سمت خدا

سمت خدا

معرفی ، نقد و بررسی کتب مذهبی سمت خدا
سمت خدا

سمت خدا

معرفی ، نقد و بررسی کتب مذهبی سمت خدا

93/04/02-حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد-راه‌های شکرگزاری(قسمت دوم)

93/04/02-حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد-راه‌های شکرگزاری

منبع: برنامه سمت خدا

در دعای جوشن صغیر می‌رسیم به این جا که می‌گوید: خدایا شکر که در دریا و طوفان گرفتار نشدم. در بیابان گرفتار نشدم. لذا امام سجاد(ع) می‌فرماید: خدایا شکر مرا به نداده‌ها بیشتر از داده‌ها قرار بده.

یکی از موضوعاتی که در شکرگزاری قابل توجه است، تعبیری از امام سجاد در تحف العقول است. حضرت می‌فرماید: «سبحان من جعل الاعتراف بالعجز عن الشکر شکرا» (تحف‌العقول/ص283) شکر کامل و تام چیست؟ در روایت داریم حضرت موسی(ع) نعمت خدا را درک کرد و دید و گفت: الحمدلله! خدایا شکر. بعد متوجه شد که خود این الحمدلله و توجه به نعمت و شکرگزاری یک نعمتی است. امیرالمؤمنین فرمودند: هرکس موفق به شکر شود، باز واجب است شکرگزاری کند که خدا توفیق شکرگزاری داده است. «وجب علیه شکر ثان إذ [إذا] وفقه لشکره و هو شکر الشکر» (غررالحکم/ص278) هر نعمتی را شکر کنم، باز نعمت جدیدی است که باز شکر می‌خواهد. حضرت موسی گفت: خدایا دخیل هستم. من از شکر تو عاجز هستم. من چگونه شکر تو را به جا آورم؟

مرحوم دولابی می‌فرمودند: اگر خدا و مالک دیگری باشد، برویم از او دست و زبان و چشم و گوش و اعضا و جوارح قرض کنیم که شکر این خدا را بر جای آوریم. توفیق شکر از خداست. آن مقداری که با قرآن سر و کار داریم، با قرآن و حدیث و خدا حال می‌کنیم؟ نمی‌گویم نباشد، در جای خود خوب است. اما اینطور نباشد که برای خواندن یک دعای جوشن صغیر وقت نباشد. اینها دعاهایی است که از اهل‌بیت رسیده است. در آیات و روایات داریم که توفیق کر هم از خداست. «رَبِّ أَوْزِعْنی‏ أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَک‏» (نمل/19) خدایا تو به من الهام کن که شکر تو را به جای آورم.

یکی از دعاهای زیبا که به زیارت امام هشتم شرفیاب می‌شویم، دعای بعد از زیارت امام رضا(ع) هست. «لَا تُحْمَدُ یَا سَیِّدِی إِلَّا بِتَوْفِیقٍ مِنْکَ یَقْتَضِی حَمْداً» (بحارالانوار/ج99/ص55) خدایا کسی نمی‌تواند حمد تو را برجای آورد، مگر اینکه خودت توفیق حمد را به او مرحمت کنی. «وَ لَا تُشْکَرُ عَلَى أَصْغَرِ مِنَّةٍ إِلَّا اسْتَوْجَبْتَ بِهَا شُکْراً» خدایا کمترین منتی که به من می‌گذاری، تو به من توفیق می‌دهی که شکر آن نعمت را به جا آورم. الهام از خداست، نعمت شکر از خداست. یادآوری‌اش از خداست، توفیق‌اش از خداست، شکر هم از خداست. ابزارش هم از خداست. حضرت موسی(ع) گفت: خدایا من عاجز هستم و اصلاً نمی‌توانم شکر تو را به جا آورم. خدا فرمود: یا موسی، الآن که به این بن بست رسیدی و فهمیدی که دعا و اجابت از تو است، و فقر خودت را فهمیدی، همین که بیچارگی و درماندگی خودت را فهمیدی، الآن شکر مرا به جا آوردی. امام سجاد(ع) فرمود: پاک و منزه است خدایی که عاجز بودن از شکر را شکر قرار داده است. همین که می‌گویی: خدایا شکر تو را چگونه به جا آورم، شکر است. سعدی می‌گوید:

بنده همان به که ز تقصیر خویش *** عذر به درگاه خدا آورد

ورنه سزاوار خداوندی‌اش *** کس نتواند که به جا آورد

بزرگی می‌فرماید این آیه قرآن همین مفهوم را می‌رساند. «وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُکَ إِلاَّ بِاللَّه‏» (نحل/127) خدا به پیغمبر می‌فرماید: صبر کن، ولی بلافاصله می‌فرماید: صبر از خداست. ایشان می‌فرماید: این نکته را از این آیه یاد بگیریم که در همه مسائل همین گونه بگوییم. «و اشکر و لا شکرک الا بالله»، «حمد و لا حمد الا بالله»، عبادت کن، توفیق عبادت از خداست.

بزرگی می‌فرماید: انتهای عبادت این است که انسان مضطر شود و به عجز برسد. انتهای شکر این است که به بیچارگی برسد و بگوید: خدایا از شکرت عاجز هستم. انتهای معرفت این است که بگوید: خدایا، «وَ لَمْ تَجْعَلْ لِلْخَلْقِ طَرِیقاً إِلَى مَعْرِفَتِکَ إِلَّا بِالْعَجْزِ» (بحارالانوار/ ج91/ص150) چه وقت ما به معرفت کامل می‌رسیم. خدا تجلی می‌کند وقتی که عاجز شویم. به عجز که رسیدی، خدا می‌گوید: خودم را نشان می‌دهم. خدایا راهی برای معرفت خود نگذاشتی، مگر اینکه عاجز شوی. علم هم همینگونه است. اقرار به جهل که می‌کنی و درمانده می‌شوی، خدا در علم را باز می‌کند. انشاءالله انتهای این راه را پیدا کنیم که در بعدی که در رحمت و شکرگزاری است، باز شود.  

93/04/02-حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد-راه‌های شکرگزاری(قسمت اول)

93/04/02-حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد-راه‌های شکرگزاری

منبع: برنامه سمت خدا

بسم الله الرحمن الرحیم
و صل الله علی محمدٍ و آله الطاهرین

یکی از راه‌های شکرگزاری، زبانی است. الحمدلله گفتن زبانی است. یکی معرفت قلبی است. یعنی اینکه انسان با قلبش و جانش درک کند. راه دیگر شکرگزاری، عمل درست انجام دادن است و استفاده و برداشت درست از نعمت است. شکر هر نعمت این است که انسان از آن نعمت در حد اعلا استفاده کند و برداشت صحیح داشته باشد. خدای متعال به ما نعمت حیات داده است.
هر نفس ز انفاس عمرت گوهری است *** آن نفس سوی خدایت رهبری است
حافظ می‌فرماید: وقت را غنیمت دان، هر قدر که بتوانی حاصل از حیات ای جان، یک دم است تا دانی. نعمت وجود حیاتی که خدای متعال به ما مرحمت کرده، داریم که روز قیامت کسی قدم از قدم برنمی‌دارد «یَوْمَ الْقِیَامَةِ حَتَّى یُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعَةٍ عَنْ عُمُرِهِ فِیمَا أَفْنَاهُ وَ عَنْ شَبَابِهِ فِیمَا أَبْلَاهُ وَ عَنْ مَالِهِ مِنْ أَیْنَ اکْتَسَبَهُ وَ فِیمَا أَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ» (بحارالانوار/ج27/ص311) از چهار چیز سؤال جدی می‌شود. یکی اینکه عمرت را در چه راهی صرف کردی؟ آیا این نعمت خدا را در مسیر بندگی‌اش صرف کردی؟ این مصرف کردن هر نعمتی در راه خدا شکر گزاری نعمت‌ها است. از جوانی سؤال می‌شود. این جوانی را در چه راهی صرف کردی؟ مبادا بیراهه رفته باشیم. دیگری شکر از مال است. خدا سؤال می‌کند مال را از کجا بدست آوردی و در کجا مصرف کردی؟ آیا حق این مال را ادا کردی؟ ما مال را برای حل مشکل دیگران به تو دادیم. خمس بدهی، زکات بدهی، صله رحم کنی و به فقرا احسان کنی. روز قیامت آن ثروتمندانی که حق مال را ادا نکردند، خداوند می‌فرماید: شما وکیل من بودید که در حق دیگران احسان کنید. نه اینکه مال اندوزی کنید و دیگران را از بین ببرید. شکر هر نعمت این است که آن نعمت را درست استفاده کنی و خیر به دیگران برسانی.
روایت داریم شکر مؤمن «شکر المؤمن یظهر فی عمله» (غرر الحکم/ص279) «شکر المنافق لا یتجاوز لسانه» (غرر الحکم/ص459) منافق فقط زبان است. ولی مؤمن شکر در عملش باید پیاده شود. یعنی اگر خدا به او مالی داده، درست مصرف کند. اگر خدا علم به او داده است، «شکر العالم على علمه عمله به و بذله لمستحقه» (غررالحکم/ص44) خدا به ما علم داده است. شکر این علمی که خدا به یک دانشمند داده، این علم را هم عمل کند و هم برای اهلش بذل کند. امانت‌دار باشیم.
در قرآن داریم «وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ» (بقره/3) یعنی از آنچه خدا به آنها مرحمت کرده، انفاق می‌کنند. انفاق فقط مال نیست. خدا آبرو و موقعیت داده است. آیت الله برجرودی(ره) آخر عمرشان نگران بودند. فرموده بودند: چرا نگران هستید. شما مرجع تقلید هستید. چیزی از کار خیر باقی نگذاشتید. فرمودید: نگرانی من از این نیست. ولی بعضی چیزها را ممکن است خدا بگوید: من به تو آبرو دادم. آیا آبرویت را انفاق کردی؟ ممکن است کسی درخواستی داشته، من از اعتبارم خرج نکرده باشم. شرایطی که خدا برای هرکس فراهم کرده است، از آن موقعیت سوء استفاده نکن. بلکه حسن استفاده و بهترین بهره را ببرد. در واقع اینکه ما از هر چیزی درست استفاده کنیم، بچه خوب و سالمی که خدا به ما داده است، شکرش این است که درست تربیتش کنیم. در مسیر بندگی خدا قرار بدهیم. ناشکری این است که در مسیر ناحق ببریم. یا او را به گناه وادار کنیم. چیزهای مخرب کننده روح و جانش را فراهم نکنیم. شکر هر نعمتی مصرف درست آن نعمت است. ولو اینکه کسی یادش برود الحمدلله بگوید. یادش برود، شکر لله بگوید.
مرحوم آقای دولابی فرمودند: همینطور که غذای حلال تهیه می‌کنیم و قشنگ می‌خوریم، خود این شکر است. همینکه با یاد خدا غذا می‌خورید، شکر است. پس شکر استفاده صحیح از نعمت‌هایی است که خدای متعال به ما مرحمت کرده است.
یکی دیگر از موضوعاتی که در روایات و دعاها اشاره شده است، تعبیری از امام سجاد(ع) است که حضرت در صحیفه سجادیه می‌فرماید: «وَ اجْعَلْ شُکْرِی لَکَ عَلَى مَا زَوَیْتَ عَنِّی أَوْفَرَ مِنْ شُکْرِی إِیَّاکَ عَلَى مَا خَوَّلْتَنِی» (صحیفه/ص158) یعنی خدایا شکر من را به نداده‌ها از داده‌ها بیشتر قرار بده.
معمولاً شکر نعمت که می‌گوییم، توجه ما به حیاتی می‌رود که خدا داده است، جوانی و سلامتی، و به داده‌ها نگاه می‌کنیم. نه، خیلی از چیزها را خدا نداده است. حضرت سجاد(ع) می‌فرماید: شکر مرا به نداده‌ها بیشتر از داده‌ها قرار بده. یعنی به آن نداده‌ها هم توجه کنیم. خدا الحمدلله مرض بد به ما نداده است. خدا الحمدلله معلولیت به ما نداده است. خدا را شکر من در زندان نیفتادم. خدا را شکر که انواع و اقسام مریضی‌ها را ندارم. نداده‌ها آنقدر فراوان است که توجه به آن نداریم. گاهی به آسایشگاه و بیمارستان‌ها سر بزنیم. خدا نعمت امنیت را به ما مرحمت کرده است.
من عزیزان را به دعای زیبا و بلند جوشن صغیر سفارش می‌کنم. ‌دعای جوشن کبیر را ما در ماه رمضان می‌خوانیم. ما از این دعا بالاتر نداریم. چون همه اسماء و صفات خداست. غیر از ماه رمضان هم می‌شود خواند. در یکی از جنگ‌ها پیغمبر ما سخت درگیر جنگ بودند، جبرئیل امین این دعا را آورد، جوشن به معنی زره است. فرمودند: این دعا را بخوان تا پیروز شوی. این دعا آدم را حفظ می‌کند. مستحب است به کفن نوشته شود و این کفنی که ما را دفن می‌کنند، پر از اسم‌های خدا باشد. اصل ورود جوشن کبیر شب اول ماه مبارک رمضان وارد شده که ما مهمان خدا می‌شویم، خدایی که این همه صفات دارد. به اندازه انگشت‌های دستمان اسم غضب نیست. همه رحمت و جمال و جذب است. مرحوم علامه مجلسی می‌فرماید: خوب است این دعا شب قدر هم خوانده شود.
جوشن صغیر کوتاهتر است. این دعا از آقا امام هفتم موسی بن جعفر(ع) به ما رسیده است. هادی عباسی نقشه قتل حضرت را کشیده بود. حضرت این دعا را خواندند و فتنه و توطئه او دفع شد. آنهایی که گرفتار هستند و مشکلات دارند، ناامنی دارند، دعای جوشن صغیر را بخوانند. ما در دعای جوشن کبیر هر بندی را که می‌خوانیم، می‌گوییم: «سبحانک یا لا اله الا انت، الغوث، الغوث، خلصنا من النار یا رب». در دعای جوشن صغیر در هر بند یکی از نعمت‌های خدا را می‌گوییم. خدایا الحمدلله در غل و زنجیر نیستم. زیر شکنجه نیستم. مرا زجر نمی‌دهند. بعد می‌گوییم: «فَلَکَ الْحَمْدُ یَا رَبِّ مِنْ مُقْتَدِرٍ لَا یُغْلَب‏» خدایا تو را حمد می‌کنم. پروردگار قدرتمندی که هیچوقت مغلوب نمی‌شود. «وَ ذِی أَنَاةٍ لَا یَعْجَلُ» فرصت می‌دهد و عجله نمی‌کند. «صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنِی لِأَنْعُمِکَ مِنَ الشَّاکِرِینَ وَ لِآلَائِکَ مِنَ الذَّاکِرِینَ» بند بند این شکرگزاری خداست. چه نداده‌هایی که باید شکر کنیم و از آن غافل هستیم. افرادی که یک عمر روی رختخواب افتادند و آرزوی مرگ می‌کنند. افرادی که شبانه روز درد می‌کشند.

.............................................................................................

برای خرید کتابهای برنامه سمت خدا اینجا کلیک نمائید.

.............................................................................................

فایل متنی: حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد - (تکریم فرزندان در سیره‌‌ی حضرت رسول )

93/10/15-حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد - (تکریم فرزندان در سیره‌‌ی حضرت رسول )

برنامه سمت خدا

موضوع برنامه: تکریم فرزندان در سیره‌‌ی حضرت رسول

کارشناس:حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

و انسان هر چه ایمان داشت پای آب و نان گم شد * * * زمین با پنج نوبت سجده در هفت آسمان گم شد

شب میلاد بود و تا سحرگاه آسمان رقصید * * * به زیر دست و پای اختران آن شب زمان گم شد

از آن روزی که جانت را اذان جبرئیل آکند * * * خروش صور اسرافیل در گوش اذان گم شد

تو نوح نوحی اما قصه ات شور دگر دارد * * * که در طوفان نامت کشتی پیغمبران گم شد

شب میلاد در چشم تو خورشیدی تبسم کرد * * * شب معراج زیر پای تو صد کهکشان گم شد

ببخش‌ ای محرمان در نقطه‌‌ی خال لبت حیران * * * خیال از تو گفتن داشتم اما زبانم گم شد 

شریعتی: صلی الله علیک یا رسول الله سلام می‌گویم به همه‌‌ی شما خانم‌ها و آقایان خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز ایام میلاد نبی و امام صادق خیلی مبارک تان باشد. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید.

حاج آقا فرحزاد: علیکم السلام خدمت شما و همه‌‌ی بینندگان خوب و عزیز عرض سلام داریم و پیشاپیش ولادت با سعادت اول شخصیت عالم حبیب خدا پیامبر عظیم الشان و فرزند بزرگوارشان که گاهی ولادت حضرت تحت الشعاع قرار می‌گیرد ولادت امام صادق علیه السلام را خدمت همه‌‌ی عزیزان تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم ان شاء الله که همگی مشمول عنایت و نظر ویژه‌‌ی پیغمبر و امام صادق علیهم السلام قرار بگیریم و در این اعیاد قدمی در محضر این بزرگواران پیش بگذاریم و عرض ادبی داشته باشیم که آن‌ها هم بیشتر به ما عنایت بکنند.

شریعتی: ان شاء الله و آن چه که خیر و برکت است در این ایام به سمت شما و زندگی تان سرازیر شود. ما پیام‌ها را که می‌خوانیم یک وقت‌هایی بعضی از این جوان‌ها و نوجوان‌ها اشاره می‌کنند خواهش می‌کنم سفارش ما را به پدر مادر‌ها بکنید این قدر ما را اذیت نکنند یا توجه دیگری به ما داشته باشند امروز حاج آقای فرحزاد می‌خواهند از تکریم فرزندان در سیره‌‌ی حضرت رسول برای ما بگویند که فکر می‌کنم بحث شنیدنی باشد در ذیل بحث ادب و حیا دعوت می‌کنم خودم و شما را که بیننده و شنونده باشیم.

حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. قبل از این که بحث تکریم فرزندان را خدمت عزیزان عرض بکنیم همان طوری که هفته‌‌ی قبل هم وعده کردیم پیامبر عظیم الشان صلی الله علیه و آله و سلم مستقیم تحت تربیت خدای بزرگ است این تعبیر زیبایی که فرمود أَدَّبَنِی رَبِّی فَأَحْسَنَ تَأْدِیبِی وَ أَنَا أَدِیبُ اللَّهِ فرمود خدای بزرگ من را تربیت کرده پرورش داده و خوب هم تربیت کرده خوب هم پرورش داده یعنی بزرگ ترین آیه‌‌ی خدا در عالم هستی وجود پیغمبر عظیم الشان علیه و آله السلام است یعنی به تعبیر یک بزرگی فرمودند ما گاهی به آسمان‌ها ستاره‌ها نگاه می‌کنیم به دریا به کوه‌ها می‌گوییم الله اکبر لا اله الا الله ولی اولیا خدا محو جمال پیغمبر هستند یعنی همه‌‌ی عالم هستی شعاع وجود پیغمبر علیه السلام است فیض اول که خدا خلق کرده نور پیغمبر ما است و از این نور نور همه‌‌ی انبیا ملائکه امامان خلق شده و به یک معنی واقعی تمام عالم سر سفره‌‌ی این عزیز خدا و حبیب خدا هستند خیلی عظمت دارد حضرت واقعا عظمت او بعد از خدای متعال به اندازه‌‌ی عالم هستی است شعاع نور وجود پیغمبر خداست و همه‌‌ی عالم مهمان پیغمبر عظیم الشان هستند حضرت واسطه‌‌ی رحمت در همه‌‌ی زمان‌ها و همه‌‌ی عوالم هستند و خودشان هم رحمت هستند «رَحْمَةً لِلعالَمینَ» خودشان رحمت هستند و این رحمت را به همه‌‌ی عالم تقسیم می‌کنند این تعبیری که خدا من را تربیت کرده و خوب هم تربیت کرده من پرورش یافته‌‌ی خدای متعال هستم و پیغمبر هم شاگردی همانند خودش و جان خودش و به منزله‌‌ی خودش مولا علی علیه السلام را تربیت کرده فرمود ‌وَ عَلیٌ اَدیبی‌ حضرت علی هم تربیت شده‌‌ی من است و در بیان نورانی دیگر امیرالمومنین فرمود وَ أَنَا أُؤَدِّبُ الْمُؤْمِنینَ وَ أُوَرِّثُ الأَدَبَ الْمُکَرَّمِینَ من هم مومنین دوستان شیعیان سلمان‌ها ابوذر‌ها و تا طول تاریخ هر چه خوب‌هایی که در این امت پرورش پیدا می‌کنند به وسیله‌‌ی شاگرد پیغمبر که فرمود امیرالمومنین در علم من است رابطه و واسطه‌‌ی ایشان است فرمود من هم مومنین را پرورش می‌دهم و من ادب را به افراد با کرامت به ارث می‌گذارم و به آن‌ها مرحمت می‌کنم در خطبه‌‌ی قاصره نهج البلاغه است که حضرت امیر می‌فرماید از ابتدا تولد پیغمبر خدای متعال فرشته‌ای را که روح اعظم ملائکه است که شب قدر بر امام و معصوم نازل می‌شود خدا او را مامور کرد که مکارم اخلاق را بر پیامبر اکرم از طرف خدای متعال یاد بدهد دائم آن روح در کنار پیغمبر بود که از جبرئیل و همه‌‌ی ملائکه مهم تر است که تمام ریز و درشت مسائل را از طرف خدای متعال به پیغمبر یاد بدهد و خود حضرت امیر هم می‌فرماید من هم دائم شب و روز در محضر پیغمبر بودم چون پیغمبر خدا هم عمده‌‌ی دوران جوانی و نوجوانی شان را در خانه‌‌ی پدر حضرت امیر علیه السلام بوده و حتی می‌فرماید من را در آغوش می‌گرفت و من را فشار می‌داد در آغوشش پیغمبر خدا و به من خیلی علاقه‌‌ی شدید داشت و حتی لقمه در دهان من می‌گذاشت و من تعبیر خود حضرت است مثل بچه شتری که دنبال شتر مادر دائم است من دائم دنبال پیغمبر خدا بودم و پیغمبر از خدا تربیت می‌گرفت و من هم از پیغمبر تربیت می‌گرفتم این گونه متصل بودند از خردسالگی و ار ریز و درشت مسائل دوران طفولیت پیغمبر از خدا و حضرت امیر هم از پیغمبر خدا. این نکته هم نکته‌‌ی قشنگی است که پرورش و تربیت از دوران خردسالگی و کوچکی خیلی مهم است ما یک اشتباه بزرگی داریم این است که بچه را در خردسالگی و نوجوانی رها می‌کنیم یا در جوانی بعد از این که دانشگاه رفت برایش برنامه ریزی می‌کنیم که نماز خوان شود بسیج دانشجویی نهاد رهبری انجمن اسلامی می‌گذاریم ما باید از روز اول که متولد می‌شود بلکه قبل از آن دوران حمل و حتی انعقاد نطفه که این‌ها بحث‌های مهمی هم است که زن و شوهر افکارشان اعتقاداتشان اعمالشان روی بچه‌ای که به دنیا می‌آید اثر دارد مادر روحیات و خلقیاتش روی بچه‌ای که در رحم دارد اثر دارد و بعد از این که به دنیا آمد چگونه با او برخورد داشته باشیم شاکله‌‌ی بچه و یک انسان از طفولیت منعقد می‌شود و نهالی که هر جور پرورش بدهید همان طور بزرگ می‌شود و بزرگ که شد کار مشکلی است تربیت کردن او. تعبیر زیبایی که امیرالمومنین در نامه‌ای که به فرزندشان امام مجتبی علیه السلام نوشته اند خیلی نامه‌‌ی مهمی است حضرت به فرزند بزرگوار می‌فرماید فَبادَرتُکَ بِالاَْدَبِ قَبْلَ اَنْ یَقْسُوَ قَلْبُکَ من سبقت گرفتم به ادب کردن قبل از این که تو شکل بگیری یعنی این که قبل از این که بزرگ شوی و خدای نکرده قلب است قسی شود از ابتدا روی تو کار کردم مواظب ات بودم و ادب را به تو یاد دادم ما حدیث داریم که تربیت و پرورش در خردسالگی مثل حک کردن روی سنگ است چیزی که روی سنگ می‌نویسند سالیان سال می‌ماند. مثل صفحه‌‌ی سفیدی که رویش نوشته نشده شما می‌توانید هر چیزی رویش بنویسید ولی اگر چیزهایی که رویش نوشته شده پاک کردن این‌ها و به اول برگرداندن این سخت است. این آکبند است دست نخورده است خیلی مهم است منعطف تر هم است این که سفارش شده بچه‌ای که دنیا می‌آید حَنَّکُوا اَوْلادَهُمْ بِماءِ الفُراتِ لَکانُوا شیعةً لَنا امام علی علیه السلام فرمود من ضمانت می‌کنم بچه‌هایی که با آب فرات کامشان برداشته شود از شیعیان من شوند یا با تربت امام حسین مقدار کمی از گرد تربت امام حسین کام بچه را بگیرند و اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ بگویند این قطعا بیمه می‌کند و اثر دارد روی بچه‌ها و شکی در آن نیست. در بزرگی حدیث داریم چیز آموختن مثل نوشتن روی آب است انگشتت را برداری نقش آب پاک می‌شود ولی در خردسالی حضرت رسول که تربیت شده‌‌ی خدای بزرگ هستند پیغمبر عظیم الشان عنایت ویژه‌ای به بچه‌ها و خردسال‌ها و به نوجوان‌ها و جوان‌ها داشتند که ادب به این‌ها و تکریم این‌ها و احترام این‌ها سرلوحه‌‌ی کار پیامبر خدا بوده روی افراد مسن هم باید کار کرد ولی راهشان را رفته اند آن خیلی مهم نیست ولی کسی که در طفولیت و خردسالگی است می‌شود هر نقشی را نقش آفرینی کرد لذا پیامبر عظیم الشان عنایت ویژه‌ای به بچه‌ها و خردسال‌ها داشتند. در روایت داریم وَالتَّلَطُّفُ بِالصِّبْیَانِ مِنْ عَادَةِ رَسُولِ اللَّهِ  با لطافت و لطف و مهربانی با بچه‌ها برخورد کردن سیره و عادت پیغمبر خدا بوده توجه کردن نوازش کردن لطف کردن این‌ها خیلی گل اند خیلی لطیف اند تعبیر شده که الْوَلَدُ الصَّالِحُ رَیْحَانَةٌ ریحانه در عربی به معنی گل است نه سبزی ریحان یعنی فرزند گل است گل‌های من در دنیا امام حسن و امام حسین علیهما السلام است این که با لطافت و حساس با این‌ها برخورد کردن سیره‌‌ی پیغمبر عظیم الشان علیه السلام بوده یکی از سیره‌های پیغمبر در ادب و احترام به بچه‌ها کانَ النَّبىُّ صلى ‏الله‏ علیه ‏و ‏آله إذا أَصبَحَ مَسَحَ عَلى رُؤُوسِ وُلدِهِ و َوُلدِ وُلدِهِ یکی از سیره‌ها این بود که هر روز صبح با دست محبت و نوازش بر سر فرزندان و فرزندان فرزندان نوه‌ها می‌کشیدند بیننده‌ها این را امتحان بکنند خیلی آرامش دهنده است پول که نیست بگوییم زحمت دارد و نمی‌توانیم. یک دست کشیدن بوسیدن ما چقدر حدیث داریم بوسیدن فرزند ثواب دارد شما هر بوسه‌ای که می‌زنید بعضی روایت‌ها یک حسنه. بزرگی فرمود من روایتی پیدا کردم که پانصد حسنه دارد ثواب هم می‌نویسند و بچه هم مورد مهر و محبت شما قرار می‌گیرد و بفهمد که شما از او حمایت می‌کنید تحت تکفل شماست پیغمبر عظیم الشان هر روز اول روز دست نوازش و مرحمت بر سر بچه‌ها و نوه‌ها می‌کشیدند احساس آرامش و خوشی می‌کردند حدیث داریم اگر دست نوازش بر سر بچه و یتیم بکشی به عدد موهایی که از زیر دست شما رد می‌شود خدا گناهان شما را می‌آمرزد و پیغمبر خدا هم نسبت به بچه‌های خودشان هم نسبت به بقیه‌‌ی بچه‌ها بچه‌های امت خیلی پر مهر بودند مهر ورزی می‌کردند این سیره‌‌ی پیغمبر خدا بود. یکی از نمونه‌ها روایت داریم پیامبر عظیم الشان علیه السلام از مسافرت برگشتند بچه‌های مدینه آمدند به استقبال می‌دانستند پیغمبر به بچه‌ها لطف و عنایت دارد عرض کردند که آقا جان ما دوست داریم ما را در آغوش بگیری همان طور که امام حسن امام حسین فرزندان خودت را در آغوش می‌گیری. حضرت این‌ها را بغل می‌کردند نوازش می‌کردند می‌گفتند نه ما را بغل کن راه ببر یعنی در مسیر ما را ببر پیغمبر چند تا را بغل کردند فرمودند من که نمی‌توانم همه را بغل کنم به اصحاب فرمودند شما هم کمک کنید یعنی شما هم یاد بگیرید پیغمبر ما اول الگو و اسوه در عالم هستند دوست دارند کارهایی که انجام می‌دهند ما هم یاد بگیریم فقط نگوییم دیگران این کار را بکنند این بحثی که می‌کنیم برای این است که الگو پذیر باشیم یاد بگیریم با بچه‌ها چطور رفتار می‌کرده ما هم رفتار کنیم این کارها مختص شخص پیغمبر نبوده یکی از روش‌های پیغمبر خدا فرمودند من به بچه‌ها سلام می‌کنم و برای این که سنت باشد بعد از من هم این کار را بکنند. خیلی از ما بحث ادب سلام را من مستقلا ان شاء الله یک موقعی عرض می‌کنم که چقدر آثار دارد. ما گاهی عارمان می‌شود یا همیشه می‌گوییم کوچک تر‌ها به بزرگ تر‌ها سلام بکنند ما در عالم هستی بزرگ تر از پیغمبر داریم؟ به همه ابتدائا سلام می‌کردند و خصوصا به بچه ها. یکی از سیره‌های پیغمبر خدا ابتدا به سلام بود به بچه‌ها هم همین طور می‌گویند من تا آخر عمر ترک نمی‌کنم برای این که سنت شود بعد از من معلم می‌آید سر کلاس به بچه‌ها سلام بکند استاد دانشگاه به دانشجو بزرگ تر‌ها به کوچک تر‌ها سلام بکنند این سیره‌‌ی پیغمبر بود. جواب سلام هم خیلی ثواب دارد.

شریعتی: ما یک وقت‌هایی منتظریم تا به ما سلام بکنند نکنند می‌گوییم بزرگ تری کوچکتری همه یادشان رفته

حاج آقا فرحزاد: اگر شما بزرگ تر هم هستید از نظر سنی شما وظیفه دارید سلام بکنید تواضع و ادب بکنید یکی از سیره‌های پیغمبر خدا این بوده. یکی از سیره‌های حضرت رسول این بود با بچه‌ها غیر از سلام و دست سر کشیدن و نوازش کردن با بچه‌ها بازی می‌کردند حدیث داریم مَن کانَ عِندَهُ صَبِیٌ فَلیَتَصابَ لَه اگر کسی بچه دارد باید خودش هم بچه شود عارمان نشود بگوییم من سنم بالاست چهل سالم است پنجاه سالم است یا با نوه هایش کسی بنشیند بازی کند. ما خاطره‌‌ی عجیبی در حالات حضرت امام داریم که یکی از دخترهای امام گاهی می‌آمد محضر امام بچه اش را می‌آورد بچه اش شلوغ کاری می‌کرد یکی دو بار به خاطر مزاحمت نیاورد یک بار حضرت امام به دخترشان فرمودند چرا فرزندت را نمی‌آوری گفت مزاحمت می‌کند شما را اذیت می‌کند ایشان فرمودند من حاضرم ثواب عبادت هایم را ببرم ثواب محبت به بچه و خدمت به بچه را به من بدهی این قدر ارزشمند است چون این محبت کردن بچه را می‌سازد و یک انسان وارسته تربیت می‌کند یکی از دانشمندان متخصص روانشناسی و جامعه شناسی می‌خواندم تازگی گفته که من اگر دوباره فرزند دار شوم حاضرم خیلی از کارهایم را تعطیل بکنم با بچه ام مسافرت بروم ورزش بکنم به آن‌ها توجه بکنم من غافل شده ام. عوض این که ما سرمان در تلفن همراه و کامپیوتر بحث‌های مجازی روزنامه و بحث‌های سیاسی اجتماعی باشد گاهی غافل می‌شویم اصلی ترین کار تربیت انسان وارسته است حدیث داریم بهترین ارثی که پدر مادر از خودشان می‌گذارند تربیت یک فرزند شایسته و صالح است خَیْرُ مَا وَرَّثَ الآبَاءُ الأبْنَاءَ الأدَبَ بهترین ارث ادب است تربیت بکنند یک فرزند با ادب و وارسته و چه باقیات صالحاتی است همیشه دعا می‌کند استغفار که بکند هر کار خیری بکند بدون این که از این فرزند کم شود به حساب پدر مادر ثبت می‌شود پدر مادر بدون زحمت یک چیزی درسته کرده اند نوه هایش نتیجه هایش تا نسل اندر نسل در یک روایت می‌دیدم تا هزار مورد همین طور تسری پیدا می‌کند.

شریعتی: ما خیلی دست کم می‌گیریم.

حاج آقا فرحزاد: ما به هر چیزی توجه داریم می‌نشینیم یک گوشه زیارت می‌کنیم دعا می‌کنیم یک موقعی یادتان باشد پیامی بود خیلی درد آور بود حتما در ذهنم می‌خواهم باشد که این را یک موقع مطرح بکنم گلایه‌‌ی یک جوانی بود من را خیلی به درد آورد این را یک موقعی می‌گویم ما فکر می‌کنیم عبادت فقط همین دعا و زیارت عاشورا است بالاترین عبادت‌ها نشستن با همسر است پیغمبر خدا می‌فرماید کسی که کنار همسرش بنشیند به او محبت بکند نوازش بکند بالاتر است از مسجد من مسجد النبی معتکف شود ما این‌ها را فکر می‌کنیم عبادت نیست این هم یک عبادتی است همین که به همسرشان محبت می‌کنند دست می‌کشند نوازش می‌کنند حرف‌ها و درد دل شان را گوش می‌دهند توجه می‌کنند این‌ها بالاترین عبادت است ما در شبانه روز غفلت می‌کنیم دقایقی را با آن‌ها سر کنیم و وقت بگذاریم.

شریعتی: چه گلایه‌هایی که بچه‌ها و خانم‌ها و یک وقت‌هایی آقایان که شوهر ما همسر ما بچه‌‌ی ما ما را نمی‌بیند

حاج آقا فرحزاد: یا وقتی آقا یا خانم می‌آیند خانه این قدر کار عقب افتاده دارد آشپزی و مطالعه و اخبار و این‌ها که واقعا آفت بزرگی است در خانواده‌ها الآن خیلی از خانواده‌ها دور هم نمی‌نشینند غذا بخورند مرد یک وقت می‌آید خانم یک وقتی می‌آید بچه یک وقت. از هم فاصله گرفته اند هر کدام یک موقعی غذا می‌خورند این خیلی فاجعه است سازندگی محیط خانه را تحت الشعاع قرار می‌دهد حضرت امام رحمة الله علیه این همه کار داشتند تا همسرشان کنارشان نمی‌آمد غذا نمی‌خوردند حتی یک موقع همسرشان جایی رفته بودند کاری داشتند راننده‌‌ی ایشان زنگ زده بود در ترافیک گیر کرده بودیم غذا را بدهید آقا یک ساعت نشسته بود تا همسرشان بیاید با هم غذا بخورند. حتی بزرگی فرمود پدر من از علمای بزرگ بوده ایشان فرمودند گاهی من غذا خوردم گرسنه بودم اول شب پدرم می‌گوید بیا بنشین در کنار من همین نشستن هم اثر دارد با هم بودن هم دل بودن توجه به هم دیگر کردن. پیغمبر خدا این قدر به خانواده و بچه‌ها نظر و عنایت داشتند این است که یکی از سیره‌های پیغمبر این بوده پیغمبر خدا گاهی با امام حسن امام حسین بازی می‌کردند یا مسابقه می‌گذاشتند بین آن‌ها کشتی و ورزش می‌گذاشتند که کدام برنده می‌شوند گاهی امام حسن امام حسین می‌گفتند مردم شتر دارند ما هم می‌خواهیم شتر ما شوید پیغمبر عظیم الشان اول شخصیت عالم امام حسن را روی شانه‌‌ی راست امام حسین را روش شانه‌‌ی چپ قرار می‌دادند و می‌فرمودند نِعْمَ الْجَمَلُ جَمَلُکُمَا یعنی خوب شتری خدا برای شما رسانده مرکب خوبی است هم راکب اش خوب است که امام حسن و امام حسین دو گوشواره عرش الهی هستند هم مرکب اش مرکب پیغمبر خدا است گاهی هم در بعضی روایات دیدم می‌گفتند شترها زمام و افسار دارند ما هم زمام می‌خواهیم حضرت می‌فرمودند موهای سر من را بگیرید دو طرف گیسوان حضرت را می‌گرفتند به عنوان افسار مرکب بعد می‌گفتند امام البته کوچک و بزرگ ندارد اما بچه بودند می‌گفتند شترها صدا می‌دهند برای ما هم شما صدا بدهید حضرت صدای عف عف شتر العفو می‌فرمودند صدای شتر در می‌آوردند غوغا می‌شد تا کجا راه می‌آمدند گاهی امام حسن امام حسین در موقع نماز می‌آمدند پشت پیغمبر سوار می‌شدند حضرت در حالت سجده بودند پیغمبر عظیم الشان آن قدر سجده شان را طول می‌دادند بلند نمی‌شدند که این‌ها بیفتند یا مثلا با دست پس بکنند طول می‌دادند نماز را تا این‌ها بازی هایشان را بخوانند این دیگر اوج قرب به خدا است این‌ها با آرامش بازی هایشان را بخوانند بعد از سجده سر بر می‌داشتند تا نکند اذیت شوند این قدر حرمت فوق العاده می‌گذاشتند. پیغمبر عظیم الشان صلی الله علیه و آله و سلم در روایت داریم یک موقعی مشغول نماز جماعت بودند نمازی که پیغمبر می‌خواند معراج نماز مومن است بهتر از پیغمبر چه کسی است که با خدا ملاقات بکند پشت پرده یک خانمی اقتدا کرده بودند به پیغمبر بچه‌‌ی خردسالی داشتند شروع کرد به گریه کردن پیغمبر عظیم الشان آن روز نماز را سریع تر از همیشه خواند. با این که پیغمبر هم نمازشان هم سخنرانی شان خیلی کوتاه بوده. توجه داشته باشند نماز فرادی را هر چه آدم طول بدهد عیب ندارد باید در نماز جماعت مستحب است روایت هم داریم مراعات اضعف مامومین را کرد سخنرانی‌ها و خطبه‌های نماز جمعه هم باید کوتاه باشد از همه سخنرانی‌های پیغمبر کوتاه تر بوده در خطبه سفینه البحار است أقصَرَ النّاسِ خُطبَةً  هم سخنرانی‌های پیغمبر ملال آور و خسته کننده نبوده هم نماز جماعت پیغمبر خَفَّ النّاسِ صَلاةً فِی تَمامٍ  با این که پیغمبر نمازشان مختصر بوده ولی یک بار مختصر تر خواندند بعد از نماز شخصی به پیغمبر عرض کرد نماز را خیلی سریع خواندید حضرت فرمودند گریه‌‌ی فریاد بچه را نشنیدی یعنی من طاقت آه بچه را ندارم. نماز جماعت که اگر از ده نفر بگذرد ثواب آن را فقط خدا می‌داند یک رکعتش را و امام جماعتش را پیامبر عظیم الشان داشته باشد اتصال کامل به خدای متعال ولی آن اتصال یعنی حمایت از همه‌‌ی انسان‌ها حتی بچه‌ای که گریه می‌کند ممکن است اثری بگذارد خدا می‌گوید اتصال من را قطع کن برو بچه را ساکت کن فرمودند چون مادرش به من اقتدا کرده بود و تا سلام نماز نمی‌داد بچه را آرام نمی‌کرد من هم نماز را سریع خواندم مادر برود بچه را آرام بکند روایت داریم پیامبر عظیم الشان مشغول سخنرانی در منبر بودند یک وقت امام حسین علیه السلام چون خانه‌‌ی حضرت زهرا خدا قسمت کند آن‌هایی که مدینه رفتند باز هم بروند نرفتند هم خدا قسمت کند خانه‌‌ی حضرت زهرا چسبیده به مسجد است الآن داخل مسجد است امام حسین خردسال بودند از منزل آمدند بیرون پیغمبر داشتند سخنرانی می‌کردند پای مبارک ایشان به پاشنه‌‌ی در گیر کرد خوردند زمین یک مرتبه بلند گریه کردند پیغمبر عظیم الشان وسط خطبه و سخنرانی منبر را رها کردند جمعیت را رها کردند نماز را نمی‌شود شکست البته نماز هم اگر خطر جدی باشد می‌شود شکست خطر جدی نباشد نمی‌شود. حضرت سخنرانی را رها کردند با شتاب رفتند امام حسین را در آغوش کردند محبت کردند تعبیر خود حضرت این است که من نفهمیدم پله‌های منبر را چطور رد کردم آمدم یعنی از خود بیخود شدم که صدای گریه و ناله و شیون امام حسین را نشونم چقدر حساس چقدر لطفات. پیغمبر عظیم الشان بچه‌ها را می‌آوردند در گوش آن‌ها اذان بگویند پیغمبر عظیم الشان اذان می‌گفتند گاهی بچه خردسال است معذرت می‌خواهم ادرارش در می‌رفت پدر مادر فریاد می‌زدند بچه را بغل کنند لباس پیغمبر بدن پیغمبر آلوده نشود حضرت می‌فرمودند ادرارش را قطع نکنید خدا وکیلی ما بچه‌‌ی خود ما یا نوه‌‌ی خود ما این کار را بکند شاید طاقت نیاوریم تند برخورد کنیم یا پرتش بکنیم که ما را آلوده می‌کند اول شخصیت عالم که از همه‌‌ی عالم پاک تر است یک بچه‌ای که معلوم هم نیست خیلی تمیز بوده آن زمان. این طور بهداشت شاید مراعات نمی‌شده در آغوش پیغمبر که ادرار می‌کند حضرت به پدر مادرش فرمودند اذیت نکنید داد نزنید بگذارید با آرامش کامل این جا ادرارش را بکند من هم لباسم را تطهیر می‌کنم. اگر آزاری اذیتی به دل بچه به روح بچه وارد شود سنگین است بدن من قابل شستشو است بچه را آزرده نکنید با لطافت برخورد بکنید وَالتَّلَطُّفُ بـِالصِّبـیـانِ مـِن عادَةِ الرَّسولِ لطف و نوازش و محبت کردن یکی از سیره‌های مهم پیغمبر خدا بوده در مقابله با بچه‌های خردسال.

شریعتی: خیلی ممنون نکات خوبی بود مطالب تکمیلی این مباحث را دوستان می‌توانند در کتاب محبت به زنان و کودکان ببینند و مراجعه بکنند. صفحه‌‌ی 317 قرار امروز دوستان خوب سمت خداست آیات 77 ام تا 87 ام سوره‌‌ی مبارکه‌‌ی طه در سمت خدای امروز تلاوت می‌شود ان شاء الله تمام لحظات زندگی مان مزین به زینت نبی مکرم اسلام و منور به این آیات نورانی باشد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

وَلَقَدْ أَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِی فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِیقًا فِی الْبَحْرِ یَبَسًا لَّا تَخَافُ دَرَکًا وَلَا تَخْشَى ﴿٧٧﴾ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِیَهُم مِّنَ الْیَمِّ مَا غَشِیَهُمْ ﴿٧٨﴾ وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَمَا هَدَى ﴿٧٩﴾ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ قَدْ أَنجَیْنَاکُم مِّنْ عَدُوِّکُمْ وَوَاعَدْنَاکُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَیْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى ﴿٨٠﴾ کُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِیهِ فَیَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبِی وَمَن یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبِی فَقَدْ هَوَى ﴿٨١﴾ وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى ﴿٨٢﴾ وَمَا أَعْجَلَکَ عَن قَوْمِکَ یَا مُوسَى ﴿٨٣﴾ قَالَ هُمْ أُولَاءِ عَلَى أَثَرِی وَعَجِلْتُ إِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضَى ﴿٨٤﴾ قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَکَ مِن بَعْدِکَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِیُّ ﴿٨٥﴾ فَرَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ یَا قَوْمِ أَلَمْ یَعِدْکُمْ رَبُّکُمْ وَعْدًا حَسَنًا أَفَطَالَ عَلَیْکُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدتُّمْ أَن یَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّکُمْ فَأَخْلَفْتُم مَّوْعِدِی ﴿٨٦﴾ قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَکَ بِمَلْکِنَا وَلَکِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِّن زِینَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَکَذَلِکَ أَلْقَى السَّامِرِیُّ ﴿٨٧﴾

ترجمه:

و همانا به موسی وحی کردیم که بندگانم را شبانه [از مصر] حرکت بده، و برای آنان راهی خشک در دریا قرار ده که [در آن موقعیت] نه از رسیدن فرعونیان بترسی و نه از غرق شدن بهراسی. (۷۷) پس فرعون با لشکریانش آنان را دنبال کرد، و [بخشی] از دریا آنان را فروگرفت، چه فروگرفتنی! (۷۸) و فرعون، قومش را گمراه کرد و راهنمایی ننمود. (۷۹) ای بنی اسرائیل! به راستی شما را از دشمنتان نجات دادیم، و با شما در جانب راست طور وعده گذاشتیم و ترنجبین و مرغ بریان را بر شما نازل کردیم، (۸۰) [و گفتیم:] از خوردنی های پاکیزه [و مطبوع] که روزی شما نمودیم، بخورید و در [مورد] آن از حدود الهی تجاوز نکنید که خشم من بر شما فرود آید، و کسی که خشم من بر او فرود آید، یقیناً هلاک شده است. (۸۱) و مسلماً من آمرزنده کسی هستم که توبه کرد و ایمان آورد و کار شایسته انجام داد، سپس در راه مستقیم پایداری و استقامت ورزید. (۸۲) ای موسی! چه چیز تو را شتابان کرد که قبل از قوم خود [در آمدن به کوه طور] پیشی گرفتی؟ (۸۳) گفت: پروردگارا! من به سوی تو شتافتم تا خشنود شوی. آنان گروهی هستند که اینک به دنبال من می آیند. (۸۴) [خدا] گفت: ای موسی! ما به راستی قوم تو را پس از آمدن تو امتحان کردیم و سامری آنان را گمراه کرد. (۸۵) پس موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قومش بازگشت، گفت: ای قوم من! آیا پروردگارتان به شما [درباره نزول تورات] وعده ای نیکو نداد؟ آیا زمان آن وعده بر شما طولانی آمد یا خواستید که خشمی از پروردگارتان بر شما فرود آید که با وعده من مخالفت کردید؟! (۸۶) گفتند: ما با اراده خود با وعده تو مخالفت نکردیم، بلکه ما را وادار کردند که بارهایی سنگین از زیور و زینت این قوم را حمل کنیم، پس آنان را [در آتش] انداختیم و به همین صورت سامری هم [آنچه از زیور و زینت داشت] در آتش انداخت. (78)

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شریعتی: ان شاء الله خود خداوند متعال گرد غربت را از ساحت کلام خودش بردارد و دل‌های ما را به نور قرآن جلا ببخشد. دیروز مطلع شدیم حکیم فرزانه حضرت آیت الله انصاری شیرازی به رحمت خدا رفتند روحشان ان شاء الله شاد باشد. یادی هم می‌کنیم از مرحوم حاج آقای مهندسی که از شاگردان مبرز ایشان بودند ان شاء الله روح هر دو شاد باشد. اشاره‌‌ی قرآنی و نکته‌‌ی صلوات را بفرمایید. در بهار صلوات هستیم

حاج آقا فرحزاد: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. بهترین هدیه هم برای اموات و حق داران هم صلوات است. روایت نورانی و جالبی از امیرالمومنین سلام الله علیه است فرمودند یک صلوات بر پیغمبر است یک سلام دادن بر پیغمبر و یکی هم مهرورزی و محبت و عشق به پیغمبر فرمودند الصَّلَاةُ عَلَى النَّبِیِّ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ أَمْحَقُ لِلْخَطَایَا مِنَ الْمَاءِ لِلنَّارِ چگونه آب آتش را خاموش می‌کند فرمود بیش از تاثیر آب بر آتش برای پاک کردن گناهان تاثیر صلوات بر محمد و آل محمد است. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اما سلام دادن به حضرت السلام علیک یا رسول الله یا صلوات هایمان را با سلام بگوییم اللهم صل و سلم علی محمد و آل محمد فرمود سلام دادن بر پیامبر عظیم الشان افضل است از آزاد کردن یک بنده در راه خدا و سوم که بالاتر است که ریشه‌‌ی همه‌‌ی خوبی هاست فرمود مهرورزی و عشق و محبت پیغمبر بالاتر است از جهاد و شهید شدن در راه خدا انسان شهید محبت می‌شود عشق پیغمبر محبت پیغمبر منیت‌های آدم را از بین می‌برد محو در حضرت می‌شویم این بالاترین کمالات است. آیه‌‌ی 81 و 82 این صفحه‌‌ی مبارکه می‌فرماید «کُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِیهِ فَیَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبِی وَمَن یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبِی» از چیزهای حلال پاکیزه طیب که خدا روزی کرده شما استفاده کنید بخورید ولی طغیان و سرکشی نکنید یعنی دست به حرام دراز نکنید یاغی گری نکنید چراغ قرمز‌ها را مراعات کنید که اگر دست به طغیان و حرام ببرید غضب من بر شما حلال می‌شود مورد غضب خدا قرار می‌گیرد و کسی که مورد خشم و غضب خدا قرار بگیرد سقوط خواهد کرد. من همین جا نکته‌ای را می‌گویم سال‌های گذشته ما در مورد رد مظالم یک موجی در مورد ربیع الاول راه می‌افتاد و خیلی خوب است چقدر هم استقبال شده بسیار کار پسندیده است هر کسی در زندگی اش ممکن است از افرادی پولی گرفته باشیم یاد ما رفته باشد یا توان برگرداندن نداریم دسترسی نداریم از راه معمولی نمی‌شود این یکی از راه حل هایش رد مظالم است حتی احتیاط هم خوب است در طول ماه و سال یک رد مظالمی پرداخت کند یک اجازه‌ای از مراجع گرفته شده تا پایان ماه ربیع این را جدی بگیرند تا مبلغ صد هزار تومان مراجع اجازه داده اند بیشتر از آن را دوستان خودشان اجازه بگیرند. آیه‌‌ی بعدی می‌فرماید «وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى» اگر کسی لغزشی کرد گناهی مرتکب شد خیلی تاکید آمده حتما البته من خدا لام تاکید غفار هستم یعنی خیلی آمرزیده ام به کسانی که توبه بکنند کنار توبه هم مومن باشند عمل خوب انجام بدهند «ثُمَّ اهْتَدَى» این قید خیلی مهم است به شرطی که ولایت ما اهل بیت را هم قبول داشته باشند روایت داریم ذیل این آیه‌‌ی مبارکه که ‌ثُمَّ اهدَتی اِلی وِلایَتِ اَهلُ البَیت یعنی بدون ولایت اهل بیت توبه و عمل صالح پذیرفته نیست اگر قبول کردند دوازده امام توبه و ایمان و عمل صالح شان مورد پذیرش است.

شریعتی: خیلی خوب. من باز هم تبریک می‌گویم این ایام را. وقت در اختیار حاج آقا فرحزاد ببینیم در بخش دوم برنامه چه به ارمغان آورده اند.

حاج آقا فرحزاد: یکی از نکاتی که ما تذکر دادیم پارسال خیلی هم خوب است از سیره‌های حضرت رسول بوده در رابطه با فرزندان هم نام گذاری خوب برای فرزندان انتخاب می‌کردند و هم این که حتی تغییر می‌دادند نام‌ها را اخیرا هم دستورالعمل‌هایی که ثبت احوال صادر کرده که تغییر نام‌های ناپسند و نامانوس را راحت می‌گیرند من خواهش دارم از همین جا بیننده‌های عزیز نام‌های خوب بگذارند روی بچه‌ها بعضی آمارها نشان می‌دهد که بعضی‌ها نام‌هایی که نمی‌گوییم حرام است ولی نام روی شخصیت بچه خیلی اثر دارد بچه‌‌ی شما نام مثلا چنگیز و می‌ترسیم اسم ببریم بد شود حالا اسم‌هایی به این شکل بچه‌ها داشته باشند شاید متاثر شوند اسم‌هایی که خلاصه از نظر واقعی شخصیت‌های خوبی نباشند یا اسم‌های گل و گیاه و ستاره، اسم پیغمبر و اهل بیت چقدر ما اسم خدا داریم بعضی نام‌ها هست که مثل الله رحمن که نمی‌شود بگذارید ولی همان‌ها یک عبد اول اش اضافه شود مثل عبدالله عبدالرحمن عبدالرحیم کریم رئوف نام خدا هستند اسامی اهل بیت اسامی انبیا اسامی فرهیختگان علمای ربانی اصحاب پیغمبر یک بزرگواری بود من اسم بچه ام را میثم گذاشته ام بچه ام رفته میثم چه کسی است عاشق و دلباخته‌‌ی حضرت امیرالمومنین بود آدم خوبی بوده قطعا بدانید روی آن‌ها اثر دارد یا افراد ظالم یا طاغوتی که از خدا بی خبرند جاهلند متاسفانه فرهنگ غلط است می‌گویند یک چیز جدیدی باشد نامانوس باشد کسی نگذاشته باشد این حرف‌ها چیست شیطانی است روز قیامت من عرض می‌کنم وظیفه دارند پدر مادر تغییر بدهند روز قیامت بچه‌ها جلوی پدر مادر را می‌گیرند می‌گویند ما چه گناهی داشتیم شما این نام را روی ما گذاشتید یکی از حقوق فرزندان است حق فرزند بر پدر اسم نیکو گذاشتن روی فرزند است این فرزند چه گناهی دارد؟ من همین جا خواهش می‌کنم اگر بزرگ شدند خودشان تغییر دهند ما نمونه‌هایی داشتیم اسم‌های ناجور بی معنا یا نامانوس بوده در شخصیت افراد اثر دارد ما را به همان نام در قبر و قیامت صدا می‌زنند آدم شرمنده نشود ما چقدر حدیث داریم کسی که اسمش را محمد بگذارد در خانه‌ای که محمد نام است در جلسه هر کجا که محمد نام است خدا خیر و برکت جاری می‌کند ملائکه آن جا را تقدیس می‌کنند نام فاطمه القاب فاطمه‌‌ی زهرا چقدر زیاد است دختران همسران امامان مادرهای امامان هنوز در جامعه‌‌ی ما نام‌هایی از اهل بیت است که گذاشته نشده فلان مادر امام شاید اسمش را نگذارند فلان همسر پیغمبر یا امام اسمش کم است یا نگذاشته اند نام گذاری خوب و تغییر دادن. یکی از کارهای خوب پیامبر این بود که نام‌ها را تغییر می‌دادند می‌فرمودند این نام زیبنده‌‌ی شما نیست برو تغییر بده این نام را بگذار تغییر بدهیم نام گذاری روی شخصیت افراد خیلی اثر دارد برای تربیت شان هم اثر دارد یکی از کارهای زیبایی که پیغمبر عظیم الشان داشتند که بازی می‌کردند با بچه‌ها نوازش می‌کردند محبت می‌کردند گاهی بچه‌ها را می‌آوردند تا پیغمبر عظیم الشان نصیحت شان بکنند غیر اذان خود این اذان خیلی مهم است ما داشتیم افرادی که غیر مسلمان بودند یک عالمی در گوششان آورده به همسایه گفته عالم ما نیست عالم شیعه در گوشش اذان گفته بعد او شیعه‌‌ی نابی شده ولو پدر مادرش یک مذهب دیگری داشتند یعنی اثر اولیه را روی او گذاشته برای نام گذاری یا این که حضرت امر و نهی که می‌کردند چون خودشان عامل بودند روی بچه‌ها اثر می‌کرد مثلا بچه عادت بدی داشت یا چیز ناجوری می‌خورد پدر مادر حرف می‌زدند اثر نمی‌کرد بچه را می‌آوردند به پیغمبر عرض می‌کردند شما چیزی بگویید پیغمبر که می‌فرمودند اثر می‌کرد. یک بار این حدیث معروفی که بچه‌ای عادت زیاد خوردن خرما را داشت آوردند خدمت حضرت حضرت فرمودند امروز من به او نمی‌گویم گفتند امروز با فردا چه فرق دارد فرمودند امروز رطب خوردم خرما خوردم اثر نمی‌کند یا کم اثر می‌کند فردا بیاورید که من خرما نخورم مثل معروف که رطب خورده منع رطب کی خورد. یک کلام زیبایی از مرحوم آیت الله بهاء الدینی یادم آمد ایشان فرمودند بچه‌های ما آن طوری که رفتار می‌کنیم می‌شوند نه آن طوری که حرف می‌زنیم و شعار می‌دهیم و امر و نهی می‌کنیم و آن طوری که ما می‌خواهیم. اگر واقعا می‌خواهیم روی بچه هایمان اثر گذار باشیم رفتارهای خوب بچه‌های ما از پدر مادر خیلی الگو می‌گیرند از اهل خانه خیلی الگو می‌گیرند از برادر خواهر بزرگ تر خیلی الگو می‌گیرند رفتارهای ما روی بچه‌ها خیلی اثر دارد روایت إِنَّ فِی الْجَنَّةِ دَاراً یُقَالُ لَهَا: دَارُ الْفَرَحِ ، لا یَدْخُلُهَا إِلا مَنْ فَرَّحَ الصِّبْیَانَ در بهشت یک جایگاهی است اسمش دارالفرح است دار سرور و شادی است آن دارالسرور کسی را وارد می‌کنند مقام می‌دهند که در زندگی دنیا بچه‌ها را خوشحال کرده باشد یا بچه‌های خودش یا مدرسه یا همسایه. من همین جا خواهش دارم در آستانه‌‌ی ولادت سرتا سر نو پیغمبر عظیم الشان هستیم سه چهار روز تا ولادت مانده روز جمعه ولادت است دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه هم بعضی وقت‌ها آموزش گاه‌ها باز است ما سعی کنیم شیرینی به هم کلاسی‌ها به مدرسه بدهیم دل بچه‌ها را شاد کنیم. من همین جا خواهش دارم پدر مادر‌ها به همدیگر عیدی بدهند به بچه‌ها عیدی بدهند به هر مبلغی که می‌توانند بذر محبت پیغمب را بپاشیم بگوییم به خاطر پیغمبر من این شیرینی عیدی لباس اگر هم در طول سال چیزهای نویی می‌خواهیم بخریم تلفن همراهی چیزی بگذاریم این ایام به این بهانه که بذر محبت را در دل بچه‌ها بکاریم. خیلی برای پیغمبر کم گذاشته ایم. من یک موقعی اروپا بودم بیست روز یک ماه جشن‌های مفصل و چراغانی می‌کنند پیغمبر ما افضل از همه‌‌ی انبیا است سید اولین و آخرین است جشن گرفتن شادی کردن اطعام دادن دید و بازدید کردن به احترام پیغمبر همان کارهایی که ما نیمه‌‌ی شعبان عید غدیر می‌کنیم باید در 17 ربیع پیاده بکنیم بذر محبت را بکاریم احترام را بیشتر بکنیم یاد پیغمبر بیشتر بکنیم هر حیله‌ای داریم بزنیم که روز قیامت پیش پیغمبر سرافراز باشیم قطعا بدانیم یک ریال کمترین چیزی که برای پیغمبر هزینه کنید مگر می‌شود پیغمبر پاسخ ندهند پیغمبر خدا فرمود من به مقام محمود شفاعت نائل شوم از خیلی‌ها شفاعت می‌کنم دوستی در زمان جاهلیت داشتم در زمان قبل از اسلام به من خدمتی کرده من از او هم شفاعت می‌کنم چه برسد به کسی که مسلمان است.

شریعتی: خیلی ممنون خیلی نکات خوبی را شنیدیم فردا جناب حجه الاسلام حاج آقای حسینی قمی مهمان ما هستند. بیننده‌‌ی ما باشید. حاج آقا دعا بکنند.

حاج آقا فرحزاد: خدا را قسم می‌دهیم به حق پیغمبر عظیم الشان و اهل بیتش رفع گرفتاری از همه‌‌ی گرفتار‌ها بفرماید به آمین همه‌‌ی بیننده‌ها و خدا را قسم می‌دهیم قلب امام زمان را از ما راضی فرجش را نزدیک مریض‌های روحی جسمی سفارش شده شفای عاجل به لطف و کرمش عنایت کند باران رحمتش را هم نازل بکند هوای پاک و پاکیزه هم نصیب مان بکند.

شریعتی: ان شاء الله خیلی ممنون بعضی از دانش آموزان دانشجویان و طلبه‌های عزیز امتحان دارند برای آن‌ها هم آرزوی توفیق می‌کنیم. بهترین‌ها را برای همه‌‌ی شما آرزو می‌کنم به رسم روزهای دوشنبه السلام علیک یا ابا عبدالله.

..............................................................................................

برای خرید مجموعه کتابهای سمت خدا اینجا کلیک نمائید.

..............................................................................................

کتاب: حدیث دوست

کد کالا618
دسته‌بندیمذهبی
اخلاق اسلامی
حبیب لله فرحزاد
مترجم
عطش
رقعی
1392
0
شومیز
تعداد صفحات384

توضیحات:

کتاب "حدیث دوست" مجموعه مباحث حجت‌الاسلام حبیب‌الله فرحزاد در برنامه تلویزیونی سمت خداست که توسط اکبر اسدی در قالب یک اثر گردآوری شده و قرار است در این دوره از نمایشگاه کتاب توسط انتشارات عطش عرضه شود. بر اساس این گزارش، این اثر دربرگیرنده 20 گفتار معنوی درباره راز و نیاز با خداوند است .

...................................................................................

برای خرید کتاب اینجا کلیک نمائید.

...................................................................................

فایل متنی:حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد - خیر و برکت در زندگی (احسان)93/09/03

93/09/03-حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد - خیر و برکت در زندگی (احسان)

برنامه سمت خدا

موضوع برنامه: خیر و برکت در زندگی (احسان و انفاق)

کارشناس:حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد

تاریخ پخش: 93/09/03

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

 

دل تنگی مرا به تماشا گذاشته است * * * اشکی که روی گونه‌ی من پای گذاشته است

هم زاد با تمامی تنهایی من است * * * مردی که سر به دامن صحرا گذاشته است

این کیست این که غربت چشمان خویش را * * * در کوله بار خستگی ام جا گذاشته است

این کیست این که این همه دل های تشنه را * * * در خشک سال عاطفه تنها گذاشته است

خورشید چشم اوست که هر روز هفته را * * * چشم انتظار مشرق فردا گذاشته است

 

شریعتی: سلام می‌گویم به همه‌ی شما خانم‌ها و آقایان خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز آرزو می‌کنم در هر کجا که هستید تن تان سالم باشد و قلب تان سلیم باشد. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید.

حاج آقا فرحزاد: علیکم السلام و رحمة الله خدمت شما و همکاران خوب و بینندگان خوب عرض سلام داریم و روز اول ماه صفر است ان شاء الله صدقه و دعا را فراموش نفرمایند دعایی هم در مفاتیح است برای ایام ماه صفر کوتاه هم است ان شاء الله فراموش نمی‌فرمایند خدا را شاکریم در بعضی از استان‌ها برف و باران آمده و ان شاء الله در بقیه استان‌ها هم بیاید و قدردان و شکرگذار نعمت‌ها باشیم امیدواریم آن طور که باران رحمت آمده باران آمرزش و رحمت و عنایات معنوی هم سر همه سرازیر شود و خیر دنیا و آخرت نصیب همه شود.

شریعتی: ان شاء الله ما در ذیل برکت در زندگی به بحث احسان و نیکوکاری و انفاق رسیدیم نکات خیلی خوبی را حاج آقای فرحزاد استفاده کردند و خیلی راه گشا بود این که سوال کردن و درخواست کردن چیز خوبی نیست و حال اگر کسی درخواست کرد وظیفه‌ی ما چیست محور صحبت های حاج آقای فرحزاد بود همین محور را ادامه می‌دهیم.

حاج آقا فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. قبل از این که دنباله سوالاتی که درباره‌ی درخواستی که دیگران می‌کنند ما چگونه اجابت بکنیم دو سه حدیث به ذهنم است بخوانیم باز هم بیشتر عزیزان تشویق شوند برای نیکوکاری و احسان و خدمت به بندگان خدا یکی از وصایای مولا امیرالمومنین این است که اوصیکم بمحبتنا و الاحسان الی شیعتنا و من لم یفعل فلیس منا می‌فرماید این دو محور را خیلی اهمیت دهید یکی محبت ما که ریشه‌ی همه‌ی خوبی‌ها است یعنی پیوند با اهل بیت اجر و مزد رسالت پیغمبر خدا است و وسیله‌ی هدایت همه‌ی بشریت است هر چه بتوانیم این محبت را شعله ور تر کنیم بیشتر از خدا بخواهیم در قلب ما جا بگیرد و پر بکند قلب ما را مهر و محبت چهارده معصوم ریشه و اساس همه‌ی نیکی‌ها و خوبی‌ها است بعد از محبت حضرت می‌فرمایند وصیت می‌کنم احسان به دوستان هر چقدر بتواند احسان نیکی به بندگان خدا به دوست داران اهل بیت بکند این وصیت حضرت علی علیه السلام است و بعد می‌فرماید کسی که مهر و محبت ما را نداشته باشد و احسان و نیکی هم در توانش است انجام نمی‌دهد از ما جدا می‌شود به همین شدت یعنی آن محبت و احسان آن‌ها را جز ما قرار می‌دهد ولی اگر محبت را کم رنگ کنند یا احسان و نیکی نکنند از ما نیست از راه ما جدا می‌شود در بیان نورانی دیگر فرمودند اگر ایمان را که ریشه‌ی همه‌ی خوبی‌ها است به یک جسم و جسد تشبیه بکنیم که سر مهم ترین عضو جسد است و بسیاری از اعضای بدن ما در سر است چشم گوش بینایی شنوایی بویایی سر از بدن جدا شود بدن ارزشی ندارد سر ایمان و مدیریت کل اصل ایمان مال سخاوت و احسان و نیکی به بندگان خدا است رأسُ الاِیمان الاحْسانُ و باز روایت زیبای دیگری می‌فرماید السخاء حب المساکین این هم نکته‌ی قشنگی است در این روایت که یک معنی سخاوت محبت و مهر ورزی با افراد مستمند و مساکین است مساکینی که آبرو مند هستند و یک عمری با ادب و با آبروداری و عزت مندی زندگی می‌کنند نه تنها کمک های مادی وظیفه مان است بکنیم بلکه وظیفه داریم محبت آن‌ها را هم در دل داشته باشیم که امام صادق علیه السلام فرمود یکی از ویژگی های حضرت سلمان حب مساکین بوده مجالست با مساکین بوده حشر و نشر داشته باشیم هم سفره شویم هم نشین شویم اولا اگر ما محبت مساکین تعبیر حدیث خیلی قشنگ است، یک حدیثی دو هفته قبل خواندم اگر سخاوت تجسم پیدا کند تجسم اش در وجود آقا امام حسین است که همه‌ی وجودش را در راه خدا تقدیم کرده و سخاوتمندانه بذل و بخشش کرده این روایت می‌فرماید سخاوت این است که ما مساکین فقرا و نیازمندان را دوست بداریم و وقتی دوست داشتیم قهرا احسان می‌کنیم رسیدگی می‌کنیم کمک می‌کنیم این یکی و دوم خود نشست و برخاست رفت و آمد‌ها این که مرحوم آقای دولابی می‌فرمودند بعضی‌ها هستند فامیل همین قدر که می‌فهمد فامیلی که وضع خوب است حمایتش می‌کند کنارش می‌نشیند پشتوانه اش محکم است اگر روزی زمین خورد قطعا فامیل های خوب کمک اش خواهند کرد دلش قرص می‌شود همین بها دادن به آن‌ها و کمک کردن به کمبودهایی که دارند ممکن است بعضی‌ها به دیده های دیگری نگاه بکنند به آن‌ها این را خدا خیلی دوست دارد در بستگان فامیل‌ها همسایه‌ها افراد محترم اند ولی از نظر وضع مالی در مذیقه هستند همین که دعوت می‌کنیم و رفت و آمد می‌کنیم و محبت می‌کنیم و نشست و برخاست و پشتیبان آن‌ها بودن روایات زیبایی داریم که پیغمبر ضعیف ترین افراد ایشان را دعوت می‌کردند حضرت اجابت می‌کردند ولو به یک پاچه‌ی گوسفند که قیمت اش و ارزش اش از بقیه‌ی غذاها خیلی پایین تر بوده یا درباره‌ی امام سجاد یا امام حسن مجتبی علیهما السلام داریم بارها عبور می‌کردند فقرا تکه نان خالی می‌خوردند دعوت می‌کردند امام بزرگوار از مرکب پیاده می‌شدند همان غذای ساده را با آن‌ها میل می‌کردند این که ما هم سفره می‌شویم می‌نشینیم روی زمین با افرادی کارفرماها مسئولین ما خیلی خوب است بیایند بنشینند با ضعیف ترین اعضای زیرمجموعه بنشینند.

شریعتی: این پشتیبانی روحی ارزشمند تر از پشتیبانی مالی است.

حاج آقا فرحزاد: بله همین طور است به آن‌ها روحیه می‌دهد شما هوای آن‌ها را دارید قبلا و روحا کمک شان می‌کند امام های ما با فقرا مساکین در کوچه خیابان جایی که سکونت داشتند می‌نشستند درد دل آن‌ها را گوش می‌دادند این آن‌ها را سبک می‌کند بعد حضرت می‌فرمایند من دعوت شما را اجابت کردم و این آیه را تلاوت می‌کنند «إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ» (نحل/23) خدا مستکبرین را دوست ندارد فرمود مستکبرین کسانی هستند که خودشان را بالاتر از بقیه بدانند مستکبر فقط آمریکا نیست هر کسی که خودش را بزرگ می‌بیند از دیگران بالاتر می‌بیند مستکبر است از من اش نمی‌تواند جدا شود لذا روی زمین می‌نشستند هم غذا می‌شدند خود این احسان بزرگی است اگر آن‌هایی که امکانات مالی ندارند من توصیه می‌کنم هم دردی که می‌توانند بکنند هم دلی می‌توانند بکنند درد دل شان را که می‌توانند گوش بدهند سبک می‌شوند آن‌ها و تسلی بدهند مصیبت که فقط این نیست کسی فوت بکند مشکلات اقتصادی که دارد بگو ان شاء الله حل می‌شود خدا کریم است همین آرامش و امید دادن اثر دارد امام با این‌ها می‌نشست غذا میل می‌کرد و بعد این‌ها را دعوت می‌کرد پذیرایی حسابی هم می‌کرد و این بها دادن و ارج نهادن به دیگران خودش مهم است و خیلی سفارش شده برگردیم به موضوعی که درباره اش صحبت می‌کردیم عرض کردیم که سوال در عربی به معنی درخواست کردن است بعضی از بینندگان فکر کردند سوال یعنی چیزی پرسیدن در عربی درخواست کردن را می‌گویند سوال به کسی که درخواست می‌کنند می‌گویند سائل منتها در امور معنوی هم باز هم اشاره کردیم جاهل باید از عالم بپرسد ولی اگر خودش می‌تواند مسئله را حل بکند یا می‌تواند معنی لغت را ببیند یا آدرس را خودش برود پیگیری کند اگر نتوانست عیب ندارد ولی این که در همه‌ی مسائل به دیگران تکیه بکند این مذمت شده کثرت درخواست کردن آدم را تنبل بار می‌آورد جلوی حرکت را می‌گیرد خودش خیلی در علوم قوی نمی‌شود هوشمند نمی‌شود این است که زیاد کودن نشود خودش فعالیت بکند مشکلات را حل بکند قشنگ تر است در هر صورت درخواست کردن گفتیم در حد اعلی مذمت شده مگر مواردی که اورژانسی است خیلی پیامک داشتیم سوال کردند که این درخواست کردن که شما می‌گویید مذموم است آدم طلب دارد برود طلب اش را درخواست بکند حقوق عقب افتاده اش را درخواست بکند یارانه و سبد کالا در خواست بدهد سوال های خوبی است یا امتیازها و وام‌هایی که می‌دهند آن جاهایی که ذلت نیست آبروی خود آدم نمی‌رود و حق مسلم خود ما است هیچ ایرادی ندارد دفاع از حق گرفتن طلبکاری امتیازاتی که داریم وام‌هایی که آبرومندانه می‌دهند آدم برود درخواست بکند ایرادی ندارد البته اگر نیاز دارد و اگر نیاز دارد نه واگذار کند به دیگران و آن مقداری که نیاز دارد و حق و حقوق عزت مندانه به او تعلق می‌گیرد و به او می‌دهند دنبال حق و حقوق شرعی قانونی رفتن منافاتی با درخواست دادن ندارد.

شریعتی: متولیان حقوق را به گونه‌ای بدهند کار به این جا نرسد.

حاج آقا فرحزاد: من خواهش دارم از مدیران شهرهای مختلف می‌رویم واقعا بعضی‌ها گلایه مند اند یک جایی رفتم دیدم جمعیت کم است خیلی هم تبلیغات شده بود گفتم چرا گفتند ما رفتیم در فلان منطقه‌هایی که عموما کارمند بودند و مال شرکت‌ها و کارخانه‌ها بودند گفتند شش ماه است حقوق ما را ندادند حقوق ما را بدهند پای صحبت فرحزاد می‌آییم واقعا کارمند پنج شش ماه چقدر می‌تواند قرض بکند چرا بعضی‌ها بی تفاوت اند حداقل بازنشستگی را نمی‌دهند یک ماه نمی‌دهند حالا پنج شش ماه با این تورم ولو شده خودشان را هر جور می‌شود به آب و آتش از راه صحیح بدهند سر وقت بدهند سر آن‌ها حفظ شوند چقدر خجالت زن و بچه شان را بکشند مطالبه حقوق قانونی شرعی منافاتی ندارد البته جاهایی که جزئی است می‌توان گذشت یکی از جاهایی که خیلی در روایت سفارش شده افرادی که مثلا پول وام داده اند به افرادی که آن‌ها در تنگنا هستند واقعا نمی‌دوانند قسط بدهند اگر طرف دارد و می‌تواند عیب ندارد محکم بگیرد ولی می‌داند طرف ورشکست شده یا مشکلات مالی دارد این جا هر چقدر مهلت بدهند اجاره‌ی کسی عقب افتاده کمک بکنند و فشار نیاورند مستاجرایی که می‌دانید واقعا ضعیف است یک وقت سر و وضع اش خوب است نمی‌تواند بدهد بی مبالات است آن‌ها را پی گیری بکنند ولی واقعا می‌بینند طرف مقابل ضعیف است هر چه مهلت دهی پسندیده است مرحوم شیخ رجب علی خیاط مستاجری داشتند زن و شوهر بعد از مدتی فرزند دار شدند این‌ها را هول گرفت که الآن آقا می‌آید اجاره را زیاد می‌کند بعضی‌ها بی رحم اند وضع مالی شان زیاد است می‌دانند که مستاجر ضعیف است ولی می‌آیند اجاره را زیاد می‌کنند یا فشار می‌آورند اهل انصاف نیستند واقعا بد است یکی از بهترین موارد خدمت به افراد آبرومندی است که می‌دانیم واقعا نیاز دارند و گرفتارند. مرحوم آقای خیاط هدیه‌ای گرفتند رفتند دیدن این‌ها تبریک گفتند که خدا فرزند داده اگر آن زمان بیست تومان اجاره می‌دادند گفتند ما پنج تومان هم اجاره را کم می‌کنم چقدر آن‌ها خوشحال شدند واقعا اگر این طور ما تعامل کنیم چقدر خدا به ما لطف می‌کند علت این که این قدر خشکسالی است کم بود‌ها است مشکلات است ما حدیث داریم آیه قرآن داریم ما اگر به خودمان رحم کنیم خدا به ما هم رحم می‌کند ما اگر مراعات حقوق دیگران را بکنیم خدا باران رحمت و لطف و ارزانی را عنایت می‌کند حدیث داریم هر کس رحم نکند خدا هم به او رحم نمی‌کند عکس العمل و بازتاب رفتارهای خود ما است مسئولین بیشتر رحم بکنند همکارها و فامیل رحم بکنند هر چه ما مهربانی را در زیر مجموعه مان اضافه کنیم خدا هم لطف و عنایتش را روی سر ما سرازیر می‌کند عرض کردیم درخواست کردن مضموم است مگر موارد خاص احقاق حق و اما این که کسی می‌آید درخواست می‌کند از این طرف به ما گفتند تا مجبور نشدی درخواست نکن حالا اگر درخواست کردند اولا افرادی هستند که تحت تکفل ما هستند نگذاریم درخواست بکنند سر وقت نفقه آن‌ها را بدهیم مخصوصا پدر و مادری که یک عمر به ما محبت کردند حتی خدمت هم نکرده باشند پیر شده اند قبل از این که به زبان بیاورند نیازها را برطرف کنیم حتی فامیل و بستگان که امام صادق می‌فرماید من مبادرت می‌کنم به فامیلی که نیاز دارند مبادا آن‌ها اظهار بکنند که این صله رحم بالاترین صله رحم‌ها است که نیاز بستگان را انسان برطرف بکند و اما افرادی که می‌آیند رو می‌زنند غیر فامیل و واجب النفقه هستند این‌هایی که رو می‌زنند در روایات داریم یعنی اگر کسی بداند در رد کردن کسی که درخواست می‌کند چقدر مذمت دارد چقدر زشت است چقدر خدا دوست ندارد هیچ وقت کسی کسی را رد نمی‌کرد اگر یک مومنی یک نیازمندی فامیل غیر فامیل دوست آشنا غیر آشنا می‌دانیم راست می‌گوید واقعا هم نیاز دارد کلاه بردار و متکدی نیست قرض می‌خواهد مشکل دارد گرفتاری دارد جهاز می‌خواهد یا مریض دارد در حد توان واقعا وظیفه داریم کمک کنیم.

شریعتی: در حد توان یعنی چه؟

حاج آقا فرحزاد: آن مقداری که از خرج زندگی اضافه است ما یک درصدی را می‌توانیم در طول ماه سال کمک کنیم آن مقداری که در توان ما است وظیفه داریم کمک کنیم او آبرویش را گذاشته امام حسین علیه السلام بیان زیبایی دارد می‌فرماید کسی که آمده رو انداخته به شما آبرویش را ریخته یعنی رویش را به زمین زده یعنی آن وجاهتش را خرد کرده شما دیگر با رد کردن دو برابر نکن بیشتر خوردش نکن او با سوال و درخواست کردن خودش را شکسته آبرویش را ریخته شما که رد می‌کنی مضاعف می‌شود شما وجاهت اش را برگردان محترمانه کمک کن و رد نکن لذا در روایات ما و آیات قرآن هم داریم خیلی خیلی سفارش شده که کسی آبرومند و نیازمند واقعی در خانه‌ی ما را زد نامه نوشت خیلی جاها پیامبر و حضرت امیر می‌فرمودند نامه بنویسید چون در نامه دادن کمتر آبروی طرف ریخته می‌شود در چهره به چهره آدم بیشتر خجالت می‌کشد و ذلت دست می‌دهد اگر دوستی تلفن زد نامه نوشت می‌فرماید هر جور که می‌توانید «وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ» (ضحی/10) آیه‌ی صریح قرآن است خدا می‌فرماید سائل یعنی درخواست کننده را که واقعا نیازمند است رد نکن نهیب نزن طرد نکن در دعای ابوحمزه می‌خوانیم امام سجاد علیه السلام در آخرهای دعا عرضه می‌دارد و امرتنا ان لا نرد السائل عن ابوابنا شما به ما امر کردید که سائلی را از در خانه مان رد نکنیم این رد را خدا دوست ندارد هر طور که می‌توانیم در توان است حتی روایت داریم یک کسی در جنگ مرحوم محدث قمی در سفینه کلمه‌ی خلق آورده امیرالمومنین مشغول جهاد بودند با کفار و مشرکین یک مشرکی که با حضرت می‌جنگید نگاهش افتاد دید شمشیر حضرت خیلی شمشیر قیمتی و برنده و خوبی است چشم اش را گرفت به حضرت گفت می‌شود این شمشیرت را به ما بدهی شما حساب بکن البته ما شاید توان این کار را هم نداریم جرئت این کار را هم نداریم شاید هم نباید این کار را بکنیم حضرت امیر است او امام است از همه چیز خبر دارد و آن‌ها در یک حدی هستند تعبیری که درباره‌ی امام سجاد علیه السلام فرزدق شاعر دارد می‌گوید امام سجاد سلام الله شخصیتی بودند که در عمرشان نه به کسی نگفتند الا در تشهد چون واجب است بت‌ها را انکار بکنیم لا اله بگوییم اگر تشهد واجب نبود بگویند لا اله الا الله به هیچ کس نه نمی‌گفتند حتی دشمنان به ایشان پناهنده می‌شدند بعد از واقعه‌ی کربلا انقلابی شد در مدینه یک عده‌ای به خونخواهی امام حسین و طرفداری اهل بیت حرکت کردند فرزند حنزله عبدالله بن حنزله مروان و دار و دسته اش دنبال پناه گاه می‌گشتند مروانی که دشمن ترین افراد بود خانواده اش را در پناه حضرت قرار داد امام سجاد چهل خانوار را در پناه قرار داد و از آن‌ها حمایت کرد با این که بعضی هایشان دشمن خود اهل بیت بودند لذا این‌ها تا می‌توانستند مگر این که نامشروع باشد حتی دشمن را رد نمی‌کردند متوکل عباسی مرض سرطان گرفت مادر او متوسل شد به امام هادی که پسرم مرضی گرفته حضرت دعوایی را سفارش کردند که این را بدهید خوب می‌شود بعد مادر متوکل هدایای خوبی را به امام هادی علیه السلام فرستاد یعنی این‌ها این اندازه حتی نسبت به بدترین خلق هم بنایشان این بود که رد نکنند فرزدق می‌گوید او در عمرش نه نگفته به کسی جایی که بتواند توان داشته باشد کمک می‌کند لذا آن مشرک به حضرت امیر گفت این شمشیر را می‌شود مرحمت بفرمایی در حال جنگ حضرت چون اطمینان به خود داشتند شمشیر را پرتاب کرد این مال شما ما به دوستانمان خدمت نمی‌کنیم حضرت به دشمن ترین خلق. با ابن ملجم چطور برخورد کرد آب و غذای او را سفارش می‌کرد. حضرت شمشیر را پرتاب کردند منقلب شد آمد روی پاهای امیرالمومنین و مسلمان شد این با مسائل مادی و آداب جنگی سازگاری ندارد معلوم شد شما به ایمانی وابستگی دارد که به آن باید ایمان آورد آن خدایی که می‌پرستی من قبول دارم و مومن شد با این سخاوت می‌خواهم عرض کنم سیره‌ی انبیا و امیرالمومنین پیغمبر خدا همه‌ی اولیا خدا این بوده که نامشروع را نمی‌گوییم ولی افرادی که حس می‌کردند راست می‌گویند نیاز واقعی دارند و گرفتارند اگر در توان شان بود در حد اعلی سعی می‌کردند که اجابت بکنند اگر هم در توان شان نبود می‌توانستند قرض بکنند از یک جایی تهیه بکنند یک بار عرض کردیم تکلف در اسلام نهی شده ولی یک جایی که آدم می‌تواند رو بزند خدا رحمت کند مرحوم آیت الله بهاء الدینی روح ایشان واقعا شاد باشد خیلی درس اخلاق به ما دادند ما معمولا حدود بیست سی سال منزل ما نزدیک حسینیه آقا بود ایشان فقط مغرب‌ها نماز جماعت اقامه می‌کردند خدمت شان می‌رفتیم بارها افراد نیازمند می‌آمدند قبل از نماز می‌آمدند به امید این که آقا به ایشان کمکی بکند ایشان مقید بودند قبل از نماز کمک بکنند معطل نمی‌کردند طرف را می‌فرمودند شاید نخواهد پشت سر ما نماز بخواند یا شاید جای دیگر هم بخواهد برود کمک بگیرد فراوان بیش از صد بار برای ما اتفاق افتاد دیدیم آقا هیچ کس نداشتند یا به رفقا یا به موذن دوستانی که بودند اشاره می‌کردند می‌رفتیم خدمت ایشان می‌گفتند پول قرضی دارید مبلغ ناچیز هم ولو باشد قرض می‌کردند به آن سائل محترمانه می‌دادند یا می‌فرمودند آن کسی که آن گوشه نشسته سفارشی می‌کردند برو به او بده بعد از یک هفته ده روز که پول می‌رسید قرض شان را ادا می‌کردند آیت الله مرعشی نجفی یک نیازمندی رو زده بود سفارش کردند بروید مرحوم آیت الله گلپایگانی نماز استیجاری بگیرید آیت الله گلپایگانی فرمود من می‌شناختم این شخص آدم با تقوایی نبود احتمال می‌دادم نماز‌ها را نخواند ولی چون سفارش یک مرجع تقلید بود کمک کردم بعد می‌گوید من به آقای مرعشی گفتم این آدمی که فرستادی از نظر تقوا و عدالت معلوم نیست فرمودند من از همان موقع که شما به او نماز دادید خودم نمازها را مشغول شدم بخوانم حس کرده او واقعا گرفتار و نیازمند است خود آقا یک مرجع وقت گذاشته نماز قضای استیجاری خوانده از بس که رد کردن را دوست ندارد در قصص العلما مرحوم تنکابنی نقل شده یکی از علمای بزرگ یک شب پیغمبر خدا را خواب دیدند که علمای شیعه را جمع کردند مرحوم ابن فتح حلی که وارد شد ایشان را گفتند بیا بالا کنار خودشان نشاندند حرمت بیش از اندازه با این که کبایر فقها و علما بودند همه جای سوال داشتند که چرا به او بیشتر احترام گذاشت حضرت فرمودند خیلی از علما اگر افراد مراجعه بکنند اگر داشتند کمک می‌کردند اگر نداشتند می‌گفتند نداریم رد جمیل می‌کردند می‌گفتند دست ما خالی است ولی آقای ابن فهد حلی این طور نبود اگر نداشت آبرویش را گرو می‌گذاشت خودش را به زحمت می‌انداخت که مستمند نیازمند گره اش باز شود در حالات آیت الله شیخ زین العابدین مازندارانی نوشته اند ایشان مکرر قرض می‌کرد مریدهایی داشت مقلدینی داشت از هندوستان می‌آمدند قرض هایشان را ادا می‌کردند حتی یک بار کسی نبود قرض بکند می‌دانست سائل هم گرفتار است یک دیگ بادیه‌ای در خانه بود که در آن غذا درست می‌کردند قیمتی بود ارزش داشته می‌بیند پولی نیست کسی هم نیست قرض بگیرد آن دیگ را می‌برند دم در می‌دهند به آن گرفتار می‌گویند ببر بفروش گره ات را باز کن چند روز بعد می‌خواستند غذا درست کنند داد می‌زند دیگ را دزد برده ایشان از کتاب خانه داد زده که دزد نبرده من دادم به یک فقیر دردمند گرفتار گره اش باز شود که میرزای شیرازی می‌گویند وقتی فهمید که ایشان به خاطر حل معظلات فقرا و گرفتارها فراوان قرض کرده و دیون فراوان گردن اش آمده فرمودند هم قرض های ایشان را بدهید و خودشان فرمودند هر چه فقرا می‌آیند رد نکنید روایت داریم سیره‌ی پیغمبر اکرم این بوده که کسی را رد نمی‌کردند اگر هم نداشتند یا نبود جایی وام بگیرند آیه‌ی قرآن داریم شان نزولش هم همین است خدای مهربان می‌فرماید «وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاء رَحْمَةٍ مِّن رَّبِّکَ تَرْجُوهَا فَقُل لَّهُمْ قَوْلاً مَّیْسُورًا» (اسراء/28) یعنی اگر گاهی فقرا و نیازمندهایی می‌آیند شما چیزی در دسترس نداری ولی به آن‌ها وعده می‌دهی پیغمبر ما متن حدیث این است که در کافی شریف است پیغمبر عظیم الشان هیچ وقت سائلی را رد نمی‌کردند اگر هم نداشتند می‌فرمودند ان شاء الله خدا برساند به شما می‌دهیم یک نفر آمد گفت چرا وعده می‌دهی پیغمبر گفت خدا مثل تو را زیاد نکند من وعده می‌دهم از وعده دادن هم تو مذایقه می‌کنی؟ می‌فرماید اگر کسی آمد نداشتی در توان نبود رد جمیل کن یعنی با محبت با مهربانی با وعده‌هایی که نه وعده‌ی سر خرمن حضرت امیر می‌فرماید اَلْمَنْعُ‏ الْجَمِیلُ‏ أَحْسَنُ‏ مِنَ‏ الْوَعْدِ الطَّوِیل وعده‌ی سر خرمنی شش ماه دیگر یک سال دیگر طرف را امیدوار کنی عمل نکنی خوب نیست وعده‌ای که واقعا می‌دانی انجام می‌دهی خوب است اگر نه رد جمیل بهتر است رد جمیل یعنی این که به او واقعا بفهمانی که من در توانم نیست خوشرویی خوش اخلاقی با احترام بگویی و بعد هم خدا می‌فرماید قولا میسورا یعنی با متانت و نرمی نه با تندی و اهانت این چه کاری بود کردی و درخواست کردی با متانت بگو من هم غم خوار شما هستم من هم دعا می‌کنم ان شاء الله برسد در آینده من هم کمک کنم با زبان نرم و ملایم با وعده های دعایی که خدا هم برای شما جور کند هم برای ما و بیشتر خدمت شما برسانیم اگر انسان می‌تواند جایی تهیه بکند آبرویش را در گرو بگذارد نرم می‌کنند مرحوم آیت الله بروجردی پدر ایشان ثروتمند بوده املاکی داشته به ایشان رسیده خیلی هم ایشان انفاق می‌کردند انفاق آیت الله بروجردی واقعا مثل آسید ابوالحسن اصفهانی است خیلی فوق العاده بوده است مکرر شهریه نمی‌رسیده قرض می‌کردند کار طلبه‌ها را راه می‌انداختند مرحوم آیت الله بروجردی یک کوپن‌هایی حواله‌هایی داشتند که سر ماه افراد نیازمند می‌گرفتند می‌بردند ایشان یک باغچه‌ای ملکی را فروخته بودند یک جایی برای کار مهمی تهیه بکنند یکی از فقرای نیازمند سر ماه می‌آید ایشان اشتباهی آن حواله‌ای که پول یک خانه بود به او ماهی ده تومان بیست تومان می‌داده این پول چند میلیونی را نگاه نکرده داده به این بنده خدا این بنده خدا می‌رود بازار که آن حواله را تحویل بگیرد می‌بیند رقم رقم بالایی است می‌گوید حتما اشتباه شده برمی‌گردد گدای خوبی بوده می‌گوید اشتباه شده عادل بوده آقا می‌فرمایند ما چیزی که دادیم بر نمی‌گردانیم خیلی سخاوت می‌خواهد پس نگرفت فرمودند تو هم نیاز داری خانه نداری خدا می‌خواسته تو خانه دار شوی آن پول کلان را به او برگرداندند امام های ما فراوان روایت داریم افراد نیازمند می‌آمدند یک قران دو قران کمک نمی‌کردند می‌فرمودند در خزانه چقدر است پنج هزار دینار گاهی خود خزانه دار می‌فرمودند اگر همه را بدهیم چیزی نمی‌ماند می‌فرمودند خدا می‌رساند چرا سوء ظن دارید این آقا هستی اش جانش در خطر است آبرویش در خطر است فراوان داریم همه‌ی خزانه را خالی می‌کردند یک نفر آمد خدمت امام حسن علیه السلام گفت به داد من برس دشمنی به من حمله کرده حرمت پیر و جوان را نگاه نمی‌دارد فرمود دشمنت چه کسی است گفت فقر فرمودند چقدر در خزانه است همه را بده غلام گفت دیگر چیزی نداریم فرمود من می‌گویم بده خدا کریم است می‌رساند و فرمودند این را ببر کارهایت را حل کن هر وقت به شما حمله کرد این دشمن بیا من مقابله کنم آمد خدمت حضرت امیر سائلی درهم نقره است دینار سکه‌ی طلا حضرت فرمودند به این شخص هزار تا بدهید خزانه دار البته مال بیت المال که علی السویه می‌کردند مال خودشان یا هدایایی بود که داشتند به حضرت گفت دینار بدهم یا درهم حضرت فرمودند در نزد من علی نقره و طلا فرق نمی‌کند برای من مثل سنگ است منظور این است کار طرف راه بیفتد این‌ها باکی نداشتند معاویه وقتی حضرت به شهادت رسید گریه کرد گفت حضرت علی کسی بود که اگر یک انبار طلا داشته باشد یا انبار کاه اول انبار طلا را انفاق می‌کرد این قدر حضرت علی دست دهنده داشت غرض اهل بیت یا سیره‌ی بزرگان این بوده اگر داشتند کمک می‌کردند اگر می‌توانستند از یک جایی فراهم می‌کردند مرحوم آیت الله بروجردی رحمة الله علیه حواله‌ی مبلغ باغچه را به طرف دادند در حالات ایشان نوشتند اواخر عمر ایشان نگران آخرت شان بودند گفتند شما این همه انفاق کردید مسجد اعظم درست کردید حضرت امام آیت الله بهجت خیل از مراجع شاگرد ایشان بودند شما این همه کار خیر بله درست است اما من ترسم این است که خدا من را مواخذه بکند آیا از آبرویت هم انفاق کردی یا نه بعضی مواقع افرادی آمدند پول نداشتی ولی آبرو که داشتی می‌توانستی رو بزنی به شما اعتماد داشتند هول داده مبادا در تکلف کردن و خرج کردن در راه خدا کوتاهی کرده باشد.

شریعتی: پس تا می‌توانیم درخواست نکنیم و اطرافیان باید حواس شان جمع باشد بستگان به این جا نرسند ولی اگر به هر دلیلی رو زد ما رد نکنیم اگر می‌دانیم که او صداقت دارد اگر صداقت نداشت.

حاج آقا فرحزاد: افرادی که ما نمی‌شناسیم مشکوک است یا افرادی که می‌دانیم دروغ می‌گویند افرادی که مشکوک اند می‌آیند در خانه را می‌زنند کنار ماشین می‌آیند در کوچه خیابان به آدم می‌رسند افراد مشکوک را هم در سیره‌ی پیغمبر و اهل بیت من یکی دو ماهه این موضوع را هم با بزرگان مشورت کردم در سیره بوده سعی شان این بوده تا بتوانند رد نکنند ما روایاتی داریم به این مضمون ما گاهی به افرادی که مستحق نیستند کمک می‌کنیم می‌ترسیم مستحق در بیاید یک وقت نکند راست بگوید ما اگر اشتباه کردیم موردی به غیر مستحق کمک کردیم طوری نیست ثوابش را به ما می‌دهد ولی اگر کسی نیاز واقعی داشت و درد مند بود واقعا مریض بود فقر شدید داشت این یک وقت صدمه خورد خطرناک است من همین جا یک نکته‌ای را بزرگواری سفارش کرد نکته‌ی قشنگی است الآن کسی در کوچه خیابان می‌گوید من گرسنه ام بچه ام بیمارستان است این‌ها را انسان می‌تواند تحقیق بکند این‌ها با یکی دو سوال حل می‌شود آدرست را بده تلفن ات را بده اگر آدم عوضی باشد می‌رود فوری ولی آدرس می‌دهد الآن خیلی مجموعه‌ها هستند محقق دارند تحقیق می‌کنند کمک می‌کنند اما اگر ما محقق نداریم وقت نداریم با سوال کردن هم حل نشد که او راست می‌گوید یا دروغ می‌گوید در بعضی راویات دارد به قلب ات مراجعه بکن ببین چه شهادت می‌دهد اگر رحمتی از قلبت افتاد که حسم می‌گوید راست می‌گوید کمکش کند در قلبت رافت و رحمت طلوع کرد کمک بکن ولو کمک کم ولو مبلغ ناچیز رد نکن رد خوب نیست یک بزرگواری مطلب قشنگی فرمود اگر یک کسی سر راه ما را گرفته بود اگر این آمپول را نخرم بچه ام از بین می‌رود یا اگر بخاری نداریم ممکن است تلف شویم سرما بخوریم ما هم نمی‌توانیم تحقیق کنیم می‌فرمود ما هر کدام مان توان درصدی برای کمک می‌توانیم داشته باشیم مثلا کسی که یک میلیون در آمد دارد می‌تواند در ماهی پنجاه هزار تومان صد هزار کنار بگذارد برای فقرا ما سعی بکنیم همیشه اضافه‌ی زندگی مان را یا از زندگی مان می‌زنیم برای صدقات کنار می‌گذاریم آن صد تومان را همیشه سعی کنیم ماهانه بدهیم مخصوصا ماه صفر که خیلی سفارش شده بنده‌ی فرحزاد اگر ماهیانه در توانم صد هزار تومان است کمک کنم بیشتر نیست اگر در ماه صد هزار تومان را کمک کردم اگر به چنین فقرایی برخورد کردم کمک جزئی کردم یا نکردم دیگر عذاب وجدان ندارم می‌گویم خدایا من توانم کمک کرده ام من این کار را انجام داده ام دیگر شب می‌خوابم اگر کسی تلف شد مشکل پیدا کرد بروم سراغ آن‌هایی که توان شان میلیونی است خدا می‌آید یقه‌ی آن‌ها را می‌گیرد من وجدانم آرام است که در حد توانم کمک کردم در بعضی روایات داریم امام کمک جزئی می‌کرد اگر تشکر می‌کرد قدردانی می‌کرد خود این یک تستی است حضرت بیشتر کمک می‌کردند بعضی‌ها هستند مغرور اند گرفتار نیست با کمک کم هم پس می‌زند معلوم می‌شود حرفه‌ای است این جاها را مواظب باشد این متکدی‌هایی که حرفه‌ای هستند سر چهارراه‌ها گوشه کنار شغل شان این است این‌هایی که واقعا کارشان این است مسئولین باید یک فکری بکنند نیروی انتظامی شهرداری بهزیستی کمیته امداد بروند شناسایی بکنند این‌ها را باید جمع کرد اگر به ما رو زدند ما باز هم صدق و راستی آن‌ها را خبر نداریم ولو یک چیز ناچیزی نمی‌گوییم کلان بدهند رد را در اسلام دوست ندارند همان طور که ما دوست نداریم خدا ما را رد نکند ما خیلی هم در مقام دعا کارمان راست کامل نیستیم صدق کامل نیستیم صدق کامل اولیا خدا و چهارده معصوم اند اگر همان طور که ما دوست داریم خدا ما را رد نکند ما هم اگر می‌توانیم این روایاتی که می‌گوید حتی غیر مستحق را ما کمک می‌کنیم.

شریعتی: خیلی نکات خوبی را شنیدیم الحمدلله صفحه‌ی 275 قرار امروز دوستان خوب سمت خدا است آیات 73 ام تا 79 سوره‌ی مبارکه‌ی نحل در سمت خدای امروز تلاوت می‌شود به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ مَا لَا یَمْلِکُ لَهُمْ رِزْقًا مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ شَیْئًا وَلَا یَسْتَطِیعُونَ ﴿٧٣﴾ فَلَا تَضْرِبُوا لِلَّـهِ الْأَمْثَالَ إِنَّ اللَّـهَ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿٧٤﴾ ضَرَبَ اللَّـهُ مَثَلًا عَبْدًا مَّمْلُوکًا لَّا یَقْدِرُ عَلَى شَیْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ یُنفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ یَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿٧٥﴾ وَضَرَبَ اللَّـهُ مَثَلًا رَّجُلَیْنِ أَحَدُهُمَا أَبْکَمُ لَا یَقْدِرُ عَلَى شَیْءٍ وَهُوَ کَلٌّ عَلَى مَوْلَاهُ أَیْنَمَا یُوَجِّههُّ لَا یَأْتِ بِخَیْرٍ هَلْ یَسْتَوِی هُوَ وَمَن یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ﴿٧٦﴾ وَلِلَّـهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّـهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿٧٧﴾ وَاللَّـهُ أَخْرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیْئًا وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿٧٨﴾ أَلَمْ یَرَوْا إِلَى الطَّیْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِی جَوِّ السَّمَاءِ مَا یُمْسِکُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿٧٩﴾

ترجمه:

و به جای خدا معبودانی را می پرستند که از آسمان ها و زمین، مالک اندک رزقی برای آنان نیستند و هیچ قدرتی هم [برای مالک شدن روزی و رساندنش به آنان] ندارند. (۷۳) بنابراین برای خدا اوصافی [همانند اوصاف موجودات] مَثَل نزنید، یقیناً خدا [کُنه ذات و حقیقت صفات خود را] می داند و شما نمی دانید. (۷۴) خدا مثلی زده است: برده زر خریدی که بر هیچ کاری قدرت ندارد، و کسی که ما از سوی خود رزق نیکویی به او داده ایم، و او در پنهان و آشکار از آن انفاق می کند، آیا [این دو نفر] یکسانند؟ [این مَثَل، بیان کننده جایگاه و منزلت خدا و مجموعه هستی است؛ خدا مالک و فرمانروا و رازق همه مخلوقات و تدبیر کننده امور آنهاست، و همه مخلوقات مملوک و محکوم قدرت اویند؛ پس چرا شما بدون اندیشه و تفکر و بی دلیل و برهان بت های ناتوان وعاجز را که مملوکی بی اراده اند، شریک ربوبیّت حق می دانید؟! آیا خدا وبت مساوی است؟!] همه ستایش ها ویژه خداست [که یگانه ویکتاست وهیچ شریکی ندارد]؛ ولی بیشتر آنان [این حقیقت را] نمی دانند. (۷۵) و خدا مَثَلی [دیگر] زده است: دو مرد را که یکی از آنان لال مادرزاد است [و] بر هیچ کاری قدرت ندارد و سربار سرپرست خویش است؛ او را هر کجا روانه می کند، منفعت و سودی نمی آورد، آیا چنین لال بی قدرت و بی سودی با کسی که [گویا و شنوا است و] به عدالت و انصاف فرمان می دهد و بر راهی راست قرار دارد، یکسان و مساوی است؟ [پس چرا معبودهای لال بی قدرت و بی سود را با خدای توانا و شنوا که ذاتش خیر بی نهایت است، برابر می دانید؟!] (۷۶) غیب آسمان ها و زمین ویژه خداست، و کار برپا کردن قیامت برای او جز مانند یک چشم بر هم زدن یا نزدیک تر از آن نیست، یقیناً خدا بر هر کاری تواناست. (۷۷) و خدا شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمی دانستید، و برای شما گوش و چشم و قلب قرار داد تا سپاس گزاری کنید. (۷۸) آیا به پرندگان که در فضای آسمان، رام و مسخّر [فرمان او] هستند، ننگریستید که آنها را [از سقوط به زمین] جز خدا نگه نمی دارد؛ یقیناً در آن [وصفی که پرندگان دارند] نشانه هایی [بر توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] ست برای گروهی که ایمان دارند. (۷۹)

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شریعتی: ان شاء الله زندگی همه‌ی دوستان منور به نور صلوات و قرآن باشد خیلی فرصت نداریم روایت را بفرمایید و دعا بکنید

حاج آقا فرحزاد: پیغمبر عظیم الشان علیه و آله السلام فرمودند درخواست کننده را رد نکنید هر طور می‌شود و بعد فرمودند اگر فقرای دروغ گو نبودند هیچ غنی‌ای رستگار نمی‌شد یعنی این که این چند فقیر دروغ گو بلاگردان جان اغنیا شدند اغنیا پیش خدا عذر دارند اگر ما ده جا کمک نکردیم چون آدم‌هایی دورغ گویی بودند این هم یک لطف و رحمتی است چهار دروغ گو پیدا شدند جان اغنیا را خریدند یعنی یک جا جواب و عذر گذاشتند لذا حتی فقرای دروغ گو را هم رد کردن درست نیست یک مبلغ ناچیز بدهید کلا رد را خدا دوست ندارد. امیدواریم خدای متعال خدا به همه‌ی ما رحمت عنایت کند یک شنبه‌ی هفته‌ی آینده بنا بر قول معتبر تر شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام است هفتم صفر را فراموش نکنند و ولادت را بگذارند برای ایام دیگری که آخر های ماه ذی الحجه ولادت داریم آن ایام است در ولادت امام هفتم هم زمان شده بهتر است شهادت را احیا کنیم و برای امام حسن قدم برداریم خدا را قسم می‌دهیم به امام حسن مجتبی که ماه صفر ماه این بزرگوار است و برادر بزرگوارشان که از همه‌ی گرفتارها رفع گرفتاری بفرماید و دست دهنده و جود و سخاوت به همه‌ی عزیزان مرحمت کند.

شریعتی: الهی آمین خیلی ممنون فردا ان شاء الله با حضور حاج آقای حسینی عزیز خدمت شما خواهیم رسید. السلام علیک یا اباعبدالله.

............................................................................................

برای خرید کتابهای برنامه سمت خدا اینجا کلیک نمائید.

............................................................................................