست کسی که فرار کرده تعقیباش کنی اینها خانوادگی ایستادند حضرت فرمود آن روز اسلام نیاوردند در نامهی دهم است آن روزی هم که در فتح مکه گفتید ما مسلمان هستیم از ترس و نفاق بود حضرت در نامهی 16 میفرماید اسلام نیاوردند و کفر را پنهان کرده بودند وقتی زمینه ایجاد شد کفرشان را ظاهر کردند. این را همه نوشتند ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه نوشته، همین ابی سفیانی که امیرمومنان میفرماید خانوادگی پدر و جد و عمو و دایی و برادرها همه ایستاده بودند حالا این طور مدعی شده اند و کار امیرمومنان به جایی برسد که 53 نامه بین حضرت و معاویه رد و بدل شود یعنی من در یک جمله بخواهم بگویم 5 سال حکومت امیرمومنان حضرت تمام درگیر بودند یا باید آماده میشدند به نبرد با معاویه یا قبلش موعظههای فراوانی تا کار به جنگ نکشد 53 نامه حضرت بفرستد و معاویه جواب بدهد دو هفته پیش بینندگان می گویند شما قسم میخورید ما میگوییم خدا شاهد است اینها قسم نیست البته ولی این روز عزیز روز سوم ماه محرم من تقاضا میکنم عزیزان بیشتر عنایت کنند امیرمومنان در این پنج سال خلافت شان تمام درگیری شان اصلا مجال پیدا کردند از روزی که به خلافت رسیدند تا دو سه روز قبل از شهادت تمام این پنج سال یا حضرت نامه نوشتند یا جواب نامه نوشتند شاهدم این سخن است ما نامههایی که حضرت به معاویه نوشته را نخوانده ایم و نمیخوانیم و نخواهیم خواند حضرت جواب معاویه را داده نمیتوانیم بخوانیم که جسارتهایی معاویه به امیرمومنان کرده نباید هم بخوانیم ناراحت میشوند هر چه معاویه گفت ما باید بگوییم؟ اما در تاریخ باید ثبت شود شما خانوادگی پدر، عمو، جد جمعا در برابر پیامبر و امیرمومنان در بدر در احد در احزاب تا فتح مکه از ترس ایمان آوردید حالا شدید مدعی خلافت اسلامی و پنج سال خلافت امیرمومنان درگیر با اینها شد، جسارتها و اهانتها را نمیشود گفت چه حرفهایی به امیرمومنان سلام الله علیه میزند حضرت باید هم کلام با معاویه شود؟ یک وقت در کوچه بازار میشوید دو نفر با هم درگیر شدند میگوییم این آدم شأن شما نیستید.
شریعتی: حضرت میفرمایند کار من به کجا رسیده که باید نام من در کنار نام معاویه آورده شود.
حاج آقا حسینی: بله در شرح ابن ابی الحدید است روزگار من را به جایی رسانده که من را در ردیف معاویه و عمروعاص میگذارند خود حضرت میفرمایند منی که زمان پیغمبر مثل پارهی تن پیغمبر بودم نگاهی که به ستارگان آسمان میشد به من میشد امروز کارم به این جا رسیده ما اگر ریشه و تاریخ کربلا را بررسی میکنیم باید در این زمانها بررسی کنیم که معاویه چه بلایی سر امام حسین آورده و آن وقت معاویه که این بلا را آورده معاویه گاهی ظواهری را رعایت میکرد یزید همان را هم رعایت نمیکرد صریحا این کتاب انساب الاشراف است اولین کسی است که شراب خواری را علنی کرد گفت اینها خیلی مهم نیست.
شریعتی: پس اجمالا دوستانی که مراجعه میکنند نامهی دهم و نامهی 16 و نامهی 44 ام.
حاج آقا حسینی: مجموعا 15 نامهی امام علی به معاویه که 53 تا هم در مکاتیب است.
شریعتی: خیلی ممنون از خطبهی منای حضرت امام حسین غافل نشوید سلوک عاشورایی سال گذشته معرفی کردیم شرح مرحوم حاج آقای مجتبی تهرانی بر خطبهی امام حسین بر منا است کتاب خوب و شرح جامعی است حاج آقا دعا بفرمایند آمین بگوییم.
حاج آقا حسینی: ما محتاج دعا و آمین عزیزان هستیم خیلیها به هوای این که عزیزان پای این برنامه آمین میگویند التماس دعا میگویند خدا را قسم میدهیم به حق محمد و آل محمد حوائج همهی کسانی که چشم انتظار آمین مومنین پای این برنامه هستند برآورده بفرماید، گرفتاریها را برطرف بکند، بیماریها را لباس عافیت بپوشاند، حاج آقای قرائتی هم میفرمودند دعای ما چیزی نیست اما آمین مردم مهم است، خدایا به حق سیدالشهدا همهی آنهایی که چشم انتظار این دعا هستند گرفتاری هایشان را برطرف بکن، مریض هایشان را لباس عافیت بپوشان، جوانها را هدایت بفرما.
شریعتی: الهی آمین.
گفت
مردم همیشه تو را به خدا سوگند میدهند * * * اما برای من تو آن همیشهای که خدا را به تو سوگند میدهم
السلام علیک یا اباعبدالله.
.....................................................................................
برای خرید کتابهای سمت خدا اینجا کلیک نمائید.
.....................................................................................
93/06/04-حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی بررسی حکمت 150
حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی
بررسی حکمت 150
93/06/04
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد * * * از جادهی سه شنبه شب قم شروع شد
آیینه خیره شد به من و من به آینه * * * آن قدر خیره شد که تبسم شروع شد
خورشید ذره بین به تماشای من گرفت * * * آن گاه آتش از دل هیزم شروع شد
وقتی نسیم آه من از شیشهها گذشت * * * بی تابی مزارع گندم شروع شد
موج عذاب یا شب گرداب هیچ یک * * * دریا دلش گرفت و تلاطم شروع شد
از فال دست خود چه میگویم که ماجرا * * * از ربنای رکعت دوم شروع شد
در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار * * * تا گفتم السلام علیکم شروع شد
شریعتی: سلام می گویم به همهی ما بینندههای خوب خانمها و آقایان خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز آرزو میکنم در هر کجا که هستید باغ ایمانتان آباد باشد و خداوند متعال پشت و پناهتان خیلی خوشحالیم مثل هر روز در این دقایق سر قرار روزانهمان حاضر شدیم عرض ادب و احترام ما را پذیرا باشید به رسم سه شنبهها حاج آقای حسینی قمی عزیز مهمان برنامه هستند خدمت ایشان سلام عرض می کنم خوش آمدید.
حاج آقا حسینی: سلام علیکم و رحمه الله عرض سلام و ارادت خالصانه دارم به همهی بینندگان خوب سمت خدا و پیشاپیش تبریک عرض می کنم فرا رسیدن دههی کرامت را این دهه با نام کریمهی اهل بیت فاطمهی معصومه سلام الله علیها آغاز می شود و با ولادت امام هشتم علی بن موسی الرضا علیهما سلام الله در پایان دهه به پایان می رسد تبریک عرض می کنم به همهی ارادت مندان به اهلبیت علیهم السلام.
شریعتی: سلامت باشید ما هم تبریک عرض میکنیم به همه دوستان انشاءالله این ایام مثل همیشه پر برکت باشد خوشحالیم خدمت شما هستیم خدا را شکر می کنیم که روزهای سهشنبهی ما مزین است به نام امیرالمومنین علی علیه السلام و ریزه خور سفرهی آن حضرت هستیم و مهمان نهج البلاغهی شریف. حاج آقای حسینی شاید این دو سه هفته اخیر بحث بررسی جریانات تکفیری را داشتیم مباحث خوبی را شنیدیم خیلی مورد استقبال قرار گرفت از طرف همهی بینندهها از شما متشکریم امروز ببینیم که برای ما چه به ارمغان آوردهاید.
حاج آقا حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم بر میگردیم به بحث سیرهی تربیتی امام علی سلام الله علیه، اگر چه بحث جریانات تکفیری بییندگان استقبال خوبی داشتند عدهای میفرمودند بحث را ما ادامه دهیم ولی میگذاریم برای فرصت دیگری از نهج البلاغه دور نشویم عزیزان اگر به خاطر داشته باشند در بحث سیرهی تربیتی ما رسیده بودیم به بخش حکمتها، حکمت 150 در نهج البلاغه عزیزانی که در محضر نهج البلاغه هستند بخش سوم نهج البلاغه کلمات حکمت آمیز و کلمهی 150، شخصی به امیرمومنان گفت من را موعظه بفرمایید حضرت این بیان نورانی را ایراد فرمودند جالب است من در مقدمه عرض کنم اشاره هم کرده بودم که در کنزالعمال یک داستانی نقل کرده برای این کلمهی 150 و آن این است که امیرمومنان سلام الله علیه بعد از جنگ نهروان که جنگ بسیار سنگینی بود هر سه جنگ برای امیرمومنان سنگین بود بسیاری از یارانشان را در این جنگها از دست دادند جنگ جمل جنگ صفین و جنگ نهروان که سومین و آخرین جنگ بود که برای حضرت تحمیل شد در این سه جنگ مصیبتهای سنگینی پیش آمده بود حضرت خیلی غصه دار بودند یاران خوبی را از دست دادند وقتی این آقا به حضرت گفت من را موعظه کنید حضرت بر فراز منبر قرار گرفتند عبارت این است قبل از این که موعظه را شروع کنند به محض این که بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله روایت این است فَحمِدَ الله تا حمد الهی را بر زبان جاری کردند گریه امان ندارد شروع کردند به گریه کردن شاید این اولین موعظهی حضرت اولین سخنرانی حضرت بود در مسجد کوفه نگاهشان به جمعیت که افتاد شاید جای بعضی از یارانشان را خالی می دیدند شروع کردند گریه کردن به حدی گریه کردند که محاسن حضرت پر از اشک شد اشکها از محاسن به لباس حضرت جاری شد باز در عبارت این است که گفتیم کنزالعمال یکی از کتابهای اهل سنت است کتابهای حدیثی است ایشان نقل می کند می گوید امیرمومنان به قدری محاسنشان پر از اشک بود که وقتی دستی زدند حرکتی دادند محاسنشان را اشکها از محاسن حضرت به صورت اینهایی که نشسته بودند پای منبر حضرت جاری شد این گریهی سنگین حضرت است بعد شروع کردند به موعظه من فقط بگویم عزیزانی که در محضر نهج البلاغه هستند پایان حکمت 150 سید رضی نوشتهاند که وَلَو لَم یَکُن فی هذَا الکِتاب اِلّا هذَا الکَلام سید رضی می فرمایند اگر در نهج البلاغه جز در همین کلام هیچ کلام دیگری نبود برای موعظه کافی بود این همه موعظه در نهج البلاغه است ولی ایشان می فرماید اگر همین یک موعظه بود کافی بود. یک جملهای هم در تاریخ است که ابن عباس شاگرد ارزشمند امیرمومنان سلام الله علیه به فرزندشان سفارش می کردند که این حکمت را مراقبش باش محافظش باش محافظت کن مثل طلا از آن محافظت کن. این قدر پیش ابن عباس حکمت 150 عزیز بود قبلا گفتیم انشاءالله دوستان ما واقعا خدا را سپاسگزاریم هر چه بگوییم کم است چقدر نعمت بزرگی است برای ما که روزهای سهشنبه مهمان سفره امیرمومنان هستیم، خدا را شکر می کنیم بر این نعمت بسیار بزرگ ولی عزیزان هم به این مقدار اکتفا نکنند به این پنجاه دقیقهای که ما سه شنبهها در محضر نهج البلاغه هستیم تقاضا کردیم نهضت آشتی با نهج البلاغه گفتیم نهج البلاغه سه بخش است فقط این 240 خطبهای که سید رضی آورده خیلی بیشتر از اینها است، فقط این 79 یا 80 نامه امیرمومنان نیست در مکاتیب الائمه مرحوم آیت الله احمدی میانجی نامهها را به 210 رساندهاند؛ سه برابر. بخش کلمات حکمت آمیز هم که درنهج البلاغه 480 است گفتیم فقط اینها نیست اگر این 480 تا را هم ما بخوانیم تمام شود هنوز چند تا دیگر مانده؟ یازده هزار تا از کلمات حکمت آمیز امیرمومنان که در کتاب غرر الحکم جمع آوری شده که از علمای بزرگ شیعه در حدود 900 سال پیش جمع آوری کرده این 480 تا را هم بخوانیم 11000 دیگر باقی مانده بنابراین انشاءالله انس با نهج البلاغه را یادمان نرود. حضرت بعد از گریهای که داشتند موعظه را این طور شروع کردند لَا تَکُنْ مِمَّنْ یَرْجُو الْآخِرَةَ بِغَیْرِ عَمَلٍ وَ یُرَجِّی التَّوْبَةَ بِطُولِ الْأَمَلِ از کسانی نباش که امید به آخرت دارد اما بدون عمل هیچ کاری نمی خواهد بکند ولی در عین حال آخرت آبادی داشته باشد و توبه را به تاخیر می اندازد با آرزوهای زیاد آمال و آرزوهای زیادی دارد می گوید باشد فرصت است بعدا توبه می کنم از اینها نباش در حقیقت این کلام حضرت این حکمت 150 جمعا اگر بخواهیم شماره کنیم سی موعظه است، حدود سی موعظه است و این سی موعظه نوعاً عنایت دارد به آیات نورانی قرآن برگرفته از کلام الهی است هر کدامش دارد به یکی از تعبیرات قرآنی است به عنوان نمونه همین جملهی اول سورهی مبارکهی بقره آیهی 214 امیرمومنان می فرماید لَا تَکُنْ مِمَّنْ یَرْجُو الْآخِرَةَ بِغَیْرِ عَمَلٍ بدون عمل امیدوار نباش آخرت را کسی آباد می کند که در دنیا عمل صالح باشد فراوان در قرآن داریم أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ فکر کردید همین طور می روید بهشت «وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ» داستان قبلیها را نشنیدهاید «مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ» آن قدر سختیها و گرفتاریها «َزُلْزِلُواْ حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللّهِ» آن قدر سختیها و گرفتاریها این طور تصور نکنید که آخرت همین طوری است بهشت همین طوری است خدا رحمت کند این جمله را از شهید بهشتی معروف است که ایشان می فرمودند بهشت را به بها می دهند نه به بهانه اگر هم کسانی می گویند به بهانه اگر منظورشان از بهانه همین اعمال صالح است عیبی ندارد بگوییم بهانهاش اعمال صالح است خوب است اما صریح قرآن است لا تَـکُن مِمَّن یَرجُو الآخِرَةَ بِغَیرِ العَمَلِ بی عمل انتظار آخرت آبادی نداشته باش همین روزها ایام شهادت امام صادق سلام الله علیه بود در حالات حضرت کسی می گوید من مدینه آمدم با امام صادق کار داشتم آمدم مدینه گفتند حضرت مسجد است آمدم مسجد گفتند حضرت مشغول نماز هستند رفتم آن قسمتی که حضرت مشغول نماز بودند حضرت در سجدهی نماز بودند گفتم نماز تمام می شود نماز فرادی بود نشستم ده دقیقه یک ربع نشستم نشستم نشستم دیدم سجدهی امام تمام نمی شود گفتم بیکار نباشم این ذکری که امام دارند می گویند من هم مشابه ذکر سجدهی حضرت سبحان ربی الاعلی و بحمده استغفرالله ربی و اتوب الیه این ذکر حضرت بوده است گفتم من هم مشابه این ذکر را بگویم می گوید از وقتی که من شروع کردم به گفتن ذکر شماره کردم 360 بار از آن وقت امام صادق با ذکر سجدهشان را گفتند بعد سر از سجده برداشتند من نمی خواهم بگویم ما اهل چنین نمازها هستیم ولی حداقل این ذکری که می گوییم یک نمازی که می خوانیم این طور نمی شود او امام بود ولی خدا بود معصوم بود اما این عبادتش بود این نمازش بود آن طاعتش بود آن خوفش از خدا بود ما گاهی از اولیاء خدا می گوییم از ائمه می گوییم می گویند ائمه حسابشان جداست این حرف صحیحی نیست ائمه اسوه و الگوی ما هستند گاهی میگوییم از بندگان صالح خدا بگوییم این عذر و بهانه را نیاورند من کتابی را مطالعه می کردم معرفی میکنم خدمت دوستان کتاب خاطرات شهید آیت الله مدرس است در زندان، شهید مدرس در پایان عمر با برکتشان نه سال تبعید شدند زندان بودند در خاف بین مرز ایران و افغانستان و اواخر عمرشان هم منتقل کردند به کاشمر و در کاشمر هم ایشان را به شهادت رساندند البته الان بحمدالله خیلی مزار گنبد و بارگاه و زیارتگاه و صحن دارد خیلی دلم می خواست بروم یکی دو هفته پیش توفیق پیدا کردم در کاشمر انصافا در جایگاه بسیار زیبایی که در شأن شهید مدرس است توسط آستان قدس رضوی ساخته شده و هنوز هم توسعه دارد ایشان نه سال در زندان بودند خیلی هم در این زندان اذیت شدند دلم می خواهد بینندگان عزیز بیشتر عنایت کنند شاید این خبر را نشنیده باشند، این کتاب خاطرات شهید مدرس تازه پیدا شده گم شده بود اخیرا پیدا شده یکی از عزیزان تنظیم کردند من فقط مقدمهی کوتاهی بگویم بعد بگویم ایشان در زندان چه می کرد، این شخصیت فقیه بوده مجتهد بوده نماینده مراجع تقلید بوده در مجلس شورا قبل از این که نماینده مجلس باشد ناظر بر قوانین مجلس شورا بوده با این مقامات علمیاش با فقاهتش که این جمله معروف است دیانت ما عین سیاست ما است سیاست مدار مجاهد و شهید، خیلی در این نه سال زندان خیلی اذیتش کردند آدم اسیر دست رضاخان باشد معلوم است دیگر آدم زندانی رضاخان باشد معلوم است چه بلایی به سرش می آورند ملک الشعرا در یک گزارشی می گوید من شنیدم از مامور موثقی که می گوید وقتی من رفتم دیدن شهید مدرس اواخر عمر دیدم یک چشمش را در اثر سختی زندان از دست داده نابینا شده قدش خمیده شده در این نه سال تقریبا ممنوع الملاقات بوده هیچ ارتباطی نمی گذاشتند با بیرون داشته باشد خودش در دفتر خاطرات نوشته الآن یک سال است که سرم تراشیده نشده در آن زندان نمور مخوف خاف نه سال یک جایی دارد که الآن یک سال می گذرد اینها اجازه ندادند خیلی سخت بوده تحمل کرده ایشان در یک جایی دارد که هیچ ولیای هیچ نبیای همنشینهایی که من دارم را نداشتند چون معمولا مامورایی که برای ایشان میگذاشتند یا میخواستند اذیت بکنند ایشان را یک مامورین معتاد می گذاشتند تریاکی و شیرهای اینها در خماری و کار خودشان بودند و مراقبش بودند خیلی ایشان را اذیت کردند شکنجهها بماند قد خمیده، چشم نابینا، یکی از چشمها را از دست داده خیلی ایشان سختی کشیده سختترین شرایطی را که می شود تصور کرد البته ایشان نوشته که من فرصت زندان را برای دو کار استفاده کردهام این که محاسبهی عمر خودم در گذشته چه کار کردم، دوم هم جبران اعمال گذشته هر چه از دست دادم جبران بکنم آن ذکرها و نمازها و دعاهایی که نخواندم ایشان خیلی اشتغال داشته در دوران مجلس و نمایندگی خواستم جبران بکنم گذشتهی خودم را بعد آمده گزارش داده در این کتاب گزارش می دهد من از روزی که وارد زندان شدم تصمیم گرفتم شبانه روز دوازده ساعت مشغول عبادت باشم اگر این قصه از غیر از شهید مدرس بود و اگر به خط خود این بزرگوار نبود شاید باورش بر انسان خیلی سخت باشد یک کسی می گوید من دوازده ساعت از شبانه روزم را مشغول عبادت بودم حالا چه کار می کرده در این عبادت؟ من یک گزارشی که بیش از اینها ارزش دارد یکی از عبارت ایشان را می خوانم نوشتند بعد از استقرار در زندان به خداوند منان پناه بردم که مرا ظاهرا و باطنا در این مدت فقط به خودش مشغول فرماید، آدم در زندان رضا خانی نه سال از خدا بخواهد که فقط به خدا مشغول باشد اینها درس است برای ما ما گاهی سختیهایی در زندگیمان پیش میآید همه چیز را منکر می شویم می گوید از خدا خواستم فقط و فقط به خدا مشغول باشم و نیتم بر این شد که در شبانه روز دوازده ساعت را مشغول عبادت باشم برای چه این قدر عبادت؟ تا قبل از رفتن از دار فانی به مقام رضا و تسلیم برسم در 24 ساعت 12 ساعت عبادت کند تا به مقام رضا و تسلیم برسد شاید بینندگان بگویند بله یک آدم زندانی بیکار 24 ساعت 12 ساعت عبادت کند هنر نکرده است، این طور نیست من شاهد بیاورم الآن خیلیها در زندان هستند اینها چند ساعتشان را در عبادتاند یا خود ما گاهی یک پنج شنبهای جمعهای تعطیلیم بیکاریم معطلیم چه کار کنیم آدم گاهی وقتها آن قدر فراغت پیدا میکند ما که یک روز بیکار بودیم چند ساعتش را عبادت می کنیم؟ فرمود این عبادتها را انجام می دهم تا به مقام رضا و تسلیم برسم و با این حال امیدوارم به مقام شهادت فی سبیل الله که سالهای متمادی از خداوند مسئلت فرموده موفق شوم یک داستانی گفتیم در یکی از برنامهها یک ساعتی در حضور پیامبر دعا کرد خدایا من نمیگویم چه به من بده اَللّهُمّ اِنّی اَسئَلُکَ خَیر ما تُسئَل خدایا آن بهترین چیزی که به خلق اول و آخر دادی آن را به من بده من نمیگویم چه میخواهم از آدم تا خاتم انبیاء اولیا هر کسی بوده بهترین هدیهای که به بندگانت دادهای را می خواهم پیامبر خدا وقتی این جمله را شنیدند فرمودند اگر این دعا مستجاب شود به شهادت میرسی فی سبیل الله کسی که از خدا بخواهد بهترین حاجتی که از آدم تا خاتم برآورده شده آن غیر از شهادت چیز دیگری نیست شهید مدرس می گوید از خدا من شهادت می خواستم دوازده ساعت من ده تا عمل انجام می دادم پنج تا عمل برای صبح بوده سه عمل برای بعد از ظهر بوده دو عمل براش شب بوده، شهید آیت الله فقیه مدرس رضوان الله علیه نه سال در سختترین شکنجه اسیر رضا خان ولی روزی دوازده ساعت عبادت می کرد پنج عملی که صبح انجام می داد یک بعد از نماز صبح یک ساعت و نیم مشغول تعقیبات نماز بوده است تعقیبات نمازمان چند دقیقه است؟ چون در آستانهی ولادت امام رضا هستیم در حالات حضرت است که حضرت وقتی نماز صبحشان را اول وقت می خواندند سر به سجده می گذاشتند یَسجُد فَلا یُرفَع رَأسُهُ سر بلند نمی کردند حَتّی تَتّطِلِع الشَّمس من می ترسم این جمله را ترجمه کنم میترسد کسی در ذهنش بگوید نه فقط مدرس ائمه هم بیکار بودند ما از فرصتهایمان خوب استفاده نمی کنیم ما وقت تلف شده زیاد دارد اشکالی ندارد من بپرسم از بینندگان عزیز اینهایی که الآن گرفتار فضاهای مجازی هستند، چقدر وقتشان صرف واتس اپ و وایبر و ایمیل و پیامک و فیس بوک است یک روز ساعت بگیرند شما حساب نمیکنید، نمیدانید چقدر است آن وقت مقابلش چقدر وقت را برای نماز و قرآن میگذاریم چقدر وقت را بیهوده از دست می دهیم امام رضا سلام الله علیه به سجده سر می گذاشتند شیخ صدوق در عیون اخبار رضا دارد سر از سجده برنمی داشتند تا خورشید بالا بیاید عبادات اول ایشان یک ساعت و نیم تعقیب نماز صبح بوده نوشتهاند که تعقیبات چه بوده ده دعا نوشتهاند چه دعایی می خواندند تا آخرش نوشتند که میرسیدند به دعای نادَ عَلیاً مَظهَرَ العَجایِب صد بار رب اشرح لی صدری را میخواندند ریز تعقیبات را نوشتهاند عمل دوم بعد از تعقیبات نماز صبح یک ساعت و نیم که می گذشت مشغول نماز می شدند برای چه کسی؟ برای خودم برای پدر مادرم برای ارحامم چه کسی برای ارحامش نماز قضا میخواند؟ اگر کسی این کار را کرده به ما پیامک بدهند ما قول میدهیم بخوانیم برای ارحامش برای پدر مادرشان هم اگر خواندهاند پیامک بدهند برای خودمان برای پدر مادرمان برای ارحام مثلا برای آنهایی که از دنیا رفتهاند برادرم خواهرم عمو عمهای داشتهام از دنیا رفته برای آنها نماز قضا بخوانم ما برای خودمان هم نمی خوانیم در شرایط سخت برای خودش و پدر مادرش یک داستانی گفتیم از مرحوم آخوند ملاعباس تربتی ایشان وقتی پدرش از دنیا می رود به خواب خواهرش می گوید تو برو سهم الارثت را بردار خیلی هم ارث زیاد داشته باغ داری داشته، کشاورزی داشته، دامداری داشته، خواهر وقتی سهم الارث را برداشته برای مرحوم آخوند تربتی تمام ارثش را میگوید می خواهم برای پدرم خرج کنم شاید خمس و زکاتش را کامل نداده مظالم عباد شاید به کسانی بدهکار بوده یادش نبوده رد مظالم اگر بین بینندگان اگر کسی است پدرش از دنیا رفته یک ارث قابل توجه یک وقت نه ده هزار تومان بیست هزار تومان نه صد هزار تومان بلکه سهم قابل توجهی داشته تمام این سهم الارث را خیرات پدر کردند مسجد ساختند بیمارستان ساختند مدرسه ساختند، تمام ارث را دست نزند به ارثش اگر کسی است به ما بگوید به این آسانی نیست ایشان میگوید کار دومام نماز قضا برای خودم پدر مادرم ارحام و خویشان کار سوم زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام کار چهارم بعد از زیارت عاشورا هزار مرتبهی صیغهی استغفار را جاری می کرد اَستَغفِرُ الله ربّی وَاَتُوبُ اِلَیه ما داریم می گوییم یک شهید فقیه مجاهد بزرگی مثل شهید مدرس در زندان نه سال اسیر رضا خان بوده در این زندان چشمش را از دست داده اذیتش کردند هزار بلا سرش آوردند ولی روزش را به دوازده ساعت عبادت مشغول بوده شبانه روزش را هزار مرتبه استغفرالله ربی و اتوب الیه عمل پنجم صد بار آیهی اول تا پنجم سورهی علق را تلاوت می کرده، این پنج آیهی اول را صد بار صبح این برنامهی صبحش تا اینها را می خوانده ظهور می شده نهارش را می خوانده بعد از ظهر برنامهاش را شروع می کرده سه برنامه داشته برنامهی اولش ختم صلوات بوده روزی هزار مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد هر روز هم هدیه به یکی از معصومین از رسول خدا شروع می کرده تا امام زمان کار اولش هزار تا صلوات کار دومش یک ذکری را می خوانده صد بار این ذکر در دعاها است ما شاءَ اللهُ کان وَ ما لَم یِشأ لَم یَکُن هر چه خدا بخواهد می شود اینها خیلی اثر دارد در روح یک انسان آدم در اوج گرفتاری این را بگوید، بگوید ماشاء الله کان ما وظیفه داریم آن چیزی که باید انجام بدهیم را انجام دهیم ایشان قیام کرده جهاد کرده در برابر رضا خان ایستاده کسی که در برابر رضا خان بایستد چنین سختیهایی را هم دارد ما شاءَ اللهُ کان وَ ما لَم یِشأ لَم یَکُن لا حَولَ وَلا قَوةَ اِلّا بِاللهِ العَلی العَظیم اُفَوِّضُ اَمْری اِلَی اللهِ اِنَّ اللهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ همین چقدر اثر دارد ایشان نوشته در آخر که چرا من این خاطرات را نوشتهام، بینندگان میگویند اگر برای خدا بوده چرا ریا کرده او اهل ریا نبود آخرش به شهادت رسیده آرزوی شهادت هم داشته ریاکاری نمیخواسته برای خودش چیزی بگذارد آخرش می گوید به دو جهت نوشته اولا خاطرات زندان خواستم به طور کامل نوشته شده باشد، وقتی آدم خاطراتش را می نویسد همه چیزش را بنویسد ثانیا خواستم بگویم اگر کسانی گرفتار زندان شدند بگویم می شود با زندان کنار آمد همین یک جمله آدم روزی چند بار بگوید اُفَوِّضُ اَمْری اِلَی اللهِ اِنَّ اللهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ خدا رحمت کند مرحوم آیت الله قاضی رضوان الله علیه ایشان می گویند وقتی مرحوم آیت الله عظمی خویی به ایشان یک دستور عملی می دهد مرحوم آقای قاضی به آقای خویی دستورالعمل می دهد آقای قاضی استاد سیر و سلوک شاگردانی مثل علامه طباطبایی و بهجت و غیره دارد یک دستورالعملی به آقای خویی می دهد در کجا باشید و در شرایط خاصی باش ایشان می گوید من شرایط را مهیا کردم لباس خاصی پوشیدم حرم حضرت سیدالشهدا رفتم و در زمان خاصی تا به آن دستور عمل بکنم وقتی رفتم در حرم سیدالشهدا سلام الله علیه نشستم هر چه فکر کردم ذکر یادم نیامد. ایشان می گوید فراموش کردم می گوید معلوم شد که مقدر من نبوده مسیرهای سیر و سلوکها را بروم ایشان باید می رفته سراغ فقه و اصول و این کار با عظمتی که ایشان انجام داد انصافاً حوزههای علمیه مدیون این بزرگوار است منظورم این است بعدها از ایشان سوال کردند ذکرها یادتان نیامد؟ گفت اتفاقا از آن جا که برگشتم آن شرایط که به هم خورد ذکر یادم آمد ذکری که آیت الله قاضی به آیت الله خویی یاد داده بینندگان میگویند ببینیم چه بوده؟ ایشان فرمودند همین آیهی 13 سورهی مبارکهی تغابن تعدادش را نفرمودند چه مقداری «اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَعَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» ما معطل همین چیزها هستیم اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سورهی تغابن آیهی 13 و علی الله فلیتوکل المومنون آدم بر خدا توکل بکند همهی گرفتاریهای ما برمی گردد به این که به خدا توکل نداریم بله مشکلات هست سختیها است آدم تلاشش را باید بکند اما اگر تلاش کردیم اما به جایی نرسیدیم الله لا اله الا هو و علی الله الیتوکل این ذکر که شهید مدرس می فرموده بعد از ظهرها هم ایمان را تقویت می کند القاء آرامش می دهد باورها را خیلی تقویت می کند، عمل سوم بعد از ظهرشان هم جالب است می گوید تا موقع غروب آفتاب روزها مختلف است بعضی وقتها روزها بلند بود بعضی وقتها روزها کوتاه شروع می کردم به توسل به حضرت امام زمان ذکرها را نوشته یَا مَوْلَایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی یا وَلیَ الله یا حُجَّةَ الله المُستَغاثُ بِکَ یا صاحِبَ الزَّمان تا غروب ذکر استغاثه به امام زمان و عمل شب ایشان را هم بگویم شب چه می کرده؟ شب هم دو عمل داشته عمل اول شباش هزار مرتبه باز بینندگان عزیز من نگرانم نگویند چه دارید می گویید شما آدم دوازده ساعت بیکار در زندان است ما که در زندان نیستیم نگوییم دوازده ساعت بگوییم نیم ساعت این نمازی که می خوانیم یک کمی قشنگتر بخوانیم اهلش هستیم؟ همین نماز ظهر و عصری که می خوانیم ساعت بگیریم چقدر طول می کشد یک آقایی که می خواند من نمازی که میخوانم قلم و کاغذ هم بگذارم کنار دستم برای این که نمازم تمام میشود آن چیزهایی که یادم میآید سریع یادداشت کنم نمازمان سیر تمام عالم است یک نماز درست بخوانیم به جماعت بخوانیم اول وقت بخوانیم دو عمل هم برای شب نوشتم عمل اول هزار مرتبه «أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ» نه سال ایشان در زندان بوده الآن ما در آخر مجالس میخواهیم ختم امن یجیب بگیریم می گوییم ده مرتبه می گویند ده مرتبه؟ زیاد است هزار مرتبه شب امن یجیب می گفت و عمل آخرشان از این ده عمل مشغول مناجات میشدند نماز شب می خواندند و باز هزار مرتبه ذکر استغفار را بر زبان جاری میکردند اینها را برای چه عرض کردم؟ برای این که این جملهی امیر مومنان معنا شود لَا تَکُنْ مِمَّنْ یَرْجُو الْآخِرَةَ بِغَیْرِ عَمَلٍ یک عمل انتظار نداشته باشید اینها آخرت را می خواستند و عمل کردند.
شریعتی: استمرار این اعمال هم نکتهای است وقتی آدم یک هفته ده روز یک ماه انجام می دهد خسته میشود.
حاج آقا حسینی: اینها لذت می بردند خیلی مهم است الآن کسی بگوید ما از فردا می خواهیم شروع کنیم نه این طوری شروع نکند خیلی کمتر از این هم شروع نکنند مرحوم آقای بهجت میگویند ما از استادمان آقای غروی اصفهانی سوال کردیم شما هر وقت ما آمدیم مشغول ذکرید این چه ذکری است که تمام نمی شود چه میگویید شما؟ بعضی از شاگردان خواستند بپرسند رویشان نشد به آقای بهجت گفتند آقای بهجت فرمودند وقتی من سوال کردم نفرمودند من، اینها هیچ وقت من در زندگیشان نبود در روایات است که روزی هزار مرتبه سورهی انا انزلناه را بخوانید الآن ما نمیتوانیم اگر شروع کنیم صد تایش را بخوانیم از ایمانمان کم میآوریم لذت نمیبریم چه پیش زمینههایی داشتند چه حال حضوری داشتند چه ارتباطی با خدا داشتند که از عبادت دوازده ساعته در شبانه روز در زندان که من نخواستم بگویم مفصل عزیزان ببینند کتاب را «گنجینهی خاف» به قدری ایشان در اذیت و آزار بوده که میگوید من گاهی به این مامورین میگفتم من اسیر دست شما هستم با اسیر این طور رفتار می کنند؟ از نان و آب به ایشان دریغ داشتند ملاقات نداشته در این نه سال تقریبا. کسی اسیر رضا خان باشد ولی در عین حال توانسته با ایمان با توکل با ذکر با یاد آن چنان محکم خودش را نگه دارد که یک وقتی رضا خان به او پیام میدهد اگر می خواهی تولیت آستان قدس رضوی را به تو می دهم یا برو نجف یکی از این دو تا را انتخاب کن ایشان میگوید به رضا خان بگویید من این جا بمیرم با تو سازش نمی کنم و در آخر به شهادت رسید.
شریعتی: بسیار ممنون انشاءالله روح شهید مدرس شاد باشد بعد از تلاوت قرآن کتاب را معرفی می کنم تلاوت آیات نورانی کلام وحی تا الآن که مهمان سفرهی نهج البلاغه بودیم انشاءالله انس ما با نهج البلاغه بیشتر شود و از دریای عمیق و مواج نهج البلاغه بتوانیم جرعهای بنوشیم صفحهی 185 مصحف شریف قرار روزانهی امروز ماست آیات 62ام تا 69ام سورهی مبارکهی انفال در سمت خدای امروز تلاوت می شود ثواب تلاوت این آیات را هدیه می کنیم به روح بلند امیرمومنان علی علیه السلام.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَإِن یُرِیدُوا أَن یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ ۚ هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ ﴿٦٢﴾ وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ ۚ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مَّا أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ ۚ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿٦٣﴾ یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿٦٤﴾ یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ ۚ إِن یَکُن مِّنکُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ ۚ وَإِن یَکُن مِّنکُم مِّائَةٌ یَغْلِبُوا أَلْفًا مِّنَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَفْقَهُونَ ﴿٦٥﴾ الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنکُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِیکُمْ ضَعْفًا ۚ فَإِن یَکُن مِّنکُم مِّائَةٌ صَابِرَةٌ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ ۚ وَإِن یَکُن مِّنکُمْ أَلْفٌ یَغْلِبُوا أَلْفَیْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ ﴿٦٦﴾ مَا کَانَ لِنَبِیٍّ أَن یَکُونَ لَهُ أَسْرَىٰ حَتَّىٰ یُثْخِنَ فِی الْأَرْضِ ۚ تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیَا وَاللَّهُ یُرِیدُ الْآخِرَةَ ۗ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿٦٧﴾ لَّوْلَا کِتَابٌ مِّنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّکُمْ فِیمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿٦٨﴾ فَکُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلَالًا طَیِّبًا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿٦٩﴾
ترجمه:
و اگر بخواهند [ در زمینه صلح و آشتى ] تو را بفریبند ، یقیناً خدا تو را بس است ; اوست کسى که تو را با یارى خود و به وسیله مؤمنان نیرومند ساخت .(62) و میان دل هایشان الفت و پیوند برقرار کرد که اگر همه آنچه را در روى زمین است ، هزینه میکردى نمی توانستى میان دل هایشان الفت اندازى ، ولى خدا میان آنان ایجاد الفت کرد ; زیرا خدا تواناى شکست ناپذیر و حکیم است .(63) اى پیامبر ! خدا و مؤمنانى که از تو پیروى می کنند [ از نظر حمایت و پشتیبانى ] براى تو بس است .(64) اى پیامبر ! مؤمنان را به جنگ برانگیز که اگر از شما بیست نفر صابر باشند بر دویست نفر چیره می شوند ، و اگر از شما صد نفر [ صابر ] باشند بر هزار نفر از کافران چیره می شوند ; زیرا آنان گروهى هستند [ که حقایق توحید و قدرت خدا را ] نمی فهمند .(65) اکنون خدا به شما تخفیف داد و معلوم داشت که در شما ضعفى هست ; بنابراین اگر از شما صد نفر صابر باشند بر دویست نفر چیره می شوند ، و اگر هزار نفر [ صابر ] باشند ، به فرمان خدا بر دو هزار نفر چیره می شوند ; و خدا با صابران است .(66) هیچ پیامبرى را نسزد و نشاید که [ پیش از جنگ و پیروزى بر دشمن ] اسیران جنگى بگیرد ، تا زمانى که [ دشمن را به طور کامل ]در زمین از قدرت و توان بیندازد [ و موقعیت دین و مؤمنان در جهان پابرجا و استوار گردد آن گاه اسیر بگیرد ; شما اى یاران پیامبر ! ] متاع ناچیز و ناپایدار دنیا را می خواهید ، و خدا [ براى شما ] آخرت را می خواهد ; و خدا تواناى شکست ناپذیر و حکیم است .(67) اگر فرمان و حکم لازمی که از سوى خدا گذشته است ، نبود [ که پیش از اتمام حجت کسى را عذاب نکند ] مسلماً شما را به سبب اسیرانى که [ بدون اجازه پیامبر و پیش از شروع جنگ ] گرفتید ، عذابى بزرگ می رسید .(68) آنچه از غنیمت [ در میدان جنگ ] گرفته اید ، حلال و پاکیزه بخورید و از خدا پروا کنید ; یقیناً خدا بسیار آمرزنده و مهربان است .(69)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: خیلی خوشحالیم که خدمت شما هستیم ممنون که شما هم همراه ما هستید حاج آقای حسینی باشارهی قرآنی امروز را بفرمایید.
حاج آقا حسینی: آیهی پایانی این صفحه که تلاوت شد اعوذ بالله من الشیطان الرجیم فَکُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلَالًا طَیِّبًا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ این جا قرآن فرمان به کلوا دارید بخورید نکتهای که می خواهم ذیل این آیات بگویم اگر مراجعه بفرمایید در قرآن کریم تقریباً چهل بار کلمهی کلوا آمده است بخورید نکتهی قابل توجه این است که هر کجا فرمان کلوا در قرآن آمده تقریباً در همهی موارد کنارش یک دستورالعمل هم است یعنی خوردن در دنیا خوردنش هم لهو و لعب نیست یک مسئولیتی کنارش است یک چیزی از ما خواستهاند من چهار پنج مورد از چهل مورد را می گویم سوره سبا آیه 15 «کُلُوا مِن رِّزْقِ رَبِّکُمْ وَاشْکُرُوا لَهُ» بخورید ولی سپاسگزار خدا باشد سورهی مبارکه انعام 141 »کُلُوا مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِهِ» بخورید ولی حق این نعمتهایی که خدا به شما داده را بدهید که مفسرین تفسیر کردهاند به صدقه که بدهید از این میوههایی که دستتان است باغ دار از این میوهها مصرف کنید به فقرا هم بدهید فقط خوتان را نبینید سوره حج آیهی 28 حاجیهایی که آماده حجاند قربانی که میکنند «فَکُلُوا مِنْهَا» از قربانیتان خودتان بخورید «وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیرَ» به فقیر هم بدهید سورهی مبارکهی بقره آیهی 60 «کُلُوا وَاشْرَبُوا مِن رِّزْقِ اللَّـهِ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ» بخورید ولی فساد نکنید بخورید طغیان نکنید، طه 81 «کُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِیهِ» سورهی بقره 168 «کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلَالًا طَیِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ» بخورید طغیان نکنید بخورید فساد نکنید، بخورید دنبال شیطان نروید، مورد بعدی سورهی مائده آیهی 88 «وَکُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّـهُ حَلَالًا طَیِّبًا» بخورید تقوا داشته باشید سورهی مومنون 51 «کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا» خوردن نوشیدن دنیا و لذتش مقدمهی عمل صالح است، بخورید اما یادتان باشد بازگشتتان به سوی خداست در این دنیا آدم گاهی آن قدر مخصوصا در این زندگی ماشینی سرگرم دنیاییم که یادمان میرود، ششمین مورد را عرض کنم دوستان این آیه را فراوان شنیدهاند «وکُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ» اعراف آیه 31 بخورید اسراف نکنید، خوردن حتما در کنارش یک مسئولیتی است.
شریعتی: خیلی ممنون انشاءالله نعمتهای خداوند متعال در مسیر بندگی و طاعت خودش خرج شود به تعبیر حاج آقای میرباقری عزیز که بحث روز شنبه ما در همین راستا بود کتاب گنجینه خاف مجموعه درسها و یادداشتهای شهید سید حسن مدرس در تبعید است که دوستان می توانند این کتاب را تهیه بکنند و استفاده بکنند. حاج آقای حسینی خیلی فرصت نداریم تا پایان نکات پایانی را بفرمایید.
حاج آقا حسینی: خیلی از دوستان گفتند یک بار دیگر نهج البلاغه را معرفی کنید.
شریعتی: نهج البلاغهی دفتر نشر معارف است وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه هاست. خیلی نهج البلاغه خوبیست ترجمه هم دارد میتواند همراه شما باشد از حکمتها خطبهها و نامها استفاده بکنید.
حاج آقا حسینی: این جمله را که گفتم راجع به زندانی شهید مدرس رضوان الله علیه این نه سالی که به سختی زندان را تحمل کردند بینندگان میگویند چرا دعا نکردید برای آزادی زندانیان امیدوارم خدا به حق محمد و آل محمد همهی زندانیان را مقدمات خلاصیشان را فراهم بکند، یک جملهای را اضافه میکنم دلم نمیآید این را نگویم گاهی پیامی ما از زندان داشتیم بینندگانی در آن جا برنامهی ما را دیدهاند زندان سخت است شهید مدرس هم دارد زندان چیز خوبی نیست نه سال زندان سخت واقعا هم باید دعا کرد یک وقتی مفصل گفتهایم الآن برنامههای خوبی است برنامهی گلریزان برنامهی آزادی زندانیانی است به خاطر بدهی به خاطر سوانح و تصادفات جرایم غیر عمد، ولی من بارها میخواستم بگویم شاید الآن فرصت خوبی باشدای کاش عزیزانی که خیلی برنامهی ارزشمندی است خیلی خوب است اینهایی که مسئولیناند جمع میکنند کمک می کنند خیلیها هر سال می گویند آخر ماه رمضان صد نفر دویست نفر آزاد کردیم ولی من تقاضا دارم به جای هزینهای که هر سال اهل خیر خیرین می دهند برای آزادی زندانیها بیایند هزینهای بگذارند برای تبلیغ این که کاری کنیم که به زندان نیفتیم چه کار کنیم که به زندان نیفتیم این آماری است که همین روزها در کشور شما شنیدید هشت میلیون وسیلهی نقلیه بدون بیمه است ده میلیون موتور داریم این آماری است که دادهاند هشت میلیونش بیمه ندارد اینها حوادثی برایشان پیش میآید. ما آخر سال می آییم خیلی هم خوب دستشان درد نکند یک درصدی از این را بگذارند برای فرهنگ سازی. الآن هشت میلیون شوخی نیست هشت میلیون فقط در موتور ماشینش بماند. اینها را ما بیاییم انجام بدهیم یا خود بیمه ها. بیمههایی که این قدر دارند از مردم پول می گیرند رسانه که آمادهی تبلیغات است سفارش بدهند مردم را تشویق بکنند به بیمهگذاری آن پولی که خرج میشود من جدا خواهش می کنم خیلی عجیب است هر سال می آییم مردم خیر را جمع می کنیم التماس می کنیم پانصد زندانی آزاد می کنند ده درصد این بودجه را بگذاریم از هر راهی که میشود.
شریعتی: یک وقتی هم حاج آقای حسینی گفته بودید اگر کسی بیفتد زندان چه عوارضی دارد چند درصد از خانوادهها درگیر می شوند جلوی این اتفاق را بگیریم.
حاج آقا حسینی: متاسفانه این زیبا نیست که ما دنبال معلول می رویم دنبال علت نمی رویم علت این که اینها در زندان هستند چه است؟ بیمه فرهنگ سازی نشده من برای چندمین بار تکرار می کنم عذر میخواهم میدانم تکرار است آمار رسمی کشور است از ده میلیون موتور سوار هشت میلیون موتور بیمه ندارد بیاییم فرهنگ سازی بکنیم این را بیاییم الزام بکنیم تبلیغ بکنیم من همین جا اشاره میکنم برنامهی همین شبکهی سه در ماه رمضان در ماه عسل برنامهی خیلی خوبی بود خیلی زحمت کشیدند خیلی بیننده داشتند داخل و خارج الحمدلله، من یک برنامهاش را دیدم مردم سر زبانها همه میگویند یک جوانی که سالیان سال خانمش با این که در یک سانحهی تصادف فلج شده بود ویلچری بود این آقا پای همهی سختیهای زندگی ایستاده بود، آموزندگی برنامه خیلی خوب و عالی دستشان درد نکند مسئولین شبکهی سه ماه عسلیها ولی باز ما رفتیم سراغ معلول این خانم معلول شده چرا معلول شده؟ در اثر یک تصادف، شما یک نمونه را آوردید نشان دادید حس فداکاری شوهر را نشان دادید خیلی زیبا دستتان درد نکند ولی عزیزان من هیچ می دانید شما یک مورد را نشان دادید چند مورد دیگر هست که نشان داده نشده؟ آمار دارید؟ من اگر آمار را بگویم دلها به درد میآید اما نگفتنش فایده ندارد این آمار رسمی کشوری است که در کشور ما سالی دویست هزار نفر در اثر سوانح رانندگی به معلولها اضافه میشود بیست هزار نفر از بین می روند طبیعی است که ده برابر این میشود معلولیت، بیست هزار نفر در سوانح جانشان را از دست میدهند ده برابر این دویست هزار معلول اضافه میشود این خیلی خوب است که ما بیاییم فداکاری یک مرد را نشان بدهیم ولی این را بگوییم را یکی را نشان دادیم صد و نود و نه هزار و نه صد و نود و نه مورد دیگر است رسانهی ملی سرمایه گذاری بکند برای این طور برنامهها ولی بیشتر که این سوانح از بین برود زندانی نداشته باشیم نه زندانی دیه داشته باشیم نه زندانی مهریه داشته باشیم نه زندانی هیچ گرفتاری دیگری نداشته باشیم که شهید مدرس دل پر دردی دارد از زندان واقعا هم از خدا می خواهیم خدایا به حق محمد و آل محمد مقدمات آزادی همهی زندانیان را فراهم بکند.
شریعتی: انشاءالله خیلی ممنون خیلی بحث خوبی بود ادامهی حکمت 150 نهج البلاغه انشاءالله طلب دوستان باشد که هفتهی آینده این را ادامه خواهیم داد. حاج آقا دعا بکنند دوستان آمین بگویند.
حاج آقا حسینی: خدا را به حق محمد و آل محمد قسم می دهیم این را بدون تعارف می کنیم حاج آقای قرائتی هم این را می فرمودند دعای ما دعایی نیست اما آمین مردم خیلی مهم است ببینید چقدر مردم همراه این هستند دارند آمین می گویند با توجه به هر ترتیب در آستانهی دههی کرامت هستیم ولادت فاطمهی معصومه سلام الله علیها و آقا علی بن موسی الرضا عزیزان با آمینشان را این دعاها را به اجابت برسانند خدایا به حق محمد و آل محمد مسلمانها را در همهی عالم پیروز بگردان، شر مستکبرین به خودشان برگردان، ملتهای مظلوم عراق افغانستان لبنان سوریه بر ستمگرانشان پیروز بگردان، خدایا همهی آنهایی که در پیامهایشان نوشتند فراوان است مریضانشان را لباس عافیت بپوشان رفع گرفتاری از همه بفرما قلب نورانی امام زمان از ما راضی بگردان به ما قابلیت ظهور حضرتش را عنایت بفرما.
شریعتی: ممنون بعضی دوستان گلایه کردند گفتند به سوالات ما پاسخ نمی دهید سوالات شما محترم است پیامهای شما خوانده می شود حاج آقای ماندگاری به بخشی از سوالات شما فردا پاسخ خواهند داد انشاءالله در جلسات آینده جلسات پرسش و پاسخ را با آقایان دیگر خواهیم داشت و تقدیم نگاه شما خواهد شد مثل همیشه بهترینها را برای همهی شما آرزو میکنیم از حاج آقای حسینی بسیار متشکرم تا دیداری دوباره و تا سلامی دوباره همهتان را به خداوند بزرگ و مهربان می سپارم و الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.
....................................................................................
برای خرید کتابهای برنامه سمت خدا اینجا کلیک نمائید.
.....................................................................................